جنگهای صلیبی به جنگ هایی گفته می شود که از سال ۱۰۹۵ میلادی آغاز گردید و پس از هشت جنگ خونین در سال ۱۲۹۱ میلادی و با گذشت نزدیک به دویست سال پایان یافت.
استفاده از پسوند صلیب برای این جنگ ها به این خاطر بود که این جنگها به نام دین آغاز گردید و یکی از مهمترین برگهای تاریخ روابط مسلمانان و مسیحیان را رقم زد.
مورخان دلایل مختلفی را برای این جنگها ذکر کرده اند. از جمله اینکه می گویند سختگیری های مسلمانان به زائران اماکن مقدس مسیحی که پس از تسلط ترکهای سلجوقی رخ داد مسیحیان را برای تصرف اماکن مقدس تحریک نمود.(۱) اما در مقابل، گروهی نیز از دلایل سیاسی و اقتصادی پادشاهان و رهبران مسیحی سخن به میان آورده اند.(۲) رونق کشورهای اسلامی و تمدن آن، بسیاری از پادشاهان را بر آن داشت تا با رؤیای به دست آوردن این کشورها به منافع مورد نظر خود دست یابند.
از این رو ، الکسیس (امپراتور قسطنطنیه) نامه ای به پاپ نوشت و از وی خواست تا مسیحیان را برای تصرف بیت المقدس فراخواند. پاپ موافقت کرد و آمادگی خود را برای آغاز جنگ مقدس بر علیه مسلمانان ابراز داشت. (۳) از این رو تبلیغات گسترده ای برای جلب نظرمردم آغاز گردید. رهبران مسیحی با عنوان این مسأله که بیت المقدس، شهر مقدس مسیحیان است و به آنان تعلق دارد مسیحیان را برای جنگ آماده می نمودند. یکی از شخصیتهایی که نقش بزرگی را در ترغیب مردم به جنگهای صلیبی ایفا نمود راهبی به نام پطرس بود که مردم وی را با نام پیر منزوی میشناختند. وی با پوشیدن لباسی زبر و در دست گرفتن صلیبی بزرگ، به مناطق مختلف اروپا سفر نمود و تعداد زیادی را برای این جنگ ترغیب نمود. (۴) پاپ نیز اعلامیه ای را منتشر ساخت و به کسانی که در راه جهاد قدم می نهادند وعده آمرزش گناهان را داد "همه ی کسانی که در این راه چه در خشکی و چه در دریا یا هنگام جنگ با بت پرستان بمیرند، گناهانشان بیدرنگ پاک خواهد شد. من این را به واسطه قدرت خدا که به من داده شده است، عطا می کنم"(۵) با این حال بیشتر مردم و حتی رهبران مسیحی به امید بهبود شرایط زندگی به جنگهای صلیبی پیوستند. پاپ اوربان دوم دراین باره می گوید: اورشلیم بهشتی است آکنده از لذات و نعمتها ، سرزمینی است به مراتب ثمربخشتر از همهی سرزمینها. آن شهر مانند شاهی است که در قلب عالم قرار گرفته است از شما تمنا دارم که به یاریش بشتابید.(۶)
نخستین جنگ صلیبی: خیلی زود ارتشی بزرگ، متشکل از اقشار مختلف مردم تشکیل و راهی بیت المقدس گردیدند. برخی از مورخین تعداد لشکریان صلیبی را ششصد هزار نفر شمرده اند. لشکر به سوی بیت المقدس راه افتاد و در طی این مسیر طولانی به غارت شهرهایی که در راهش قرار داشت اقدام نمود. پس از رسیدن به اورشلیم، آن را به مدت یک ماه تحت محاصره درآوردند و در نهایت موفق به تصرف آن شدند. مهاجمین، پس از ورود به شهر به کشتاری دست زدند که نمونه آن کمتر در تاریخ دیده شده است. آنان هر یهودی و مسلمانی را که می دیدند چه بزرگ و چه کودک از دم تیغ گذراندند و شهر را تبدیل به حمام خون نمودند. یک مورخ غربی این واقعه را چنین توصیف می کند:
" تنها در داخل معبد سلیمان، ده هزار سر از بدن جدا گردید و پای انسان تا قوزک در دل خون فرو می رفت. دیگر چه بگویم؟ حتی یک تن جان به در نبرد. حتی از جان زنان و کودکان هم نگذشتند.(۷) نخستین جنگ صلیبی، پس از سه سال به پایان رسید.
دومین جنگ صلیبی: در سال ۱۱۴۵ میلادی، مسلمانان اقدام به بازپس گیری شهر اُدِسا که دارای اهمیت فراوانی بود نمودند. خبر بازپس گیری این شهر به رم رسید و پاپ دوباره برای تسخیر این شهر مردم را به جنگی دیگر فرا خواند. خیلی زود قوای مسیحیان به سوی ادسا رهسپار شدند. این بار لشکر به دو بخش تقسیم شد و از دو مسیر جداگانه به سوی این منطقه حرکت کرد. اما این بار، ترکهای سلجوقی از این فرصت استفاده کرده و در دو مرحله، هر دو بخش سپاه صلیبی را شکست دادند و نزدیک به دو سوم آنان را نابود کردند. پس از این شکست، نیروهای صلیبی از پای ننشستند و پس از تجدید قوا تصمیم گرفتند تا به دمشق که شهری استراتژیک برای مسلمانان به شمار میآمد حمله کنند و آن را به تصرف خویش درآورند. لشکر صلیبی علیرغم آنکه در اولین برخورد خویش توانست به پیروزیهایی دست یابد اما به دلایلی نامعلوم، فرماندهان سپاه دستور عقب نشینی را صادر کردند و پس از گذشت چند روز بدون آنکه به نتیجهای برسند راه بازگشت به اورشلیم را در پیش گرفتند.(۸) برخی از تبانی فرماندهان لشکر با والی دمشق سخن به میان آوردند اما این ادعا در حد یک احتمال بود. علل این عقب نشینی هرگز فاش نشد و به رازهای سر به مهر تاریخ پیوست. به مدت چند دهه، صلح تقریبی میان کشورهای اسلامی و مسیحیان برقرار بود تا اینکه رنو دوشاتیون ، شاهزادهی انطاکیه در سال ۱۱۸۷ م در عملی ناجوانمردانه با حمله به کاروان تجاری مسلمانان که عازم زیارت مکه بود خشم آنان را برانگیخت. وی اموال کاروان را غارت نمود و به این نیز اکتفا نکرده و دستور قتل عام مردان کاروان و به اسارت گرفتن زنان و کودکان را صادر نمود. در این زمان، صلاح الدین ایوبی، حکمران سوریه از رنو خواست تا اسیران را آزاد کند و دیهی کشته شدگان را نیز بپردازد اما رنو با بیتوجهی حتی از پذیرفتن نمایندههای صلاح الدین نیز سرباز زد. صلاح الدین با تشکیل لشکری بزرگ به سوی اورشلیم حرکت کرده و پس از دو هفته محاصرهی این شهر موفق به تسخیر این شهر گردید.(۹)
سومین جنگ صلیبی: سقوط اورشلیم، طوفانی از وحشت و خشم را در میان مسیحیان برانگیخت. بار دیگر لشکر صلیبی عزم خود را جزم نمود تا اورشلیم را به تصرف خویش درآورد. سپاه صلیبی به رهبری شخصی به نام ریچارد که بعدها به ریچارد شیردل معروف شد به اورشلیم حمله نمود اما با مقاومت سرسختانهی صلاح الدین و نیروهای تحت فرمان وی مواجه گشت. در نهایت، صلاح الدین پیش قدم گردید و پیمان صلحی را با ریچارد بست. بر اساس این پیمان، مسیحیان از این پس میتوانستند آزادانه برای زیارت به شهر اورشلیم مسافرت کنند و بدینسان سومین جنگ صلیبی پایان پذیرفت.( ۱۰)
چهارمین جنگ صلیبی: در سال ۱۲۰۴م مسیحیان با حمله به شهر قسطنطنیه، این شهر را به تصرف خویش در آوردند و یکی از هولناکترین وقایع تاریخ را رقم زدند. آنان به محض ورود به این شهر اقدام به کشتاری بیسابقه نمودند. آنان به هیچ کس رحم ننمودند و حتی کودکان را نیز به فجیعترین حالت به قتل رساندند. عجیب آنکه حتی کلیساهای این شهر نیز از چپاول آنان در امان نماند.(۱۱)
پنجمین جنگ صلیبی: پاپ در سال ۱۲۱۸م برای بار دیگر مسیحیان را به فتح مصر ترغیب نمود و لشکر صلیبی را به این منطقه گسیل داشت. بلند پروازیهای رهبران مسیحی کاری را از پیش نبرد. چرا که فرانکها که همواره در جنگها به یاری این سپاه پرداخته بودند زیر سایهی صلح از زندگی مناسبی برخوردار بودند و از همراهی لشکر صلیبی سرباز زدند. در نهایت صلیبیان بدون آنکه به هدف مشخصی دست یابند به اروپا بازگشتند.(۱۲)
ششمین جنگ صلیبی: این واقعه را اگرچه در تاریخ به عنوان جنگ ثبت نمودهاند اما حقیقت آن است که در طی آن هرگز خونی ریخته نشد. چرا که فردریک دوم، پادشاه آلمان پس از رسیدن به سرزمین مقدس در سال ۱۲۲۹م دریافت که مسلمانان دیگر علاقهای برای فرمانروایی بر اورشلیم ندارند. سلطان مصر با فردریک به توافق رسید و اورشلیم را در اختیار فردریک قرار داد و جنگ ششم صلیبی بدون آنکه خونی ریخته شود پایان پذیرفت.(۱۳)
جنگهای صلیبی هفتم و هشتم: اورشلیم به مدت پانزده سال در دست مسیحیان باقی ماند تا اینکه برخی از مسلمانان که از عمل پادشاه مصر ناخشنود بودند به اورشلیم حمله کرده و آن را به تصرف خویش در آوردند. شاه لوئی نهم بر آن شد تا شهر مقدس را به دست بیاورد. وی در سال ۱۲۵۰ به اورشلیم حمله نمود اما مقاومت سرسختانهی مسلمانان، نه تنها نقشهی لوئی را نقش بر آب کرد که خود وی نیز به اسارت مسلمانان درآمد. وی پس از پرداخت غرامتی سنگین آزاد گردید.(۱۴)
آخرین جنگ صلیبی نیز در پی تصرف انطاکیه در سال ۱۲۶۸ توسط مسلمانان صورت پذیرفت. لوئی نهم، برای بار دیگر بر آن شد که بخت خویش را بیازماید. بنابراین به اتفاق پسرانش، هشتمین مرحلهی این نبردها را سازماندهی کرد اما عمر وی کفاف نداد و با درگذشت وی در سال ۱۲۷۰ م آخرین جنگ صلیبی پایان یافت.(۱۵) پس از وی شهرهایی که مسیحیان به تصرف خویش در آورده بودند یکی پس از دیگری توسط مسلمانان فتح گردید. عکا آخرین شهری بود که از سیطرهی صلیبیان خارج گردید و با فتح این شهر در سال ۱۲۹۱م، دوران استیلای مسیحیان بر شهرهای اسلامی پایان پذیرفت.
پاورقی
۱- الدر، جان؛ تاریخ اصلاحات کلیسا، ۱۹۴۷م. بی نا. ص ۲۵
۲- لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۱۱
۳- رانسیمان، استیون؛ تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ ه ش. چاپ اول، ج ۱، ص ۱۴۲
۴- الدر، جان؛ تاریخ اصلاحات کلیسا، ۱۹۴۷م. بی نا. ص ۲۵
۵- وان وورست، رابرت ای؛ مسیحیت از لابلای متون، ترجمه جواد باغبانی و عباس رسول زاده، انتشارات موسسه امام خمینی، ۱۳۸۴ ه ش، چاپ اول، ص ۲۲۲
۶- دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ه ش. چاپ ششم، ج ۴، ص ۷۸۶
۷- لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۹۱
۸- رانسیمان، استیون؛ تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ ه ش. چاپ اول، ج ۲، ص ۲۸۵-۳۳۰
۹- لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۱۲۲- ۱۲۵
۱۰- آ.کوریک، جیمز؛ قرون وسطای پسین، ترجمه مهدی حقیقتخواه، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۹۳
۱۱- رانسیمان، استیون؛ تاریخ جنگهای صلیبی، ترجمه منوچهر کاشف، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ ه ش. چاپ اول، ج ۳، ص ۱۴۹ -۱۵۰
۱۲- لوی بیئل، تیموتی؛ جنگهای صلیبی، ترجمه سهیل سمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۱۵۲
۱۳- همان، ص ۱۵۳
۱۴- دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب صارمی و دیگران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ ه ش. چاپ ششم، ج ۴، ص ۸۱۴
۱۵- آ.کوریک، جیمز؛ قرون وسطای پسین، ترجمه مهدی حقیقتخواه، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۵ ه ش. چاپ اول، ص ۹۷
نظرات (0)