کوچه های بدون بن بست! (۲)

همانطور که گفتیم " در اسلام هیچ بن بستی وجود ندارد " این حرف هم دو تا معنا دارد
یکی اینکه اسلام با توجه به کامل بودنش همه نیازهای بشر را تا آخر دنیا دیده و احکامش را صادر کرده به طوری که همه جانبه و در همه زمانها از فرد و جامعه پشتیبانی و حمایت می کند و برای یک لحظه هم او را تنها نمی گذارد
و دوم اینکه اسلام دو راه برای پشت سر گذاشتن سختی ها و مشکلات پیش پای مسلمانان گذاشته
اول مسئله تقواست ؛ ازنظر اسلام برای کسی که به طور کامل به این قاعده عمل کند هیچ بن بستی وجود ندارد و همه گره ها باز خواهد شد آیه ای در قرآن هست که ممکن است بسیاری از شما آنرا شنیده باشید این آیه از جمله امید وار کننده ترین آیات قرآن است
آیه می گوید:
وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ یجعل لَّهُ‏ مخرجا
و هر كه از خدا پروا كند، خدا براى او راه بيرون شدن [از مشكلات و تنگناها را] قرار می دهد

این آیه وعده خداوند است نکات زیادی هم دارد که فعلا دو نکته اش را برایتان عرض می کنم
اولین نکته مربوط به کسانی است که فکر می کنند اسلام به دنیای مردم توجهی ندارد و هر چه گفته فقط برای آخرت است! من می خواهم بگویم اتفاقا این وعده مال همین دنیاست یعنی شخص پرهیزکار در همین دنیا اثر تقوای خودش را می بیند و البته تقوا هم مراتبی دارد که هر چه بیشتر رعایت کنی اثر بیشتری از آن می بینی. یک مطلبی را هم در حاشیه برایتان بگویم که می توانم در موردش قسم هم بخورم ، برادران و خواهران عزیز آن کاری که هر کس در هر زمان و به هر شکل و به هر اندازه ای انجامش دهد از آن پشیمان نمی شود تقواست. به خدا قسم هیچ کس به خاطر گناه نکردن پشیمان نمی شود. اگر کسی می توانست به نامحرم نگاه بکند و نکرد ، اگر می توانست آبروی کسی را بریزد و نریخت ، اگر می توانست دروغ بگوید و نگفت به خدا قسم پشیمان نمی شود هیچ کس آخر عمر حسرت این را نمی خورد که ای کاش بیشتر گناه کرده بود یا مال مردم را خورده بود حتی در مورد حلالش هم کسی چنین حسرتی نمی خورد چه برسد به حرامش از کسانی که سن و سالی ازشان گذشته بپرسید برای شما خواهند گفت
نکته دوم اینکه بر خلاف تصور مردم تقوا فقط پرهیز از دزدی و قتل و تجاوز نیست بلکه همه اعمال و گفتار انسان شامل حال این قضیه می شود تقوا یعنی اینکه خدا را در هر کاری در نظر داشته باشی و به آنچه می دانی عمل کنی با این تعریف بالاترین درجات تقوا را کسی دارد که به همه آن چیزهایی که می داند عمل کند
خدا در این آیه می خواهد بگوید که ای انسان اگر به دانسته هایت عمل کردی من مشکلاتت را حل می کنم و به بن بستهای زندگی ات خاتمه می دهم! پر واضح است کسی که مسلمان نیست هر گز نمی تواند به چنین مرتبه ای از تقوا برسد ، چون خبری از دستورات اسلام ندارد! اما یک مسلمان همه اینها را در اختیار دارد فقط کافی است مراجعه کند و به آنچه خدا از او خواسته عمل کند که در این صورت به اندازه عملکردش نتیجه می گیرد؛ البته امیر المومنین علیه السلام هم یک فرمایشی دارند که همه این مطالب را پوشش می دهد ایشان می فرمایند" اگربه آنچه می دانستی عمل کردی خدا آنچه را نمی دانی به تو می آموزد "من می گویم انسان می تواند از این فرمایش حضرت امیر ، نهایت استفاده را از جایگاه تقوا برای رفع بن بستها ببرد.
البته این فرمایش ریشه قرآنی هم دارد . چون امام باقر علیه السلام می فرمایند " هر آنچه ما اهل بیت می گوییم دلیلش را از قرآن از ما بخواهید " دلیل قرآنی این فرمایش حاین آیه است که خداوند می فرماید : " وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ " (پرهیزکار باشید تا خدا به شما بیاموزد )
ما حصل این آیه و روایت این می شود که " خدا معلم انسان با تقواست" و اگر خدا معلم کسی باشد و نقاط کور فهم او را باز کند ؛ دیگر چه ترسی از مشکلات و روبرو شدن با سختی ها دارد
حال یک سوال:
چرا مسلمانان با وجودی که دینشان کامل است در زندگیشان بن بست و مشکلات دارند؟
جواب : چون آنطور که باید تقوا را رعایت نمی کنند!
و چرا برخی کشورهای غیر مسلمان این مشکلات را ندارند؟
چون به چیزهایی که می دانند عمل می کنند ، و همانطور که گفتیم معنای تقوا هم همین است. به عنوان مثال در حوزه کسب و کار صداقت دارند ؛ در روایت داریم یکی از چیزهایی که باعث از بین رفتن برکت در معامله می شود دروغ گفتن و قسم خوردن است! حالا نه اینکه غربیها همه چیزشان خوب باشد اما ظاهرا به رعایت اصول معامله بیشتر از ما پایبندند و طبیعی است که نتیجه بهتری هم می گیرند. البته برخی می گویند که دلیلش قوانین سفت و سختی است که باعث می شود خلاف در بینشان کمتر باشد ولی هر چه باشد این یک قانون است ؛ که اگر پرهیزکار بودی نتیجه اش را می بینی تقوای یک کاسب هم همین است که دروغ نگوید ، گرانفروشی نکند ، کم فروشی نکند و چیزهای دیگری که در کار او اثر می گذارد را رعایت کند
خوب حالا اگر خدای متعال برای یک غیر مسلمان گره گشایی کند اگر یک مسلمان خود را مقید به دستورات الهی نماید آیا خدا در مورد او به وعده اش عمل نمی کند ؟! مسلم است که اینطور نیست و خدا جواب چنین کسی را بهتر و بیشتر از آنچه به دیگران داده می دهد ، تا اندازه ای که هیچ مشکلی در زندگی اش نخواهد بود مگر اینکه با رعایت تقوا برطرف شود! البته این را هم بگوییم که وقتی می گوییم اگر تقوا را رعایت کنیم بن بستها از جلوی پایمان برداشته می شود منظورمان رعایت همه مراتب تقواست چون همان طور که گفتیم غربیها هم تقوا دارند ولی چون مسلمان نیستند بن بستهای عجیبی دارند که برطرف نمی شود مگر با رعایت تقوایی که اسلام به آن سفارش کرده یعنی آنها الان در یک مرتبه ای هستند که نهایت تقوایشان رعایت برخی از همین اصول انسانی و زمینی است گشایشهایی هم دارند که محصول رعایت همین تقوا است ولی بعضا مشکلات لاینحلی دارند که حل نمی شود مگر با اسلام آوردن. این قید اسلام در اینجا خیلی مهم است چون قبلا اشاره کردیم که برون رفت از تمام مشکلات تنها با عمل به تمامی مراتب تقوا بدست می آید و این درجه ای است که تنها یک مسلمان می تواند به آن برسد

راه دیگری که خدا برای رفع موانع جلوی پای ما گذاشته دعا است.
در این مورد بحثهای زیادی شده که من نمی خواهم دوباره آنها را تکرار کنم فقط می خواهم بگویم دعایی که اینجا مد نظر من است دعایی است که انسان به هنگام رسیدن به بن بست به درگاه خدا می کند و این به خود ما بستگی دارد که چه موقع خود را در چنین حالتی ببینیم. ولی خدا می داند چه گره های کوری در زندگی های ما وجود دارد که با همین دعا برطرف می شود این را هم بگویم که مسئله دعا و تقوا یک ارتباط تساعدی با هم دارند یعنی به هر اندازه تقوا داشته باشی دعایت مستجاب می شود ؛ این را از خودم نمی گویم روایت می گوید. می گوید یکی از موانع استجابت دعا گناه کردن است ما با زبانمان گناه می کنیم بعد هم با همین زبان دعا می کنیم! خوب این زبان گنه کار چه ارزشی پیش خدا دارد؟ حالا نه اینکه همه دعاهای پیامبران و و ائمه علیهم السلام چون معصومند مستجاب می شده چون بحث استجابت دعا برای خودش یک مقوله ای است جداگانه که الان مورد بحث ما نیست ولی اگر بخواهیم از دعا به عنوان کلید حل مشکلات استفاده کنیم باید مقدمات آن را هم فراهم کنیم مهمترین مانع استجابت دعا بی تقوایی و مهمترین ابزار و مقدمه آن تقواست این را در نظر داشته باشیم که دعا بهترین ابزار ارتباطی ما با خداست خدا برای انجام هر کاری ابزاری گذاشته که بموقع از آن استفاده کنیم اما گاهی می شود که هیچ کدام این ابزارها جواب نمی دهد و این زمان ناامیدی انسان است که دست به دعا بر می دارد ولی باید توجه داشته باشد که این وسایلی که خدا در اختیار او قرا داده حتی همین دعا هم ، لحظه به لحظه به اذن و اجازه خدا کار می کنند چون بعضی ها فکر می کنند که این عالم مثل کار خانه ای است که خدا کلیدش را زده و در گوشه ای به نظاره نشسته !! خیر اینطور نیست این عالم مثل لامپی است که تا برقش از نیروگاه تامین شود روشن می ماند ولی اگر برق لحظه ای قطع شود لامپ هم خاموش می شود دعا وسیله ای است که ارتباط ما را با خدا نگه می دارد
خداوند در قران کریم می فرماید
قُلْ‏ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ
اگر دعای شما نبود نزد خدا اعتباری نداشتید
این مثال لامپ را همه مردم می فهمند ؛ ای کاش در مورد خودشان هم این را می فهمیدند که اگر خداوند نخواهد هیچ کدام از این واسطه ها و ابزارها کار نمی کند و این عالم دم به دم به اراده خداست که دارد می چرخد ما چون هر روز این وضعیت را می بینیم احساس می کنیم که اینها خودشان همه کاره اند خیلی فرق می کند که آدم این وسایل را همه کاره بداند یا خدا را.دعا هر چند وسیله خوبی است برای ارتباط با خدا و کارکردهای زیادی در زندگی ما دارد ؛ اما کسی که معرفت داشته باشد اصلا این وسیله را نمی بیند فقط خدا را می بیند برای انجام کوچکترین کارها هم از خدا کمک می خواهد و کسی که مدام از این طریق با خدا در ارتباط است شاید مشکل داشته باشد - که دارد - اما بن بست ندارد اینکه در روایات داریم نمک آشتان را هم از خدا بخواهید مال همین آدمهاست که یقین دارند شوری نمکشان هم از خداست چون می دانند همان خدایی که نمک را آفریده شوری اش را هم آفریده. ابراهیم نبی از جمله همین انسانها بود و می دانست خدایی که اتش را آفریده گرمایش را هم آفریده و اگر اراده کند گرمی را از آتش می گیرد از این جهت بود که تنها به درگاه خدا دعا کرد و از غیر خدا کمک نخواست ؛ خدا هم او را از بن بستی که در آن گرفتار شده بود نجات داد. پیامبری که با مشرکان مبارزه کرد و تقوایش به او اجازه همراهی با آنان را نداد وعده خداوند برای او محقق شد و باعث نجات او گردید
البته وقتی کسی به این درجه از ایمان رسیده باشد تنها در مواقعی که به بن بست برسد دعا نمی کند ؛ همیشه مشغول دعاست. در روایت امام صادق داریم که حضرت ابراهیم کثیر الدعا بود یعنی زیاد دعا می کرد چنین شخصیتی وقتی ساکت هم باشد قلبش با خدا در ارتباط است و دیگر برای او مانعی وجود ندارد که نشود با دعا برطرفش کرد
پس این که می گوییم " اسلام دین بدون بن بست است " حرف بجا و درستی است وقتی کسی تقوا داشته باشد خدا در سختی ها برایش راه گریزی را مهیا می کند و یقینی به او می دهد که نسبت به خدا و آنچه برایش انجام داده اطمینان پیدا می کند پس شاه کلید حل مشکلات شد تقوا و بعد از آن دعا که امیدواریم خداوند بیش از پیش توفیق آن را به ما بدهد
والسلام علی من التبع الهدی

نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید ( برای انتشار سریع نظر یا افزودن فایل پیوست، باید وارد حساب کاربری خود شوید )
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت