مسلمانان اعتقاد دارند که خداوند کتب آسمانی تورات و انجیل را به حضرت موسی و عیسی نازل کرده است. با این که این دو کتاب، از کتابهای مقدس مسیحیان و یهودیان است، ولی با مسلمانان در مورد محتوای آن اختلاف نظر های اساسی و ریشه ای دارند. از جمله اینکه مسلمانان اعتقاد دارند که خداوند کتاب انجیل را به حضرت عیسی نازل کرده در حال که مسیحیان می گویند مسیح خدا بوده و نیازی به نزول کتاب از طرف خدا نداشته است. از طرفی در این کتاب مطالبی عنوان شده که مسلمانان و مسیحیان در مورد آنها با هم اختلافات زیادی دارند. از جمله این اختلافات می توان به تثلیث ، الوهیت مسیح، به صلیب رفتن مسیح ، عصمت پیامبران ، گناه نخستین و بشارت به پیامبر آخر الزمان اشاره کرد.
اساس این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسلمانان اعتقاد دارند کتب انبیا پیشین به شکل های مختلف مورد تحریف قرار گرفته و مطالب مندرج در آن را نمی توان به طور کامل تایید نمود.
طبق شواهد تاریخی و آنچه که در کتاب مقدس یهودیان آمده، کتاب تورات نیز به شکل های مختلف و حتی به طور کامل از بین رفته و مجددا بازنویسی و بازآفرینی شده است. از جمله این شواهد می توان به اول پادشاهان، ۸: ۹ اشاره کرد که داستان گم شدن کتاب مقدس یهودیان را ذکر می کند. همچنین طبق کتاب دوم پادشاهان،۲۲: ۸-۱۰ تورات پس از سالیان دراز که از مفقود شدن آن می گذشت، توسط یک کاهن پیدا شد. اما مشخص نیست که آیا کتبی که پیدا شده همان کتاب توراتی است که بر حضرت موسی نازل شده یا اینکه دست هایی پنهان محتوای دلخواه خود را به عنوان کلام خدا به جامعه یهودیان وارد کردند.
الف) آیاتی که دلالت بر تحریف کتاب مقدّس دارد:
• أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (بقره ۷۵)
آيا [شما مردم مؤمن] اميد داريد كه [آن سخت دلان] به [دين] شما ايمان بياورند ؟ ! در حالى كه گروهى از آنان كلام خدا را همواره می شنيدند ، سپس بعد از آنكه [مفهومش را] درك می كردند ، [به سبب دنياطلبی و هواپرستى] به دلخواه خود تغييرش می دادند ، در صورتى كه می دانستند [به كلام خدا و به مردم جوياى حق خيانت می كنند].
• فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ (بقره ۷۹)
پس واى بر كسانى كه با دستهاى خود نوشتهاى را می نويسند ، سپس می گويند : اين [نوشته] از سوى خداست . تا با اين [كار زشت و خائنانه] بهايى ناچيز به دست آورند ؛ پس واى بر آنان از آنچه دست هايشان نوشت ، و واى بر آنان از آنچه به دست می آورند.
• وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (آل عمران ۷۸)
و از يهود گروهي هستند که هنگام [خواندن] دست نوشته ها [ي دروغ و بر بافته هاي خود] زبان [و صدايشان] را چنان پيچ و خم مي دهند تا شما گمان کنيد که [آنچه مي خوانند] از کتاب آسماني است، در حالي که از کتاب [آسماني] نيست؛ و [با بي شرمي] مي گويند: آنچه مي خوانيم از سوي خداست. در حالي که از سوي خدا نيست؛ و با آنکه مي دانند [از سوي خدا نيست] به خدا دروغ مي بندند .
• مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلا قَلِیلا (نساء ۴۶)
برخي از کساني که يهودي اند، حقايق [کتاب آسماني] را [با تفسيرهاي نابجا و تحليل هاي غلط و ناصواب] از جايگاه هاي اصلي و معاني حقيقي اش تغيير مي دهند، و [به زبان ظاهر به پيامبر] مي گويند: [دعوتت را] شنيديم و [به باطن مي گويند:] نافرماني کرديم و [از روي توهين به پيامبر بر ضد او فرياد مي زنند: سخنان ما را] بشنو که [اي کاش] ناشنوا شوي. و با پيچ و خم دادن زبان و آوازشان و به نيّت عيب جويي از دين [به آهنگي، کلمه] راعنا [را که در عربي به معناي «ما را رعايت کن» است، تلفظ مي کنند که براي شنونده، راعنا که مفهومي خارج از ادب دارد، تداعي مي شود]. و اگر آنان [به جاي اين همه اهانت از روي صدق و حقيقت] مي گفتند: شنيديم و اطاعت کرديم و [سخنان ما را] بشنو و ما را مهلت ده [تا معارف اسلام را درک کنيم] قطعاً براي آنان بهتر و درست تر بود، ولي خدا آنان را به سبب کفرشان لعنت کرده، پس جز عده اندکي ايمان نمي آورند.
• فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلا قَلِیلا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (مائده ۱۳)
پس آنان را به سبب پيمان شکستنشان لعنت کرديم، و دل هايشان را بسيار سخت گردانيديم، [تا جايي که] کلمات خدا را از جايگاه اصلي اش و معناي حقيقي اش تغيير مي دهند، و بخشي از آنچه را [از معارف و احکام تورات واقعي] که به وسيله آن پند داده شدند، از ياد بردند [و ناديده گرفتند]، و همواره از اعمال خائنانه آنان جز اندکي از ايشان [که وفادار به پيمان خدايند] آگاه مي شوي؛ پس [تا نزول حکم جهاد] از آنان درگذر و [از مجازاتشان] روي گردان؛ زيرا خدا نيکوکاران را دوست دارد.
• یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا أُولَئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ (مائده ۴۱)
اي پيامبر! کساني که در کفر مي شتابند تو را غمگين نسازند، چه آنان که به زبانشان گفتند: ايمان آورديم و دل هايشان ايمان نياورده، و چه آنان که يهودي اند که به شدت شنونده دروغند [با آنکه مي دانند دروغ است] و به شدت گوش به فرمان گروهي ديگرند که [از روي حسد و کبر] نزد تو نيامده اند. [آن گروهي که] کلمات [خدا] را پس از استواري در جايگاه هايش تحريف مي کنند، [و معناي حقيقي اش را تغيير مي دهند و به مقلّدان و مطيعان بي سواد خود] مي گويند: اگر [از طرف پيامبر اسلام] احکام [و فرمان هايي مطابق ميل ما] به شما ابلاغ کردند بپذيريد، و اگر آن را [مطابق ميل ما] ابلاغ نکردند [از آن] بپرهيزيد. و کساني که خدا عذاب [و رسوايي و ذلت] شان را بخواهد، تو هرگز نمي تواني چيزي از عذاب خدا را از آنان برطرف کني. اينانند کساني که خدا نخواسته دل هايشان را [از آلودگي] پاک کند؛ براي آنان در دنيا خواري و رسوايي، و در آخرت عذابي بزرگ است.
• وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ ... ( انعام ۹۳)
چه کسي ستمکارتر از کسي است که به خدا دروغ مي بندد، يا مي گويد: به من وحي شده؛ در حالي که چيزي به او وحي نشده است، و نيز کسي که بگويد: من به زودي مانند آنچه خدا نازل کرده نازل مي کنم؟! .......
ب) آیات قرآن، تورات و انجیل حقیقی را تایید می کند :
• وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکَافِرِینَ (بقره ۸۹)
و هنگامی كه براى آنان از سوى خدا كتابی [چون قرآن] كه تصديق كننده توراتى كه همراه آنان است آمد، و همواره پيش از نزولش به خودشان [در سايه ايمان به آن] مژده پيروزى بر كافران می دادند ، [با اين وصف] چون قرآن [كه پيش از نزولش آن را با پيشگويى تورات می شناختند] نزد آنان آمد به آن كافر شدند ؛ پس لعنت خدا بر كافران باد.
• وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (بقره ۹۱)
هنگامی كه به آنان گويند : به آنچه كه خدا [بر پيامبر اسلام] نازل كرده ايمان آوريد ، گويند : به توراتى كه بر خود ما يهوديان نازل شده ايمان می آوريم و به غير آن در حالى كه حق است و تصديق كننده توراتى است كه با آنان است ، كفر می ورزند . بگو : اگر شما [برپايه درستى به تورات] مؤمن بوديد ، پس چرا پيش از اين پيامبران خدا را می كشتيد ؟
• وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ کِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (بقره ۱۰۱)
و زمانى كه پيامبرى [چون تو] از سوى خدا به سويشان آمد كه تصديق كننده كتابی است كه با آنان است ، گروهى از آنان كه كتاب [آسمانى تورات] به آنان عطا شده بود [با كمال گستاخى] كتاب خدا [قرآن را به خيال آنكه بی نياز از آن هستند] رها كرده [و با آن به مخالفت برخاستند] ، گويى نمی دانند [كه كلام خداست]
• إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللاعِنُونَ (بقره ۱۵۹)
يقيناً كسانى كه آنچه را ما از دلايل آشكار و [وسيله] هدايت نازل كرديم ، پس از آنكه همه آن را در كتاب [تورات و انجيل] براى مردم روشن ساختيم ، پنهان می كنند [تا مردم به قرآن و پيامبر ايمان نياورند] خدا لعنتشان می كند ، و لعنت كنندگان هم لعنتشان می كنند .
• نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإنْجِیلَ (آل عمران ۳)
اين کتاب را تدريجاً به حق و راستي بر تو نازل کرد که تصديق کننده کتاب هاي پيش از خود است؛ و تورات و انجيل را
• وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقًا یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَیَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُمْ یَعْلَمُونَ (آل عمران ۷۸)
و از يهود گروهي هستند که هنگام [خواندن] دست نوشته ها [ي دروغ و بر بافته هاي خود] زبان [و صدايشان] را چنان پيچ و خم مي دهند تا شما گمان کنيد که [آنچه مي خوانند] از کتاب آسماني است، در حالي که از کتاب [آسماني] نيست؛ و [با بي شرمي] مي گويند: آنچه مي خوانيم از سوي خداست. در حالي که از سوي خدا نيست؛ و با آنکه مي دانند [از سوي خدا نيست] به خدا دروغ مي بندند .
• وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّینَ لَمَا آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشَّاهِدِینَ (آل عمران ۸۱)
و [ياد کنيد] هنگامي که خدا از همه پيامبران [و امت هايشان] پيمان گرفت که هرگاه کتاب و حکمت به شما دادم، سپس [در آينده] پيامبري براي شما آمد که آنچه را [از کتاب هاي آسماني] نزد شماست تصديق کرد، قطعاً بايد به او ايمان آوريد و وي را ياري دهيد. [آن گاه خدا] فرمود: آيا اقرار کرديد و بر اين [حقيقت] پيمان محکم مرا [به صورتي که به آن وفا کنيد] دريافت نموديد؟ گفتند: اقرار کرديم. فرمود: پس [بر اين پيمان] گواه باشيد و من هم با شما از گواهانم .
• کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ - فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (آل عمران ۹۳-۹۴)
همه خوراکي ها بر بني اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل [يعني حضرت يعقوب] پيش از آنکه تورات نازل شود [به علتي] بر خود حرام کرد؛ [بنابراين آنچه از خوراکي ها در توراتْ حرام شده به کيفر گناهان بني اسرائيل است نه آنکه از آيين ابراهيم به جا مانده باشد] بگو: اگر راستگوييد [و حقيقت غير از اين است] تورات را [که از نظرها پنهان کرده ايد] بياوريد و آن را بخوانيد، [و اگر از آوردن تورات و خواندنش خودداري ورزيد، اعتراف کنيد که به تورات دروغ مي بنديد]. (۹۳)پس کساني که بعد از اين [دلايل روشن] بر خدا دروغ بندند، [و بگويند: آنچه از خوراکي ها در تورات حرام شده از شريعت ابراهيم باقي مانده و نسخ آن محال است،] اينانند که يقيناً ستمکارند. (۹۴)
• یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا (نساء ۴۷)
اي کساني که به شما کتاب آسماني داده شده! به آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل کرديم که تصديق کننده تورات و انجيلي است که با شماست ايمان آوريد، پيش از آنکه چهره هايي را [از شکل و شخصيت انساني] محو کنيم، و [به کيفر تکبّر در برابر پيامبر اسلام و قرآن] به کفر و گمراهي بازگردانيم، يا چنان که اصحاب سبت را لعنت کرديم، لعنت کنيم؛ و فرمان خدا همواره شدني است.
• یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ (مائده ۱۵)
اي اهل کتاب! يقيناً پيامبر ما به سوي شما آمد که بسياري از آنچه را که شما از کتاب [تورات و انجيل درباره نشانه هاي او و قرآن] همواره پنهان مي داشتيد براي شما بيان مي کند، و از بسياري [از پنهان کاري هاي نارواي شما هم] درمي گذرد. بي ترديد از سوي خدا براي شما نور و کتابي روشنگر آمده است.
• وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُولَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ (مائده ۴۳)
چگونه تو را داور قرار مي دهند در حالي که تورات که در آن حکم خداست نزد آنان است؟ سپس بعد از آنکه ميانشان با حکمي که مطابق حکم تورات است داوري کردي روي برمي تابند، و [اين روي برتافتن نشانه اين است که] آنان [به تورات هم] ايمان ندارند.
• إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ ... (مائده ۴۴)
بي ترديد ما تورات را که در آن هدايت و نور است نازل کرديم. پيامبراني که [تا زمان عيسي] تسليم تورات بودند بر اساس آن براي يهوديان داوري مي کردند، و [نيز] دانشمندان الهي مَسلک [وکاملان در دين] و عالمان يهود به سبب آنکه حفظ و حراست کتاب خدا از آنان خواسته شده بود و بر [درستي و راستي] آن گواه بودند به وسيله آن داوري مي کردند. پس [اي دانشمندان يهود!] از مردم نترسيد و از من بترسيد، و آياتم را به بهايي اندک مفروشيد. و کساني که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوري نکنند، هم اينانند که کافرند.
• وَقَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ ( مائده ۴۶)
و به دنبال پيامبران گذشته، عيسي بن مريم را درآورديم در حالي که تصديق کننده تورات پيش از خود بود، و انجيل را که در آن هدايت و نور است به او عطا کرديم و آن هم تصديق کننده تورات پيش از خود، و براي پرهيزکاران هدايت و موعظه بود.
• وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الإنْجِیلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (مائده ۴۷)
و بايد اهل انجيل بر طبق آنچه خدا در آن نازل کرده داوري کنند، و آنان که بر طبق آنچه خدا نازل کرده داوري نکنند، هم اينانند که فاسق اند.
• وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ... (مائده ۴۸)
و ما اين کتاب [قرآن] را به درستي و راستي به سوي تو نازل کرديم در حالي که تصديق کننده کتاب هاي پيش از خود و نگهبان و گواه بر [حقّانيّت همه] آنان است؛ پس ميان آنان بر طبق آنچه خدا نازل کرده است داوري کن، و [به هنگام داوري] سرپيچي از حقّي که به سوي تو آمده از هواهاي نفساني آنان پيروي مکن. براي هر يک از شما شريعت و راه روشني قرار داديم. و اگر خدا مي خواست همه شما را امت واحدي قرار مي داد، ولي مي خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند؛ پس به سوي کارهاي نيک بر يکديگر پيشي گيريد. بازگشت همه شما به سوي خداست؛ پس شما را به آنچه همواره درباره آن اختلاف مي کرديد، آگاه مي کند.
• وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالإنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لأکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یَعْمَلُونَ (مائده ۶۶)
و اگر آنان تورات و انجيل [واقعي] و آنچه را که از سوي پروردگارشان به آنان نازل شده برپا مي داشتند، بي ترديد از برکات آسمان و زمين بهره مند مي شدند. از آنان گروهي ميانه رو و معتدل اند، و بسياري از آنان بد است آنچه را انجام مي دهند.
• قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَیْءٍ حَتَّى تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالإنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (مائده ۶۸)
بگو: اي اهل کتاب! شما بر مسلک صحيح و درستي نيستيد تا زماني که تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارتان به سوي شما نازل شده بر پا داريد، و بي ترديد آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو نازل شده، بر سرکشي و کفر بسياري از آنان مي افزايد، پس بر گروه کافران غمگين مباش.
• وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلىَ بَشرٍَ مِّن شىَْءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْكِتَابَ الَّذِى جَاءَ بِهِ مُوسىَ نُورًا وَ هُدًى لِّلنَّاسِ تجَْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونهََا وَ تخُْفُونَ كَثِيرًا وَ عُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَ لَا ءَابَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فىِ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُون (انعام ۹۱)
يهوديان بر ضد پيامبر اسلام به سفسطه گري پرداختند چون] آنان خدا را آن گونه که سزاوار اوست نشناختند، چرا که گفتند: خدا بر هيچ بشري چيزي نازل نکرده. بگو: کتابي را که موسي آورده چه کسي نازل کرده؟ کتابي که براي مردمْ نور [و روشنگر حقايق] و [سرتاسر] هدايت است، شما آن را در طومارهاي پراکنده قرار مي دهيد، بخشي از آن را [که دلخواه شماست براي مردم] آشکار مي کنيد و بسياري از آن را [که گواه نبوّت پيامبر اسلام است] پنهان مي داريد و حال آنکه حقايقي که نه شما مي دانستيد و نه پدرانتان [به وسيله تورات] به شما آموخته شد. بگو: خدا، سپس آنان را رها کن تا در باطل گويي و خرافاتشان بازي کنند.
• وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ یُحَافِظُونَ (انعام ۹۲)
و اين [قرآن] کتابي است پرفايده، که ما آن را نازل کرديم، تصديق کننده کتاب هاي آسماني پيش از خود است، و [نزولش] براي اين است که مردم مکه و کساني را که پيرامون آنند بيم دهي؛ و آنان که به آخرت ايمان دارند به آن ايمان مي آورند، و آنان همواره بر نمازشان محافظت مي کنند.
• ثُمَّ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِی أَحْسَنَ وَتَفْصِیلا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (انعام ۱۵۴)
سپس به موسي کتاب داديم براي اينکه [نعمت خود را] بر آنان که نيکي کردند کامل کنيم، و براي اينکه همه احکام و معارفي که مورد نياز بني اسرائيل بود، تفصيل و توضيح دهيم و براي اينکه هدايت و رحمت [بر آنان] باشد تا به ديدار [پاداش و مقام قرب] پروردگارشان ايمان آورند.
• فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَابَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَیَقُولُونَ سَیُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ یَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثَاقُ الْکِتَابِ أَنْ لا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِیهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ (اعراف ۱۶۹)
پس بعد از آنان جانشيناني [ناشايسته وگناهکار] که کتاب [تورات] را به ارث بردند به جاي ايشان قرار گرفتند، [آنان] متاع پست و از دست رفتني اين دنيا [يِ زودگذر] را [از هر راه نامشروعي] به چنگ مي زنند و [به ناحق] مي گويند: به زودي آمرزيده خواهيم شد. و [به سبب دنياگرايي وغفلت از حقايق] اگر متاع نامشروعي ديگر همانند متاع اول به آنان برسد [باز هم] آن را به چنگ مي زنند؛ آيا از آنان در کتاب [تورات] در حالي که آنچه را در آن است مکرر خوانده و فهميده اند، پيمان [محکم و استوار] گرفته نشده است که نسبت به خدا جز حق نگويند؟! [پس چرا آمرزشي که بدون توبه از حرام خواري و زشت کاري به آنان تعلق نمي گيرد به خدا نسبت مي دهند؟] و سراي آخرت براي کساني که [همواره از مال نامشروع و نسبت ناروا] مي پرهيزند، بهتر است؛ آيا نمي انديشيد؟
• إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ... (توبه ۱۱۱)
يقيناً خدا از مؤمنان جان ها و اموالشان را به بهاي آنکه بهشت براي آنان باشد خريده؛ همان کساني که در راه خدا پيکار مي کنند، پس [دشمن را] مي کشند و [خود در راه خدا] کشته مي شوند [خدا آنان را] بر عهده خود در تورات و انجيل و قرآن [وعده بهشت داده است] وعده اي حق؛ و چه کسي به عهد و پيمانش از خدا وفادارتر است؟ ......
• وَمَا کَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ الْکِتَابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ (یونس ۳۷)
و اين قرآن را نسزد که دروغي ساختگي از سوي غير خدا باشد، بلکه [با آيات محکم و استوارش] تصديق کننده کتاب هاي پيش از خود و شرح و توضيحي بر هر کتاب [آسماني] است، در آن هيچ ترديدي نيست که از سوي پروردگار جهانيان است.
• أَفَمَنْ کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ (هود ۱۷)
آيا کساني که از سوي پروردگارشان بر دليلي روشن [از بصيرت و بينش] متکي هستند و شاهدي از سوي او [چون قرآن براي تأييد آن دليل روشن] از پي درآيد و پيش از قرآن [هم] کتاب موسي در حالي که [براي مؤمنان] پيشوا و رحمت بود [بر حقّانيّت قرآن گواهي داده مانند کساني مي باشند که چنين نيستند] اينان [که متکي بر دليل روشن اند] به قرآن ايمان مي آورند، و هر کس از گروه ها [چه يهود، چه نصاري و چه مشرکان] به آن کفر ورزد، وعده گاهش آتش است؛ پس [اي انسان!] درباره قرآن در ترديد مباش که آن از سوي پروردگارت حق است، ولي بيشتر مردم [به خاطر کبر باطني، لجاجت و جهل] ايمان [به آن] نمي آورند.
• لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لأولِی الألْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (یوسف ۱۱۱)
به راستي در سرگذشت آنان عبرتي براي خردمندان است. [قرآن] سخني نيست که به دروغ بافته شده باشد، بلکه تصديق کننده کتاب هاي آسماني پيش از خود است و بيان گر هر چيز است و براي مردمي که ايمان دارند، سراسر هدايت و رحمت است.
• فَإِنْ کُنْتَ فِی شَکٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ فَاسْأَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکَ لَقَدْ جَاءَکَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ (یونس ۹۴)
و [به فرض محال] اگر از آنچه بر تو نازل کرديم در شک و ترديدي، از آنان که پيش از تو کتاب [آسماني] مي خواندند بپرس [کتابي که نزول قرآن را از سوي خدا خبر داده] تا روشن شود که حق از سوي پروردگارت به سوي تو آمده؛ بنابراين از ترديدکنندگان مباش.
• وَآتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ أَلا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلا (اسراء ۲)
و ما به موسي کتاب داديم و آن را براي بني اسرائيل وسيله هدايت قرار داديم [و در آن کتاب، آنان را به اين حقيقت راهنمايي کرديم] که جز مرا [که خداي يگانه ام] وکيل و کار ساز نگيريد.
• وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاءً وَذِکْرًا لِلْمُتَّقِینَ (انبیاء ۴۸)
يقيناً به موسي و هارون [کتابي که] جداکننده [حق از باطل] و نور و مايه يادآوري براي پرهيزکاران [است] عطا کرديم.
• وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ (مومنون ۴۹)
همانا ما به موسي کتاب داديم، تا آنان هدايت شوند.
• وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الأوَّلِینَ (شعرا ۱۹۶)
و بي ترديد [خبر] اين [قرآن] در کتاب هاي پيشينيان است.
• وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الأولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (قصص ۴۳)
و پس از آنکه اقوام پيشين را [چون قوم نوح و هود و صالح و لوط] هلاک کرديم، به موسي کتاب داديم که براي مردم وسيله بينايي و هدايت و رحمتي بود، تا متذکّر و هوشيار شوند
• وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ (سجده ۲۳)
و به راستي ما به موسي کتاب داديم، پس تو در دريافت کتاب [به وسيله موسي] هيچ ترديدي نداشته باش، و آن را براي بني اسرائيل هدايت قرار داديم.
• وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ (فاطر ۳۱)
و آنچه از کتاب به تو وحي کرده ايم، همان حق است، [و] تصديق کننده [کتاب هايي که] پيش از آن بوده است؛ يقيناً خدا به بندگانش آگاه و بيناست
• وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ الْکِتَابَ * هُدًى وَذِکْرَى لأولِی الألْبَابِ (غافر ۵۳-۵۴)
محققاً ما به موسى هدايت عطا كرديم و كتاب [تورات] را به بنىاسرائيل به ميراث داديم ؛(۵۳) كتابى كه [سراسر] براى خردمندان مايه هدايت و تذكر است .(۵۴)
• وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا کِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ (احقاف ۱۲)
[چگونه يک دروغ قديمي است] در حالي که پيش از آن کتاب موسي پيشوا و رحمت بود [و از نزول آن بر پيامبر اسلام خبر داده] ، و اين قرآن تصديق کننده [آن] است در حالي که به زبان عربي [فصيح و گويا] ست تا ستمکاران را بيم دهد، و براي نيکوکاران بشارتي باشد.
• هماهنگی قرآن با کتاب مقدس در تعداد موکّلان آتش: وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلا مَلائِکَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلا ... (مدثر ۳۱)
و ما موکّلان آتش را جز فرشتگان قرار نداده ايم، و شماره آنان را جز آزمايشي براي کافران مقرّر نکرده ايم تا اهل کتاب [به خاطر هماهنگي قرآن با کتابشان] يقين پيدا کنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل کتاب و مؤمنان [در حقّانيّت قرآن] ترديد نکنند، و تا بيماردلان و کافران بگويند: خدا از توصيف گماشتگان آتش به اين [نوزده نفر] چه هدفي دارد؟ .......
نظرات (0)