۱. عيسى بن مريم عليه السلام در پاسخ به حواريان كه پرسيدند: اخلاص چيست؟
اخلاص آن است كه انسان، عمل كند و دوست نداشته باشد كسى او را بستايد، و مخلص خدا كسى است كه به حقّ خدا پيش از حقّ مردم آغاز می كند، و حقّ خدا را بر حقّ مردم مقدّم می دارد، و هرگاه دو كار برايش پيش آمد كه يكى براى دنيا بود و ديگرى براى آخرت، كار آخرت را پيش از كار دنيا انجام دهد.(۱)
۲. عيسى بن مريم عليه السلام در پاسخ به حواريان كه پرسيدند: مخلص براى خدا كيست؟
كسى كه براى خداوند كار كند و دوست نداشته باشد كه مردم براى آن كار، او را بستايند.(۲)
۳. عيسى بن مريم عليه السلام: بنده، حقيقت ايمان را نمی يابد مگر آن گاه كه دوست نداشته باشد براى عبادت خدا ستايش شود.(۳)
۴. عيسى بن مريم عليه السلام به حواريان: اى بندگان بد! گندم را پاك و پاكيزه كنيد و آن را خوب آرد سازيد تا مزه اش را بيابيد و خوردنش بر شما گوارا شود. همچنين، ايمان را خالص و كامل گردانيد، تا شيرينى آن را احساس كنيد و فرجامش به شما سود بخشد.(۴)و(۵)
۵. عيسى بن مريم عليه السلام: هر گاه يكى از شما صدقه داد، با دست راستش بدهد و از دست چپش مخفى بدارد، و هرگاه روزِ روزه گيرىِ يكى از شما شد، [سر و ريش خود را] روغن زند يا از روغن خود لبانش را چرب كند تا وقتى كسى او را می بيند، نفهمد كه روزه است، و هرگاه يكى از شما در خانه اش نماز می خواند، پرده اش را بيندازد [تا كسى او را نبيند و ريا نشود]؛ زيرا خداوند، ستايش را نيز همانند روزى، تقسيم می كند.(۶)و(۷)و(۸)
پاورقی
(۱). المصنّف لابن أبي شيبة: ج ۸ ص ۱۱۲ ح ۹ عن أبي ثمامة.
(۲). الزهد لابن حنبل: ص ۷۳، شعب الإيمان: ج ۵ ص ۳۴۶ ح ۶۸۷۴، الزهد لابن المبارك: ج ۲ ص ۳۴ ح ۱۳۴، تاريخ دمشق: ج ۴۷ ص ۴۴۷ نحوه وكلّها عن أبي ثمامة الصايدي، تفسير ابن كثير: ج ۵ ص ۲۳۲ عن أبي لبابة، الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۷۲۴.
(۳). ربيع الأبرار: ج ۲ ص ۶۳، تاريخ دمشق: ج ۴۷ ص ۴۵۰ عن يونس بن عبيد، سير أعلام النبلاء: ج ۸ ص ۴۳۴ الرقم ۱۱۴ عن الفضيل بن عياض من دون إسناد إليه عليه السلام نحوه.
(۴). الغبّ: العاقبة( المصباح المنير: ص ۴۴۲« غبب»).
(۵). تحف العقول: ص ۳۹۲ عن الإمام الكاظم عليه السلام وص ۵۰۷ وفيه« الدنيا» بدل« السوء» وليس فيه« وأكملوه»، بحار الأنوار: ج ۱ ص ۱۴۵ ح ۳۰.
(۶). في المصدر« بيمنه»، وما أثبتناه من المصادر الاخرى وهو الصحيح.
(۷). كذا في المصدر، والظاهر أنّ الصواب:« فليُرخ» كما في الزهد لابن المبارك. وفي بعض المصادر:« فلَيُدنِ».
(۸). الزهد لهنّاد: ج ۲ ص ۴۴۴ ح ۸۷۹، المصنّف لعبد الرزّاق: ج ۴ ص ۳۱۳ ح ۷۹۱۳، الزهد لابن المبارك: ج ۱ ص ۴۸ ح ۱۵۰ كلّها عن هلال بن يساف، الزهد لابن حنبل: ص ۷۲ عن هلال بن يسار وكلّها نحوه، الدرّ المنثور: ج ۲ ص ۲۰۶؛ عدّة الداعي: ص ۲۲۰ نحوه، بحار الأنوار: ج ۷۰ ص ۲۵۰ ح ۲۵.
نظرات (0)