جنگ و جهاد در اسلام

یک از ایراداتی که از گذشته تا کنون به آموزه های اسلامی گرفته می شود مسئله جنگ و جهاد در اسلام است. البته مهمترین دلیل این ایراد به خاطر عدم آگاهی افراد ، از احکام و قوانین اسلام است. احکامی که به هیچ عنوان به مسلمانان اجازه تجاوز و قتل و کشتار را تحت هیچ شرایطی نمی دهد.
ما در اینجا برای رفع برخی شبهات به بخشی از این احکام اشاره می کنیم

روابط اخلاقی مسلمانان با دشمن در جنگ
آموزه های اخلاقی اسلام در مورد رابطۀ مسلمانان با دشمن در جنگ به شرح ذیل است:
۱- آغاز نکردن جنگ
از آیات و روایات اینطور استفاده می شود که مسلمانان نباید آغاز گر جنگ باشند و اگر از بروزِ جنگ، گزیری نباشد، در میدان کارزار نیز باید منتظر شروع جنگ از سوی دشمن باشند.
۱- امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به یکی از فرماندهان خود به نام معقل بن قیس ریاحی می فرماید: «جز با کسی که با تو بجنگد، جنگ مکن»(۱)
۲- امیرالمؤمنین علیه السلام پیش از جنگ صفین فرمودند: «جنگ با آنها را شروع نکنید تا آنها شروع کننده باشند. شما بحمدالله دارای حجت و دلیل هستید و پیش دستی نکردن شما در جنگ، خود دلیل دیگری بر حقانیت شماست»(۲)
۳- در جنگ صفین، بعد از چندین روز مدارا، چون شامیان حمله را آغاز نکرده بودند، امام دستور حمله نداد تا اینکه برخی از سربازان به ستوه آمدند و گفتند: علی یا از مرگ می ترسد یا در گمراهی شامیان شک دارد. امام در پاسخ آنها فرمود: «به خدا سوگند! من یک روز جنگ را به تأخیر نمی اندازم مگر به امید اینکه مردمی به من بپیوندند و هدایت شوند»؛ (۳)
۴- زمانی که یاران امام حسین علیه السلام با نیروهای حربن یزید ریاحی روبه رو شدند، حر گفت: حق ندارید برگردید و من مأمورم که همراه شما باشم. زهیربن قین به امام پیشنهاد داد که الان با این گروه بجنگیم؛ چرا که جنگ با این گروهِ کم تا قبل از رسیدن نیروی کمکی دشمن آسان تر است. امام فرمود: «من سیره و روشم این نیست که آغازگر جنگ باشم».(۴)
۲- پرهیز از دشنام دادن به دشمن
اسلام ، مسلمانان را از دشنام دادن به دشمنان حتی در میدان جنگ منع کرده است.
۱- آیه می فرماید: «وَلاتَسُبُّوا الَّذِینَ یَدعُونَ مِن دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدواً بِغَیرِ عِلم؛(۵) به کسانی که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها از روی ]ظلم و[ جهل، خدا را دشنام دهند». توجه کنید که این آیه، مطلق است و شامل میدان جنگ هم می شود
۲- امام علی علیه السلام وقتی باخبر شد که برخی از یارانش، دشمنان را در میدان جنگ دشنام می دهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید ... . خوب بود به جای دشنام می گفتید: خدایا! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنها را اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن تا آنان که جاهل اند حق را بشناسند و آنان که با حق می ستیزند، پشیمان شده، به حق بازگردند».(۶)
۳- پرهیز از جنگ و کشتار ناگهانی بعد از امان دادن
۱- آیه می فرماید:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ؛ (۷) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام برمی دارید (و برای جهاد به سفر می روید)، تحقیق کنید و برای اینکه سرمایۀ ناپایدار دنیا (و غنایمی) به دست آورید به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: مسلمان نیستی؛ زیرا غنیمت های فراوانی (برای شما) نزد خداست».
بنابر این نباید به کسی که تقاضای صلح دارد، تعرض شود
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: «برای مسلمانان سزاوار نیست که به کشتار ناگهانی دست بزنند یا به آن امر کنند یا به همراه کسانی که چنین می کنند بجنگند».(۸)
۴- ممنوعیت کاربرد سلاح های کشتار جمعی
اسلام ، مسلمانان را از ریختن سَم در سرزمین های مشرکان نهی کرده است. (۹) همچنین آتش زدن سرزمینی که دشمنان در آن زندگی می کنند را جایز ندانسته اند. (۱۰) چرا که ریختن سم موجب کشته شدن زنان، کودکان و غیرنظامیان و همچنین از بین رفتن منابع طبیعی می شود و به طور کلی استفاده از هر نوع سلاح کشتار جمعی که موجب کشته شدن غیرنظامیان شود درست نیست و تفاوتی بین بمب های شیمیایی، میکروبی، اتمی و مانند آن نیست و استفاده کردن از این وسایل، خلاف دستورات اسلام است.
۵- منع تعرض به زنان، کودکان، سالخوردگان، ناتوانان، ضعیفان و دیوانگان
دانشمندان اسلامی بر این مطلب تصریح کرده اند و حتی برخی گفته اند که در صورت شرکت کردن زنان و کودکان در جنگ و یاری رساندن به مردان، باز هم نباید آنان را مورد تعرض و آسیب قرار داد مگر اینکه مستقیم وارد جنگ شده و بخواهند کسی را بکشند (۱۱)
۱- امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله نهی فرمود از کشتن زنان و کودکان در میدان جنگ، مگر اینکه آنها نیز بجنگند و اگر آنها نیز جنگیدند، تا حد امکان کاری با آنها نداشته باش »؛(۱۲)
۲- امام علی علیه السلام پیش از جنگ صفین فرمود: «اگر دشمنان به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده، نکشید و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید و زنان را آزار ندهید ؛ هر چند آبروی شما را بریزند یا امیران شما را دشنام دهند»؛ (۱۳)
۳- پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هنگام اعزام نیروهای مسلح به جنگ موته، توصیه هایی داشت که از جملۀ آنها عدم تعرض به مردانی بود که در عبادتگاه ها و صومعه ها بودند و موضع بی طرفی در جنگ داشتند و نیز عدم تعرض به زنان، کودکان و سالخوردگان. (۱۴)
۶- رفتار مناسب با اسیران جنگی
یکی از آموزه های اخلاقی جنگ در اسلام، نیکی کردن، مدارا کردن و تأمین آب و غذای اسیران جنگی است (۱۵)
۱- در روایت وارد شده که غذای اسیر به عهدۀ اسیر گیرنده است؛ اگرچه بخواهند فردا او را به خاطر جنایتهای جنگی اعدام کنند، پس سزاوار است که طعام اسیر داده شود، سیراب گردد، زیر سایه باشد (تا نور شدید آفتاب یا باران و مانند آن اذیتش نکند) و با نرمی با او برخورد شود، (۱۶)
۲- امام علی علیه السلام فرمود: «غذا دادن و نیکی کردن به اسیر، حق واجبی است»؛(۱۷)
۳- ابن هشام از ابوعزیزبن عمیر که در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمده بود، نقل می کند که چون مسلمانان می خواستند ناهار یا شام بخورند، ابتدا به من تعارف می کردند و به من نان می دادند و خودشان فقط خرما می خوردند. سپس اضافه می کند: هیچ کس از آنان مقداری نان در اختیارش قرار نگرفت، مگر اینکه نخست به من تعارف کرد؛ (۱۸)
۴- در جنگ خیبر (یکی از جنگ هایی که یهودیان به راه انداختند و لجاجت فوق العاده ای نیز در این جنگ به خرج دادند، تا جایی که حتی پس از تسلیم شدن، قصد داشتند پیامبر را مسموم کنند)، پیامبر هرگز اجازۀ رفتار غیرانسانی نسبت به اسیرانشان را نداد و حتی بلال را به خاطر توجه نکردن به حقوق اسیران، مورد نکوهش قرار داد. ماجرا از این قرار بود که پس از آنکه دو قلعه از قلعه های خیبر فتح شد و صفیه با یکی از دختر عموهایش اسیر شدند، امیرالمؤمنین علیه السلام ایشان را همراه بلال، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستاد. در راه، بر کشته شدگان خود عبور کردند، صفیه گریان شد و دختر عمویش صورت خود را می خراشید و فریاد می کشید و خاک بر سر می ریخت. پیامبر صلی الله علیه و آله بلال را مخاطب قرار داده، فرمود: مگر رحم و عطوفت در دل تو نیست که زنان داغ دیده را ا کشتگانشان عبور می دهی؟ (۱۹)
۵- امام سجاد علیه السلام فرمود: «اگر دشمنی را اسیر کردی که از راه رفتن عاجز بود و تو نیز مرکبی برای حمل وی نداشتی، وی را آزاد کن و حق نداری او را به قتل برسانی».(۲۰)
از دیگر آموزه های اخلاقی اسلام در مورد اسیران رفتار خوب و متناسب با بزرگان آنان است
۶- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر فردی که دارای شأن و منزلت در قوم خود است، نزد شما آمد او را اکرام کنید؛ اگرچه مخالف شما باشد»؛(۲۱)
۷- امام علی علیه السلام عمر را از اینکه دختران یزدگرد سوم را بفروشد، نهی فرموده و گفتند دختران شاهان در بازارها فروخته نمی شوند. (۲۲)
از دیگر آموزه های اخلاقی اسلام در مورد اسیران این است که اگر مادر و فرزند، هر دو به اسارت سپاه اسلام درآیند، نباید آنان را از هم جدا کرد(۲۳)
۷- پرهیز از بکار بردن تاکتیک های غیرانسانی
در اسلام کارهای غیرانسانی مانند بستن آب، اگرچه در جنگ با دشمن باشد نهی شده است.
۱- در جنگ صفین، یاران معاویه فرات را به تصرف خود درآوردند و آب را به روی یاران امام بستند. حضرت به سپاهیان خود دستور دادند تا حمله کنند و شریعه را از تصرف آنان خارج سازند. بعد از تصرف ، یاران امام گفتند: الان نوبت ما است که آب را به روی سپاه دشمن ببندیم؛ امام فرمود: به اندازۀ نیاز خود آب بردارید و سپس آب را آزاد بگذارید؛(۲۴)
۲- در جنگ خیبر – که لشکریان اسلام قلعۀ یهودیان را محاصره نموده بودند – یک یهودی حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: جان و مال و خانواده ام را امان دهید تا شما را به راه تسخیر این دژ راهنمایی کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: تو در امانی. راهنمایی ات چیست؟ یهودی گفت: امر کن همین مکان را حفر کنند تا اینکه به راه آب قلعه دست یابند، آنگاه می توانند با بستن آب، افراد قلعه را وادار کنند تسلیم شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من چنین عملی نخواهم کرد تا اینکه خداوند راهی برای فتح پیش پای ما بگذارد؛ البته تو در امان هستی (و امان خود را پس نمی گیرم).(۲۵)
۸- احترام به اجساد دشمن
از جمله آموزه های نظامی اسلام، نهی از تعرض به اجساد دشمن است؛ به این معنا که قسمتی از بدن دشمن را قطع کنند. تمام دانشمندان مسلمان این کار را منع کرده اند؛ هر چند دشمن این کار را انجام دهد (۲۶)
۱- امام علی علیه السلام در وصیت به فرزندان خود پس از ضربت خوردن می فرماید: «اگر من از این ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اعضای او را نبرید. از رسول خدا شنیدم که فرمود: از بریدن اعضای مرده بپرهیزید هر چند سگ دیوانه باشد»؛(۲۷)
۲- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « اعضای بدن هیچ یک از مخلوقات خدا را که روح دارد، تکه تکه نکنید»؛ (۲۸)
۹- پذیرش تقاضای پناهندگی
اگر پس از جنگ، کسی ادعا کند که پیام اسلام را نشنیده و تقاضای مهلت و امنیت نماید تا اسلام برای او بازگو شود ، بر مسلمانان لازم است او را پناه داده و با او صحبت کنند و بعد او را به وطن خود برگردانند. حتی اگر دشمن به اشتباه، گمان کند امان داده شده و داخل جبهۀ مسلمانان شود، نباید مورد تعرض قرار گیرد، بلکه باید او را به جایی که از آنجا آمده سالم برگردانند (۲۹)
هر یک از مسلمانان دشمنی را پناه دهد بعد از امان دادن، تعرض به دشمن امان داده شده جایز نیست (۳۰)
۱- آیه می فرماید: وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ؛(۳۱) «و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده تا سخن خا را بشنود ] و در آن بیندیشد[، سپس او را به محل امنش برسان؛ چرا که آنها گروهی ناآگاه اند»؛
۲- رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که مجاهدان را به جبهه اعزام می کرد، به آنها می فرمود: «هر کس از مسلمانان به یکی از کفار امان داد تا کلام خدا را بشنود، امان او را محترم بشمارید، پس اگر اسلام را پذیرفت، برادر دینی شماست وگرنه او را به محل خویش بازگردانید»؛(۳۱)
۳- امام صادق علیه السلام می فرماید: «اگر لشکر مسلمانان سپاه دشمن را محاصره کرده باشند و سپس مردی از دشمن نزدیک آید و بگوید مرا امان دهید تا فرمانده شما را ملاقات و با او گفتگو و مناظره کنم و سپس کمترین سرباز (از لحاظ درجه) او را امان دهد، بر فرمانده آنها لازم است آن تعهد را محترم شمارد»؛(۳۲)
۱۰- تلاش برای بازگرداندن صلح
یکی از آموزه های اسلام در جنگ، تلاش برای بازگشت به صلح است، به طوری که حتی اگر دشمن آغازگر کارزار باشد و سپس تمایل به صلح نشان دهد، اسلام دست رد بر سینۀ آنها نمی زند و تقاضایشان را می پذیرد.
۱- آیه می فرماید: وَ اِن جَنَحُوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَ تَوَکَل عَلَی اللهِ اِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیم؛ (۳۳)«و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی و بر خدا توکل کن که او شنوا و داناست».
۲- امام علی علیه السلام در نامۀ خود به مالک اشتر می فرماید: «هرگز پیشنهاد صلح از طرف دشمن را – که خشنودی خدا در آن است – رد مکن که آسایش رزمندگان و آرامش فکری تو و امنیت کشور در صلح تأمین می گردد».(۳۴)
۱۱- عفو و بخشش در صورت پشیمانی دشمن
یکی از آموزه های اخلاقی اسلام، بخشیدن تقصیر دشمن است در صورتی که دشمن اظهار پشیمانی کند؛ اگرچه مسلمانان را به مشکلات غیرقابل جبران دچار کرده باشد. یکی از نمونه های این آموزۀ اخلاقی، جریان حربن یزید ریاحی است. که راه را بر امام حسین علیه السلام بست و مانع حرکت امام به سوی کوفه شد و کاروان را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند؛ اما امام حسین علیه السلام صبح عاشورا که حر اظهار پشیمانی کرد و توبه نمود او را بخشید و بعد از شهادت حر، به بالینش رفت و فرمود: «تو همان گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته، حر و آزاده ای، آزاد از دنیا و آزاد و سعادتمند در آخرت» و دست بر چهره اش کشید. (۳۵)
پاورقی
۱- نهج البلاغه، نامۀ ۱۲
۲- نهج البلاغه، نامۀ ۱۴
۳- نهج البلاغه، خطبۀ ۵۵
۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۰
۵- انعام، ۱۰۸
۶- نهج البلاغه، خطبۀ ۲۰۶
۷- نساء، ۹۴
۸- محمد کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۳۳۷
۹- محمدبن حسن طوسی، النهایه فی مجردالفقه والفتاوی، ص ۲۹۳؛ محمدبن حسن طوسی، الجمل و العقودفی العبادات، ص ۱۵۶؛ ابن براج طرابلسی، المهذب، ج ۱، ص ۲۹۹؛ ابن ادریس حلی، السرائرالحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص ۷؛ جعفربن حسن حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۸۳
۱۰- جعفربن حسن حلی (محقق)، المختصرالنافع فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ حسن بن یوسف حلی (علامه)، تذکره الفقهاء، ج ۹، ص ۷۰
۱۱- محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۲، ص ۱۱۳؛ همو، النهایه، ص ۲۹۲؛ ابن ادریس حلی، السرائر، ج ۲، ص ۶؛ جعفربن حسن حلی (محقق)، المختصرالنافع فی فقه الامامیه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ حسن بن یوسف حلی (علامه)، تبصره المتعلمین، ص ۸۸؛ حسن بن یوسف حلی، قواعدالاحکام فی معرفه الحلال والحرام، ج ۱، ص ۴۸۶؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، اللمعه الدمشقیه، ص ۸۲؛ علی بن حسین عاملی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۳، ص ۳۸۵؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۱
۱۲- محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۹
۱۳- نهج البلاغه، نامۀ ۱۴
۱۴- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۶۰
۱۵- محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۲، ص ۱۳؛ جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۷۹؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، غایه المراد فی شرح نکت الإرشاد، ج ۱، ص ۴۸۷
۱۶ - محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج ۲، ص ۱۳؛ جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۷۹؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، غایه المراد فی شرح نکت الإرشاد، ج ۱، ص ۴۸۷
۱۷- محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۹۲
۱۸- عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، تحقیق: مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلیمی، ج ۱، ص ۶۴۵
۱۹ - همان، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سیداحمد خاتمی، جنگ از دیدگاه قرآن و حدیث، ص ۵۹
۲۰ - محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۵؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۵۳؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۷۲
۲۱- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۳۰
۲۲- بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۱۰
۲۳- حسن بن یوسف حلی (علامه)، تحریرالاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج ۱، ص ۱۴۰
۲۴- احمدبن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج ۲، ص ۴۸۶؛ علی احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ص ۲۳۴
۲۵ - محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۳۰
۲۶- محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج ۲، ص ۱۹؛ همو، النهایه فی مجردالفقه والفتاوی، ص ۲۹۸؛ ابن ادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج ۲، ص ۲۱؛ جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۸۳؛ یحیی بن سعید حلی، الجامع للشرائع، ص ۲۳۷؛ حسن بن یوسف حلی (علامه)، تحریرالأحکام الشرعیه علی مذهب الامیه، ج ۱، ص ۱۳۶؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، ج ۲، ص ۳۳؛ زین الدین عاملی (شهید ثانی)، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج ۳، ص ۲۶؛ احمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائده والبرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج ۷، ص ۴۵۴؛ جعفر کاشف الغطا، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء، ج ۴، ص ۳۷۶ ، زین الدین عاملی (شهید ثانی)، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج ۳، ص ۲۶
۲۷- نهج البلاغه، نامه ۴۷
۲۸- علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج ۶، ص ۲۴۹
۲۹ - محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج ۲، ص ۱۴؛ علی بن حسین عاملی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۳، ص ۴۲۸؛ خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۲)(جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائعه الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۸۵؛ جعفربن حسن حلی، المختصر النافع فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۲
۳۰ - جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، اللمعه الدمشقیه، ص ۸۲). (محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الإمامیه، ج ۲، ص ۳۳؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۲
۳۱- محمدکلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۰ محمدبن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۱۳۹؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۸
۲۳ - محمد کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۳۱
۳۳- انفال، آیه ۶۱
۳۴- نهج البلاغه، نامۀ ۵۳
۳۵- محمدباقر مجلسی، بحارالانواتر، ج ۴۵، ص ۱۴