محبت های خشکیده

مسیحیت و محیط زیست
محیط زیست عنوانی کلی است که تمامی موجودات زنده و غیرزنده اعم از خاک، آب، حیوانات و گیاهان را شامل می شود. اهمیت محیط زیست زمانی آشکار می شود که بفهمیم بقای بشر در طول تاریخ وابسته به منابع طبیعی بوده و هست. همچنین با توجه به اینکه تولید اکسیژن، غذا، آب و دارو وابسته به گیاهان است، درختان نقش مهمی در بقای کره زمین دارند. همچنین بین موجودات زنده و محیط زیست پیوستگی و وابستگی متقابل وجود دارد و فقدان هر یک از آنها، موجب گسستگی کل زنجیره حیاتی خواهد شد. به همین دلیل حفاظت از محیط زیست وظیفه فردی اشخاص می باشد، زیرا زندگی تمامی نسل بشر وابسته به این امر مهم است. از همین رو در روایات اسلامی سفارش زیادی به حفظ محیط زیست شده است. از جمله:
پیامبر اکرم فرمودند: «هر مسلمانی درختی بنشاند یا چیزی بکارد و انسان یا پرنده یا چارپایی از آن بخورد، برای او صدقه محسوب می‌شود» (۱)
حضرت علی می‌فرماید: «در روز قیامت درباره زمین و حیوانات از شما سؤال خواهد شد» (۲)
امام صادق می فرماید: «آب موردنیاز مردم را آلوده نکن» (۳)
اما نظر مسیحیت در مورد محیط زیست چیست ؟

برخلاف اسلام ، حمایت از حقوق حیوانات و یا محیط زیست در مسیحیت هیچ جایگاهی ندارد و متن کتاب مقدس مسیحیان حاوی مطالبی است که به نظر می رسد یهوه، خدای پدر، خشونت زیادی نسبت به محیط زیست داشته است.
در عهد قدیم آتش زدن کامل شهر کفار با همه انسان‌ها، حیوانات و درختان، نوعی قربانی به درگاه الهی محسوب شده است:
«هرگاه‌ بشنويد در يكي‌ از شهرهاي‌ اسرائيل‌ مي‌گويند كه‌ گروهي‌ اوباش‌ با پيشنهاد پرستيدن‌ خدايان‌ بيگانه‌ همشهريان‌ خود را گمراه‌ كرده‌اند، اول‌ حقايق‌ را بررسي‌ كنيد و ببينيد آيا آن‌ شايعه‌ حقيقت‌ دارد يا نه‌. اگر ديديد حقيقت‌ دارد ... بايد بي‌درنگ‌ شهر و كليه‌ ساكنانش‌ را كاملاً نابود كنيد و گله‌هايشان‌ را نيز از بين‌ ببريد. سپس‌ بايد تمام‌ غنايم‌ را در ميدان‌ شهر انباشته‌ کنید و بسوزانيد. پس‌ از آن‌، تمام‌ شهر را بعنوان‌ قرباني‌ سوختني‌ براي‌ خداوند، به‌ آتش‌ بكشيد. آن‌ شهر براي‌ هميشه‌ بايد ويرانه‌ بماند و نبايد هرگز دوباره‌ آباد گردد.» (۴)
همچنین در وصف یکی از جنگ های یهودیان آمده است: 
«ناگهان‌ حصار شهر اريحا دربرابر اسرائيلي‌ها فرو ريخت‌! بنابراين‌ قوم‌ اسرائيل‌ از هر سو به‌ داخل‌ شهر هجوم‌ بردند و آن‌ را تصرف‌ كردند. هر چه‌ كه‌ در شهر بود از بين‌ بردند زن‌ و مرد، پير و جوان‌، گاو و گوسفند و الاغ‌، همه‌ را از دم‌ شمشير گذراندند.» (۵) 

خداوند به شائول فرمان می دهد: «حال برو و مردم عماليق را قتل عام کن. بر آنها رحم نکن، بلکه زن و مرد و طفل شيرخواره، گاو و گوسفند، شتر و الاغ، همه را نابود کن.» (۶)
اما شائول برخلاف دستور خداوند حیوانات را نمی کشد و خداوند به همین سبب بر او خشم می گیرد:
«شائول, عماليقي ها را شکست داده... اما شائول و سپاهيانش بر خلاف دستور خداوند, اجاج پادشاه و بهترين گاوها و گوسفندها و چاق ترين بره ها را زنده نگاه داشتند. آنها هر چه را که ارزش داشت نابود نکردند, ولي هر چه را که بي ارزش بود از بين بردند. به همين سبب خداوند به سموئيل فرمود: متأسفم که شائول را به پادشاهي برگزيدم, چون از من برگشته و از فرمان من سرپيچي نموده است.» (۷)
خدای پدر، قانون جنگ و تصرف شهرها را اینگونه بیان می کند:
«هنگامي‌ كه‌ خداوند، خدايتان‌ آن‌ شهر را به‌ شما داد، همه‌ مردانِ آن‌ را از بين‌ ببريد؛ ولي‌ زنها و بچه‌ها، گاوها و گوسفندها، و هر چه‌ را كه‌ در شهر باشد مي‌توانيد براي‌ خود نگه‌داريد. تمام‌ غنايمي‌ را كه‌ از دشمن‌ بدست‌ مي‌آوريد مال‌ شماست‌. خداوند آنها را به‌ شما داده‌ است‌. اين‌ دستورات‌ فقـط‌ شامـل‌ شهرهاي‌ دوردست‌ مي‌باشد و نه‌ شهرهايي‌ كه‌ در خود سرزمين‌ موعود هستند. در شهرهاي‌ داخل‌ مرزهاي‌ سرزمين‌ موعود، هيچكس‌ را نبايد زنده‌ بگذاريد. هر موجود زنده‌اي‌ را از بين‌ ببريد.» (۸)
«پس يوشع تمامي آن زمين يعني كوهستان و جنوب و هامون و واديها و جميع ملوك آنها را زده، كسي را باقي نگذاشت و هر ذي نفس را هلاك كرده، چنانكه يَهُوَه، خداي اسرائيل، امر فرموده بود. »(۹)
یهودیان، همچنین در بسیاری از جنگها غنایم را با خود برده و شهر را با هر آنچه در آن بوده به آتش کشیدند. طبیعی است که در این آتش سوزی تمام منابع طبیعی و محیط زیست شهر نیز از بین رفته است. (۱۰)
این در حالی است که در احکام اسلامی توصیه اکید بر حفظ محیط زیست شده است که ما به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:
رسول خدا فرمود: اگر قيامت فرا رسد و در دست يكي از شما نهالي باشد، چنانچه بتواند قبل از بر خواستن آن را بكارد، بايد آن را بكارد. (۱۱)
امام صادق‏ فرمود: زراعت كنيد و درخت بکاريد؛ به خدا قسم آدميان كاري برتر و پاك‏تر از اين نكرده ‏اند. ( ۱۲)
رسول خدا فرمود: نخل را نسوزانيد و آن را در آب غرق نكنيد. درخت بارور را قطع نكنيد و زراعت را به آتش نكشيد. (۱۳)
همچنین کاشت درخت از جمله اعمال صالح است که پاداش آن حتی پس از مرگ هم برای انسان ثبت می شود: رسول خدا  فرمود: هر كه نهالي بكارد، خداوند به مقدار ميوه‏اي كه از آن درخت به دست مي ‏آيد، در نامه اعمال او پاداش مي‏نويسد. (۱۴)
در مورد حقوق حیوانات نیز، پیامبر اسلام می فرمایند:
اگر کسى گنجشکى را بیهوده بکشد، آن گنجشک روز قیامت در پیشگاه خدا فریاد مى زند و مى گوید: فلانى مرا بیهوده کشت بدون آن که از این کشتن، سودى ببرد! و نگذاشت که من از حشرات زمین، استفاده نمایم و چیزى بخورم! (۱۵)
هر حیوانى پرنده یا غیر پرنده که به ناحق کشته شود، روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد. (۱۶)
سوزاندن حیوان با آتش جایز نیست. (۱۷)
امام موسى کاظم فرمود: رسول خدا از کنار گروهى عبور کرد. آن گروه، مرغ زنده اى را در جاى بلندى بسته بودند و با تیر و کمان به آن تیر اندازى مى کردند! ایشان تا این صحنه را مشاهده کرد، فرمود: اینان، کیانند؟! خدا لعنتشان کند! (۱۸)
یکى از یاران پیامبراکرم مى گوید: یک شتر شیر ده را به رسول خدا هدیه کردند. ایشان، مرا امر فرمود تا آن را بدوشم. من نیز تمام شیر آن را دوشیدم؛ آن حضرت فرمودند این گونه ندوش! براى بچه او نیز سهمى بگذار. (۱۹)
با توجه به مطالب گفته شده مشخص می شود که اسلام و مسیحیت دیدگاه یکسانی نسبت به محیط زیست نداشته و هر یک با رویکردی خاص به آن می نگرند. آنچه که از کتاب مقدس گفتیم ما را به این نتیجه می رساند که خدای مسیحیان و یهودیان هیچ علاقه ای به محیط زیست نداشته بلکه در برخی موارد نوعی دشمنی با محیط زیست در احکام آن به چشم می خورد. اما با ذکر روایاتی که از منابع اسلامی بیان کردیم بر ما واضح می شود که محیط زیست در اسلام در چه درجه ای از اهمیت و جایگاه قرار دارد. قضاوت با شماست که ببینید کدام یک از دو دین اسلام و مسیحیت به محیط زیست توجه داشته و کدامیک دشمن آن است.

 پاورقی

۱- مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج ۱۳، ص ۴۶۰

۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶

۳- الکافی، کلینی، ج ۳، ص ۶۵

۴- تثنیه، ۱۳: ۱۲-۱۶

۵- یوشع، ۶: ۲۰-۲۱

۶- اول سموئیل، ۱۵: ۳

۷- اول سموئیل، ۱۵: ۷-۱۱

۸- تثنیه، ۲۰: ۱۳-۱۶

۹- یوشع، ۱۰: ۴۰

۱۰- تثنیه، ۳: ۲-۷؛ اعداد،۳۱: ۷-۱۸؛ یوشع، ۸: ۲۵-۲۸

۱۱- كنزالعمّال، ح ۹۰۵۶

۱۲- كنزالعمّال، ح ۹۰۵۶

۱۳-الكافي، ج ۵، ص ۲۹

۱۴-الكافي، ج ۵، ص ۲۹

۱۵- بحارالانوار، ج۶۱، ص ۴
۱۶-بحارالانوار، ج۶۱، ص ۴
۱۷-بحارالانوار، ج۶۱، ص۲۴۴
۱۸-بحارالانوار، ج۶۱، ص۲۶۸
۱۹-بحارالانوار، ج۶۱، ص۱۴۹