خبر های خوب
پیشگویی در لغت به معنی خبر دادن مردم از رخدادهایی است که در آینده به وقوع خواهد پیوست. در کتاب مقدس نیز پیش گوییهایی انجام شده که ویژگی مهم همه آنها اجمال و ابهامی است که در آنها موج می زند. برای نمونه، دانیال، یکی از پیامبرانی است که پیشگوییهای زیادی در کتاب مقدس دارد. در یکی از مکاشفههایی که برای وی رخ میدهد، دو فرشته به وی مطالبی را میگویند، از جمله اینکه:
" (فرشته) سپس به من گفت: «اما تو اي دانيال، اين پيشگويي را مثل يك راز نگه دار؛ آن را مهر كن تا وقتي كه زمان آخر فرا رسد. بسياري به سرعت حركت خواهند كرد و عِلم خواهد افزود.» آن گاه من، دانيال، نگاه كردم و دو نفر ديگر را نيز ديدم كه يكي در اين سوي رودخانه و ديگري در آن سوي آن ايستاده بودند. يكي از آنها از آن فرستاده آسماني كه لباس كتان بر تن داشت و در اين هنگام، بالاي رودخانه ايستاده بود، پرسيد: «چقدر طول خواهد كشيد تا اين وقايع عجيب به پايان برسد؟» او در جواب، دو دست خود را به سوي آسمان بلند كرد و به خدايي كه تا ابد باقي است، قسم خورد و گفت: «اين وضع تا زمانی و دو زمان و نصف زمان خواهد بود. وقتي پراکندگی قوت قوم مقدس به انجام رسد، آن گاه همه این امور به اتمام خواهد رسید» و من شنیدم، اما درک نکردم. پس گفتم: ای آقایم، آخر این امور چه خواهد بود؟ او جواب داد: ای دانیال، برو؛ زیرا این کلام تا زمان آخر، مخفی و مختوم است. (دانیال، ۱۲: ۴ ـ ۹)
کاملا مشخص است حتی دانیال که خود یکی از پیشگویان بزرگ عهد عتیق است، متوجه مفهوم این پیشگویی نشده است و میگوید آنچه را او گفت، شنیدم، ولی درک نکردم و فرشته به وی پاسخ میدهد این امر تا زمان آخر، مخفی است.
اجمال پیشگویی به حدّی است که با وجود اشارات زیادی که در عهد عتیق به آمدن مسیح داده شده است، ولی حتی يحيي نيز ابتدا، عيسي را به عنوان مسيح نشناخت و در باره وی شک کرد.
انجیل متی نقل میکند:
وقتي يحيي در زندان خبر معجزههاي عيسي را شنيد، دو نفر از شاگردان خود را نزد او فرستاد تا از او بپرسند:
«آيا تو همان مسيح موعود هستي يا هنوز بايد منتظر آمدن او باشيم؟»
عيسي در جواب ايشان فرمود: «نزد يحيي بازگرديد و آنچه ديديد و شنيديد، براي او بيان كنيد كه چگونه نابينايان بينا ميشوند، لنگها راه ميروند، جذاميها شفا مييابند، ناشنواها شنوا ميگردند، مردهها زنده ميشوند و فقیران پيغام نجاتبخش خدا را ميشنوند. سپس به او بگوييد: خوشا به حال كسي كه به من شك نكند». (متی، ۱۱: ۲ ـ ۶)
عیسای مسیح در حالی به یحیی میگوید خوشا به حال کسی که در باره من شک نکند که یحیی از نظر عیسی، بزرگترین پیامبر تا قبل از آمدن خودش بود. عیسی در باره وی فرمود: «مطمئن باشيد در جهان تا به حال كسي بزرگتر از يحيي نبوده است». (متی، ۱۱: ۱۱) همچنین یحیی یکی از بستگان نزدیک عیسی مسیح به شمار میرفت و در باره پیشگوییهای عهد عتیق نیز اطلاع کافی داشت، ولی با وجود این، عیسی را نشناخت. این مسئله نشان میدهد پیشگوییهایی که در عهد عتیق در باره مسیح وجود داشته، آن قدر گویا و صریح نبوده است تا یحیی با استناد به آن متوجه شود که عیسی همان مسیح موعود عهد عتیق است.
بررسی زبان پیشگوییهای عهد عتیق در باره مسیح
در اناجیل به ویژه انجیل متی بر تطبیق بشارات عهد عتیق بر عیسی مسیح تأکید زیادی میشود، از جمله این پیشگویی که می گوید:«پس در این صورت، خداوند، خودش علامتی به شما می دهد و آن این است که باکرهای حامله شده، پسری به دنیا میآورد و او را عِمانوئیل (یعنی خدا با ماست) مینامد.» (اشعیا، ۱۴:۷) را بر تولد عیسی مسیح از زنی باکره تطبیق داده میشود.
همچنین پیشگویی «ای بیت لِحِمِ افراته، گرچه تو یکی از کوچکترین شهرهای یهودا هستی، از تو پیشوایی ظهور میکند که بر قوم اسرائیل سلطنت میکند» (میکاه، ۲:۵) بر تولد عیسی مسیح در شهر بیت لحم تطبیق داده میشود.
پیشگویی (هوشع ۱۱: ۱) نیز بر سفر عیسی به مصر در کودکی تطبیق داده میشود.
پیشگویی «ای دختر صهیون، شادمانی کن! ای دختر اورشلیم، از خوشی فریاد برآور! اینک پادشاه تو نزد تو میآید. او فروتن و صاحب نجات است و سوار بر کره خری میآید.» (زکریا، ۹: ۹) بر ورود عیسی مسیح به اورشلیم، سوار بر خر تطبیق داده میشود.
اما هیچ کدام از این پیشگوییها صراحتی درباره عیسی مسیح ندارند.
برای نمونه، یکی از مهمترین بشاراتی که در مورد مسیح می گویند ماجرای تولد او از زنی باکره است (اشعيا، ۱۴:۷). مسیحیان با اطمینان تمام، این آیه را بشارتی به عیسی مسیح میدانند و حتی در انجیل وقتی متی داستان تولد عیسی را بیان میکند، مینویسد: «این همه رخ داد تا آنچه خداوند به زبان نبی گفته بود، به حقیقت بپیوندد که: باکرهای آبستن شده بود. پسری به دنیا خواهد آورد و او را عمانوئیل خواهند نامید». (متی، ۲۲:۱ ـ ۲۳)
ولی آیا واقعا اشعیا در این آیه، تولد مسیح را از زنی باکره پیشگویی کرده است؟
وقتی به متن عبری نگاه میکنیم، میبینیم برای واژه «باکره» از واژه (הָעַלְה = hā ـ ‘al ـ māh,) استفاده شده است. این واژه در زبان عبری به معنای «زن جوان» است نه «زن باکره»، چنانکه در خروج (۲: ۸) نیز همین واژه به معنای «دختر جوان» آمده است، اما مسیحیان این واژه را «زن باکره» معنا میکنند تا بتوانند آن را بر مریم مقدس تطبیق دهند. از این مهمتر، وقتی به متن اصلی بشارت مراجعه میکنیم، متوجه میشویم اصولا این پیشگویی مربوط به حمله آشوریان به مملکت شمالی اسرائیل است . اشعیا می گوید:
" وقتي به دربار خبر رسيد كه سوريه و اسرائيل با هم متحد شدهاند تا با يهودا بجنگند، دل پادشاه يهودا و قوم او از ترس لرزيد... سپس خداوند به اشعيا فرمود: ... اما من كه خداوند هستم، ميگويم كه اين نقشه عملي نخواهد شد... سپس اشعيا گفت: ... خداوند، خودش علامتي به شما خواهد داد آن علامت اين است كه زن جواني حامله میشود و پسري به دنيا خواهد آورد و نامش را عمانوئيل خواهد گذاشت. قبل از اينكه اين پسر از شير گرفته شود و خوب و بد را تشخيص دهد، سرزمين اين دو پادشاه متروك و ويران خواهد شد. (اشعيا، ۲:۷ ـ ۱۶)
کتاب مقدس میگوید چندی پس از این پیشگویی، سرزمين اسرائیل و سوریه با حمله آشوریان نابود شد و ساکنانش توسط آشوریان به بردگی گرفته شدند و سرزمینشان متروک و ویران شد. حال آنكه حضرت عيسي ۷۲۱ سال پس از ويراني اين سرزمين به دنيا آمد. بنا براین، عمانوئیل، موعود اشعیا باید قبل از ویرانی سوریه و اسرائیل متولد شده باشد؛ زیرا در آیه بیان شده است که قبل از آنکه عمانوئیل از شیر گرفته شود، دو سرزمین اسرائیل و سوریه ویران خواهد شد. علاوه بر اینکه در هيچ جا نيامده است كه كسي حضرت عيسي را با نام عمانوئيل خوانده باشد. برای نمونه، در متی آمده است: «تا اينكه مريم، او را زایيد و يوسف، او را يسوع ناميد». (متی،۲۵:۱)
با توجه به این توضیحات، تطبیق این پیشگویی اشعیا بر عیسی مسیح بسیار بعید مینماید. با این حال، مفسران کتاب مقدس صراحت را در تطبیق پیشگویی لازم نمیدانند و با بررسی تأویلات و اشارات موجود در متن، این پیشگویی را بر عیسی تطبیق میدهند و مسیحیان، ایمان خود به عیسی را نیز مبتنی بر همین بشارات بنا میکنند.
پیشگوییهای کتاب مقدس به پیامبر اسلام
گاهی پرسیده میشود: اگر در کتاب مقدس، پیشگویی برای آمدن پیامبر اسلام وجود دارد، چرا این پیشگویی صریح نیست؟
در پاسخ باید گفت بشارتشناس برای مصداقشناسی بشارت باید بتواند زبان بشارت را درک کند و با کنار هم گذاشتن آیات و تطبیق آن با مصداق خارجی به معنای آن پی ببرد. همان گونه که خود مسیحیان نیز با همین روش، بشارات عهد عتیق را بر عیسی مسیح تطبیق میدهند و به عنوان یکی از ادله محکم در نتیجه گیری های خود برای اثبات مسیحا بودن عیسی ناصری استناد میکنند. این روش در میان مفسران کتاب مقدس، روشی شناخته شده و مرسوم است. اصولا توقع صراحت داشتن از پیشگوییهای کتاب مقدس، انتظار بجایی نیست؛ زیرا در خود همین کتاب، حتی انبیایی مانند دانیال و یحیی در شناخت بشارت با ابهام روبهرو بودند یا توان تطبیق بشارات را بر مصداق خارجی نداشتند. قرآن مجید نیز تأکید دارد که در تورات و انجیل، بشاراتی به پیامبر گرامی اسلام وجود دارد:
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ. (اعراف: ۱۵۷)
آنانی كه از اين فرستاده، پيامبر، درس نخوانده كه [نام] او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مىيابند، پيروى مىكنند، [همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مى دهد و از كار ناپسند باز مىدارد و براى آنان، چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مىگرداند و از [دوش] آنان، قيد و بندهايى را برمیدارد كه بر ايشان بوده است.
از این آیه میتوان دریافت افرادی که به پیامبر اسلام ایمان میآورند، نشانههای او را در تورات و انجیل خواهند یافت و مصداقیابی این بشارت برایشان مبهم نخواهد بود، اما ممکن است این مصداقیابی برای دیگران با مشکلاتی مواجه باشد. برخی مفسران اسلامی نیز معتقدند از آنجا که قرآن مجید میفرماید یهودیان و مسیحیان برخی از بخشهای کتابشان را مخفی میکردند، ممکن است برخی از بشارتهای کتاب مقدس به پیامبر گرامی اسلام نیز مخفی شده باشد، چنانکه خداوند میفرماید: «قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاء بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا
بگو: کتابی را که موسی برای روشنايی و هدايت مردم آورد، چه کسی بر او نازل کرده بود؟ آن را بر کاغذها نوشتيد، پارهای از آن را آشکار میسازيد، ولی بيشترين را پنهان میداريد». (انعام: ۹۱)
آیه ۱۴۶ سوره بقره تصریح دارند که نشانههای پیامبر اسلام چنان برای اهل کتاب روشن و واضح بود که ایشان را همانند فرزندان خود میشناختند در عین حال آنر انکار می کردند
الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
كسانى كه كتاب آسمانى به آنان دادهايم، او [پيامبر] را همچون فرزندان خود مىشناسند؛ (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مىكنند!
همچنین در آیه ۶ سوره صف از زبان حضرت عیسی، مژده آمدن پیامبری به نام احمد را بیان میکند.
وَ إِذْ قَالَ عِيسىَ ابْنُ مَرْيمََ يَبَنىِ إِسْرَ ءِيلَ إِنىِّ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكمُ مُّصَدِّقًا لِّمَا بَينَْ يَدَىَّ مِنَ التَّوْرَئةِ وَ مُبَشِّرَا بِرَسُولٍ يَأْتىِ مِن بَعْدِى اسمُْهُ أَحْمَدُ. . .
و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: «اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديقكننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [تورات] مىباشم، و بشارتدهنده به رسولى كه بعد از من مى آيد و نام او احمد است
در کتاب مقدس بشارات زیادی درباره حضرت محمد- مطرح شده است که برخی صراحت بیشتر و برخی دیگر، کمتر دارند. اکنون تنها سه بخش از این بشارتها را بررسی میکنیم.
بشارت آن نبی
یحیی قبل از عیسی به رسالت مبعوث شد. وی مؤمنان را تعمید میداد و از یهودیان میخواست توبه کنند و خود را برای ملکوت خدا آماده سازند. شورای یهود، گروهی را برای تفحص فرستاد تا بررسی کنند شخصی مدعی پیامبری کیست. عدهاي از بزرگان يهود آمدند و از وي پرسیدند:
" و اين است شهادت يحيي در وقتی که یهودیان اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند: تو کیستی؟ که معترف شد و انکار نکرد، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. آن گاه از او سؤال كردند: پس چه؛ آيا تو الياس (ایلیا) هستي؟ گفت: نيستم. آيا تو آن نبيّ وعده داده شده هستی؟ جواب داد كه ني. (یوحنّا، ۱: ۱۹ ـ ۲۱)
وقتی گروه تفحص یهود با این سه سؤال روبهرو شد، با تعجب از وی پرسیدند: «اگر تو، مسيح و الياس و «آن نبيّ» نيستي، پس براي چه تعميد ميدهي؟» (یوحنّا، ۱: ۲۵) از این فراز کتاب مقدس اینطور بر می آید که گویا تنها همین سه شخصیت اجازه داشتند مردم را پاک سازند. شبیه همین اتفاق در ابتدای رسالت مسیح نیز رخ داد. وقتی مسیح نبوت خود را اعلام ميكرد، مردم در باره وي به ترديد افتادند:
گفت در باره روح كه هر كه به او ايمان آرد، او را خواهد يافت؛ زيرا روح القدس هنوز عطا نشده بود؛ چون عيسي تا به حال جلال نيافته بود. آن گاه بسياري از آن گروه چون اين كلام را شنيدند، گفتند: در حقيقت، اين شخص همان نبيّ است و بعضي گفتند او مسيح است. (یوحنّا، ۷: ۳۹ ـ ۴۰)
از انجیل یوحنّا میتوان فهمید که به جز ایلیا، دو نفر دیگر نیز باید بیایند و متون مقدس به آمدن آنها بشارت داده است؛ یکی، مسیح و دیگری، آن نبی.
مسلمانان و مسیحیان معتقدند مسیحی که یهود به انتظارش نشسته بود، آمد، ولی آن نبی که انجیل یوحنّا میگوید باید بیاید و تا زمان مسیح نیامده بود و خود مسیح هم نمیتوانست باشد، کجاست؟
ویل دورانت که در میان مسیحیان به «پدر تاریخ غرب» شهرت یافته است، در همین زمینه میگوید: «بر اساس اسناد مکشوفه در سواحل بحرالمیت نیز مردم در انتظار پیامبر موعود (آن نبی) بودند و این غیر از «مسیح موعود» بود. این پیامبر موعود را در زبان عبری، گبر به معنای «انسان» میخواندند».[۱] برخی از مسیحیان میخواهند اینگونه پاسخ دهند که «مسیح» و «آن نبی»، هر دو اسم یک نفر است و هر دو آنها مسیح هستند. این در حالی است که مخاطبان مسیح درباره وی به اختلاف افتادند و برخی گفتند او مسیح است و برخی با این نظریه مخالفت کردند و گفتند او مسیح نیست و او همان نبی است.
وقتی که یحیی به شورای یهود پاسخ داد که من مسیح نیستم، از او سؤال کردند: پس چه؛ آیا آن نبی هستی؟ و اگر مسیح و آن نبی هر دو اسم یک نفر بود، دیگر صحیح نبود که جماعت با هم نزاع کنند و برخی بگویند او مسیح است و دیگران بگویند خیر، او آن نبی است.
تا کنون از انجیل یوحنّا متوجه شدیم که مطابق انجیل یوحنّا به جز مسیح و ایلیا، یک نفر دیگر هم باید ظهور کند که از او با عنوان «آن نبی» نام برده شده است، اما او کیست؟ برای درک این موضوع باید به عهد عتیق مراجعه کنیم و ببینیم آن نبی که یهودیان در زمان مسیح به انتظارش نشسته بودند، چه مشخصاتی دارد و چگونه میتوانیم وی را بشناسیم؟ باید دانست فصل ز۸ کتاب تثنیه به مشخصات «آن نبی» اشاراتی دارد.
نبی مثل موسی
کتاب مقدس می گوید حضرت موسي، بنی اسرائیل را از اسارت مصریان رهایی بخشید و از دریا عبور داد و در چهل سال سرگردانی در صحرای سینا، ایشان را رهبری کرد تا به کنارههای رود اردن رسیدند. در این هنگام، خداوند به او فرمود: موسی، تو از رود اردن عبور نمیکنی و در همین سمت رود، جان میسپاری. بنی اسرائیل که هنوز قومی صحرانورد بودند، گرداگرد موسی جمع بودند. موسی پس از فراخوانی ایشان، وعده خدا را به آنان ابلاغ کرد:
" يَهُوَه، خدايت، نبيّ اي را از ميان تو از برادرانت، مثل من براي تو مبعوث خواهد گرداند. او را بشنويد. موافق هر آنچه در حوريب در روز اجتماع از يَهُوَه، خداي خود مسئلت کردی و گفتي: «آواز يَهُوَه، خداي خود را ديگر نشنوم و اين آتش عظيم را ديگر نبينم، مبادا بميرم.» و خداوند به من گفت: «آنچه گفتند، نيكو گفتند.
نبيّ اي را براي ايشان از ميان برادران ايشان مثل تو مبعوث خواهم كرد و كلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمايم، به ايشان خواهد گفت و هر كسي كه سخنان مرا كه او به اسم من گويد، نشنود، من از او مطالبه خواهم كرد. اما نبي ّاي كه جسارت کند، به اسم من سخن گويد كه به گفتنش امر نفرمودم، يا به اسم خدايان غير سخن گويد، آن نبي البته كشته شود.»
و اگر در دل خود گويي:«سخني را كه خداوند نگفته است، چگونه تشخيص دهیم.» هنگامي كه نبي به اسم خداوند سخن گويد، اگر آن چيز واقع نشود و به انجام نرسد، اين امري است كه خداوند نگفته است، بلكه آن نبي آن را از روي تكبر گفته است. پس از او نترس. (تثنیه، ۱۸: ۱۵ ـ ۲۲)
ولی براستی موسی بشارت آمدن کدامین پیامبر را داده است؟ مسیحیان، عیسی و مسلمانان، پیامبر اسلام را مورد نظر این بشارت میدانند. اما باید بیشتر بررسی کنیم تا بدانیم موعود مورد نظر این بشارت کیست؟ حضرت موسی در این بشارت، کلیدهایی برای شناخت این پیامبر در اختیار ما قرار داده است، از آن جمله اینکه پیامبر موعود تورات از میان برادران بنی اسرائیل است و مانند موسی است.
از برادران بنی اسرائیل
این آیه مربوط به زمانی است که بنی اسرائیل در پایین کوه حوریب اجتماع کرده بودند. (تثنیه، ۱۸: ۱۶) در زمان موسای نبی، بنی اسرائیل هنوز قومی صحراگرد بودند. موسی به ایشان فرمود که نبی از میان برادران شما خواهد آمد. وقتی تمامی بنی اسرائیل، مخاطب آن حضرت بودند، به طور طبیعی، آن نبی دیگر نمیتواند از میان خودشان باشد؛ زیرا وقتی به شخصی میگویید برادرت میآید، منظور، خود آن شخص نخواهد بود. این نبی نیز از میان خود بنی اسرائیل نخواهد بود، بلکه از میان برادران بنی اسرائیل خواهد آمد. چون عیسی از نژاد یهودا و جزو بنی اسرائیل است، (متی، ۱:۱ ـ ۱۷) نمیتواند مصداق این بشارت قرار گیرد. با توجه به این مقدمه باید بررسی کنیم که برادر بنی اسرائیل چه کسی است؟
بنی اسرائیل همگی از نسل اسحاق بودند. یک تیره دیگر نیز از نسل برادر اسحاق، اسماعیل به وجود آمدند که به نام بنی اسماعیل خوانده میشدند. کتاب مقدس نیز در سفر پیدایش تأیید کرده است که بنی اسرائیل، برادر بنی اسماعیل هستند: «و نصيب او (بنی اسماعيل) در مقابل همه برادران (بنی اسرائیل) افتاد». (پیدایش،۲۵: ۱۸) و تنها شخصیتی که از میان برادران بنی اسرائیل (بنی اسماعیل) ادعای پیامبری کرد، محمد بن عبدالله- است.
مثل موسی
دومین کلیدی که موسی برای شناخت این نبی در اختیار ما قرار میدهد، این است که این نبی باید همانند موسی باشد. گفتیم که دو نامزد برای این بشارت وجود دارد: عیسی مسیح و محمد بن عبدالله-. اکنون باید دید کدام یک مثل موسی هستند. در این جدول، مشخصات اصلی هر سه پیامبر طبق نظر پیروانشان شرح داده شده است.[۲]
با توجه به مشخصات اصلی یک پیامبر که در بالا ذکر شده، عیسی هیچ شباهتی به موسی ندارد و بنا براین، مسیحیان نمیتوانند مدعی تطبیق این بشارت برعیسی باشند.
با توجه به مطالب طرح شده به راحتی میتوان دریافت کدام یک از این دو پیامبر شبیه موسی و مصداق بشارت تثنیه (۱۸:۱۸) هستند
برخی از مسیحیان با برشمردن شباهتهایی مانند چهل روز روزه گرفتن عیسی با حضور چهل روزه موسی در کوه طور یا نماز گزاردن این پیامبران، مسیح را مصداق بشارت موسی میدانند. ولی باید دانست نماز خواندن یا روزه گرفتن، عبادت عمومی است که همه باید انجام بدهند و این نمی تواند دلیل شباهت دو نفر به یکدیگر باشد. وقتی میخواهیم شباهت بین دو پیامبر را دریابیم، باید خصوصیات اصلی مانند تولد، مرگ، جهاد، کتاب و شریعت را بررسی کنیم، نه فعالیتهای عمومی که هر شخصی ممکن است آن را انجام دهد.
تحقق پیشگویی نشان صدق نبوت
در ادامه آیه، یکی از نشانههای راستگو بودن آن نبی، تحقق پیشگوییهای اوست:
" و اگر در دلت بگويي كلامي كه خداوند نگفته است، چگونه بدانیم؟ چنانچه پيامبري چيزي به نام خداوند بگويد و آن چيز واقع نشود و به انجام نرسد، اين امري است كه خداوند نگفته است". (تثنيه: ۲۱:۱۸ ـ ۲۲)
به این مفهوم در کتابهای دیگر نیز اشاره شده است. از جمله در ارميا چنين بيان ميدارد:
" اما آن نبي كه درباره صلح و آرامش پيشگويي ميكند، زماني ثابت ميشود كه از جانب خداوند سخن گفته است كه پيشگويياش به انجام برسد". (ارميا، ۹:۲۸)
بنا براین، اگر شخصی ادعای نبوت داشت و به همراه آن پیشگوییهایی کرد که رخ دادند، دلیلی قاطع بر نبوت آن شخص خواهد بود. اگر با این روش بخواهیم ادعای نبوت پیامبر گرامی اسلام را بسنجیم، میبینیم در قرآن مجید و روایات اسلامی، پیشگویی هایی از آینده وجود دارد، از جمله پیروزی رومیان بعد از شکست (روم: ۱ ـ ۲)، خلافت بنی امیه، بنی عباس، حمله مغولها و پیشگویی علمی از اکتشافات و پیشرفتهای علمی تا اختراعات وسایل نقلیه و وسایل ارتباطی و هزاران پیشگویی دقیق درباره وقایع آخر الزمان.[۳] که همه این پیشگوییها میتواند دلیلی بر صدق نبوت پیامبر گرامی اسلام باشد.
وحی از میان بنی قیدار
یکی از پیشگوییهای کتاب مقدس، بشارات زیادی درباره برخاستن پیامبری از نسل قیدار است. مطابق نسبنامه کتاب مقدس، قیدار فرزند دوم اسماعیل است (پیدایش، ۲۵: ۱۳؛ اول تواریخ، ۱: ۲۹) و نسل قیدار به عنوان بنی قیدار شناخته میشدند. (اشعیا، ۲۱: ۱۶) چون بنی اسماعیل در سرزمینهای عرب ساکن شدند، فرزندان اسماعیل، عرب شدند و به زبان عربی سخن میگفتند. مطابق روایات، حضرت محمد- نیز از فرزندان قیدار است. در کتاب بحار الانوار، نسبنامه پیامبر اسلام چنین نقل شده است:
" محمد پسر عبدالله- پسر عبدالمطلب، که اسمش شبیه پسر هاشم و اسمش عمر پسر عبدالمناف واسمش مغیره پسر قصی واسمش زید پسر مرهبن کعب پسر لوی پسر غالب پسر فهر پسر مالک پسر نصر و او قریش پسر کنانه پسر جزیمه پسر مدرکه پسر الیاس پسر مقر پسر نزار پسر معد پسر عدنان پسر اود پسر الیسع پسر الهمییس پسر سلامان پسر ثبت پسر حمل پسر قیدار پسر اسماعیل پسر ابراهیم.[۴]
در روایت دیگری چنین آمده است:
حضرت ابراهیم وقتی نور نبوّت را در صورت اسماعیل نظاره کرد، به او فرمود: «به به، گوارا باد بر تو ای اسماعیل! خداوند، تو را به نور پیامبرش، محمد- مخصوص گردانیده است و من از تو در این باره عهد و پیمان میگیرم».
پس اسماعیل این عهد را گرفت و به آن پایبند بود تا با هاله دختر حارث ازدواج کرد و قیدار از او متولد شد و نور رسول الله- در چهره او نمایان شد. اسماعیل آن نور را در چهره او دید و تابوت (امانات) را به وی داد و او را به دین و سنت خداوند توصیه کرد. به او فرمان داد که این نور را جز در پاکترین زنان به ودیعت نسپارد.[۵]
در بخشهای مختلفی از کتاب اشعیا، آیاتی وجود دارد که نزول وحی را در میان عرب و بنی قیدار پیشگویی میکند. از جمله در کتاب اشعیا آمده است:
وحي در بارة عرب: اي قافلههاي ددانيان در جنگل عرب منزل كنيد. اي ساكنان زمين تيما، تشنگان را به آب استقبال كنيد و فراريان را به خوراك پذيره شويد؛ زيرا ايشان از شمشيرهای برهنه و كمان زه شده و از سختي جنگ [به شما پناه میآورند] ازآن رو كه خداوند به من گفته است بعد از يك سال موافق سالهاي مزدوران، تمامي شوكت قيدار تلف خواهد شد و بقية شمارة تيراندازان و جباران بني قيدار قليل خواهد شد. (اشعيا، ۱۳:۲۱ ـ ۱۶)
در این متن در باره نزول وحی در سرزمین عرب و از میان بنی قیدار پیش گویی شده است و به ساکنان سرزمین تیما دستور میدهد از کسانی که از سرزمین خود گریختهاند و به شما پناهنده شدند، با آب و غذا پذیرایی کنند. همچنین این پیشگویی، وقوع جنگ سختی را بیان میکند که بعد از یک سال رخ میدهد و در آن جنگ، بنی قیدار شکست میخورند و تیراندازانشان کم خواهد شد. بشارتشناسان این آیات را بر داستان جنگ احد تطبیق دادند که در آن، با شمشیرهای برهنه و کمانهای زه شده به مصاف دشمن رفتند، اما در این جنگ، بنی قیدار (پیامبر اسلام) شکست خوردند و علت این شکست نیز سرپیچی تیراندازان از دستور پیامبر و خالی کردن جایگاهی بود که برایشان مقرر کرده بودند. این جنگ، درست یک سال بعد از جنگ بدر رخ داد.
یکی دیگر از پیشگوییهای کتاب مقدس در باره بنی قیدار در فصل ۴۲ اشعیا آمده است:
" اينك بندة من كه او را دستگيري کردم و برگزيدة من است كه جانم از او خشنود است، من روح خود را بر او مينهم تا انصاف را براي امتها صادر سازد. او فرياد نخواهد زد و آواز خود را بلند نخواهد کرد... و جزيرهها منتظر شريعت او باشند... من كه يهوه هستم، تو را به عدالت خواندهام و دست تو را میگیرم و تو را نگاه خواهم داشت و تو را عهد قوم و نور امتها خواهم گردانيد... . من، يهوه هستم و اسم من همين است و جلال خود را به كسي ديگر و ستايش خويش را به بتهاي تراشيده نخواهم داد... . صحرا و شهرهايش و قريههایي كه اهل قيدار در آنها ساكن باشند، آواز خود را بلند کنند... خداوند مثل جبار بيرون ميآيد و مانند مرد جنگي غيرت خويش را برميانگيزاند... و بر دشمنان خويش غلبه خواهند کرد... آناني كه به بتهاي تراشيده اعتماد دارند و به اصنام ريخته شده ميگويند كه خدايان ما شمایيد، به عقب برمیگردند و بسيار خجل خواهند شد. (اشعيا، ۴۲: ۱ ـ ۱۷)
این بشارت در باره شخصی پیشگویی میکند که پسنديده و برگزيدة خداست و ميدانيم كه مصطفي(برگزیده) یکی از مشهورترين القاب محمد(پسندیده)- است كه دقيقاً به معني برگزيده و صاحب شريعت است و شريعت او هم جهاني است و مخصوص گروه خاصي نيست. اين پيامبر در ميان مشركان و بتپرستان مبعوث ميشود و مأمور به جنگ و جهاد است و بر بتپرستان نيز غلبه خواهد کرد. هنگامی که این پیامبر ظهور کند، اهل قیدار آواز خود را بلند خواهند کرد.
در فصلهای دیگر کتاب اشعیا نیز باز به بنی قیدار اشاره شده است:
" بر خيز و پرتو افكن شو؛ زيرا نور تو آمده و جلال خداوند بر تو طلوع كرده است؛ زيرا اينك تاريكي، جهان را و ظلمت، امم را پوشاند... . كثرت شتران و جمازگان بني مدين و بني عيفه، تو را خواهند پوشاند و جميع اهل شبع خواهند آمد... . تمامي گلههاي قيدار نزد تو جمع خواهند شد و قوچهاي نبايوت، تو را خدمت خواهند کرد. با پذيرش من خواهند آمد و من خانة جلال خود را شكوه و عظمت خواهم داد." (اشعيا،۱:۶۰ ـ ۷)
در این پیشگویی، اشعیا از شخصی میخواهد برخیزد و پرتوافکن شود؛ زیرا جلال خدا بر او طلوع کرده و این درست زمانی است که تاریکی و ظلمت، جهان را پوشانده و شتران بنی مدین و بنی عیفه نزد او جمع میشوند و تمامی گلههای قیدار نزد این شخصیت گرد خواهند آمد و خدا، خانه خود (کعبه) را شکوه و عظمت خواهد داد.
با مشخصاتی که بیان شد، تطبیق این بشارت بر پیامبر اسلام زیاد دشوار نخواهد بود.
پی نوشت ها
[۱].پورمحمد، محسن، «پیامبر اکرم- در عهدین»، فصلنامه معرفت، شماره ۲۵ ، به نقل از: دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۷۰۹.
[۲]. از آنجا که ما در این بحث با یک مسیحی در حال گفتوگو هستیم، باید طبق مبانی خودش با وی به بحث بنشینیم و ویژگیهای حضرت عیسی مطابق باور خود مسیحیان با ویژگیهای حضرت موسی تطبیق داده میشود .
[۳]. ر.ک: میرجهانی، محمدحسن، نوایب الدهور فی علایم الظهور؛ کامل، سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علیاکبر مهدیپور.
[۴]. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۱۰۷.
[۵]. مسعودى، على بن حسین، اثبات الوصیة، ص ۹۷.
محمد کاشانی