هیچ گاه نمی توان حق را با انسانها شناخت چون حق نشانه هایی دارد که فقط باید به آنها توجه کرد. بزرگ ترین انحراف این است که برای شناخت حق به سراغ افراد برویم و بخواهیم حق را از طریق آنها بشناسیم. چون انسانها خطا و اشتباه می کنند ولی در حق ، انحراف و اشتباه راه ندارد.
بنابراین شخصیت ها و اندیشه ها و حکومت ها را باید با حق و حقیقت محک زد و نه بر عکس. هیچ شخص یا حکومتی مساوی با حق یا ملاک شناخت حق نیست. حتی ما خدا را نیز از آن جهت می پرستیم که او حق است.
سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق(۱)
(آیات خویش را در جهان بیرونی و در درون خود انسان ها به آنان نشان خواهیم داد تا بر آنان آشکار شود که او حق است)
بهترین معیار برای شناخت حق ، فطرت است که در اصطلاح به آن وجدان می گویند. این فطرت به عنوان بهترین راهنما می تواند قضاوت کند که چه کسی درست می گوید و چه کسی نادرست.
به عنوان مثال همه می دانیم که ظلم کردن بد است حال ، اگر کسی با این که ظالم است ادعای پیامبری کند مشخص می شود که او دروغگویی بیش نیست. این قضیه در مورد همه چیزهایی که ما بر اساس فطرت آنها را شناخته ایم صدق می کند(۲)
در اين بين ، کسانی هستند که هیچ گناهی نکرده و نمی کنند ، ایشان همواره با حق و حق همواره با ایشان است و این دو هرگز از هم جدا نمی شوند، پیروی کامل از آنها پیروی کامل از حق است. لذا پیامبر اکرم خطاب به یکی از یاران خود به نام عمار فرمودند:
" اگر روزی تمام مردم کره زمین از یک طرف می رفتند و علی تک و تنها و غریب از یک طرف می رفت تو دنبال علی برو. بدان حق در جهتی است که علی حرکت می کند چون علی با حق و حق با علی است و حق می گردد آنجا که علی می گردد ".
پس در مجموع این طور می توان گفت که مردم را باید با حق سنجید و اشخاص یا حکومت ها در حق و باطل بودن امور نقشی ندارند و حتی علامت و نشانه هم نمی توانند باشند.
پاورقی
۱- فصلت ۵۳
۲- از جمله موارد دیگری که با فطرت می توانیم آنها را بشناسیم : صداقت داشتن – امانت داری – اخلاص – جوانمردی – ظلم ستیزی – عدالت – انصاف و دور بودن از صفاتی مثل غرور ، حرص ، حسادت ، ریاکاری و . . .
نظرات (0)