نامه های خط خطی جدید

۱) اعمال رسولان: اعمال رسولان كتاب پنجم عهد جديد است كه مصنف آن لوقا بوده آن را چون خاتمه بر انجيل خود تضعيف نمود و هم تاريخي است درباره كليساي قديم يعني از سال۳۰-۶۳ ميلادي، اين كتاب حاوي تمام اعمال حواريان نيست بلكه كليه اعمال پطرس و پولس در آنجا مذكور است محتمل است كه كتاب مرقوم تخميناً در سال ۶۳ يا ۶۴ ميلادي يعني فورا بعد از انتهاي وقايعي كه در آن بيان شده نوشته شده باشد

دكتر ميلر در مقدمه تفسير اعمال رسولان مي نويسد: معلوم نيست كه اعمال رسولان چه وقت نوشته شده، اما محتمل است كه ديرتر از سال ۶۵ بعد از ميلاد نوشته نشده باشد.
و در كليد عهد جديد صفحه۸۷-۸۸در پاسخ اين سؤال كه لوقا در چه زمان كتاب اعمال رسولان را نگاشت پس از بررسي كوتاهي مي نويسد: تاريخ انجيل لوقا و اعمال رسولان بايد باز هم متاخر باشد و بالاخره مي توانيم تاريخ اعمال را در ۸۵ميلادي قرار دهيم.
و در ابتداي اعمال رسولان مي نويسد: صحيفه اول را انشاء نمودم اي تيوفلس درباره همه اموري كه عيسي به عمل نمودن وانجام دادن آنها شروع كرد.
اين جمله اشاره به انشاء انجيل لوقاست و اين كه اين صحيفه دوم دنباله انشاء آن صحيفه است.
و از آنچه ذكر شد به اين نتيجه مي رسيم كه:
۱- اعمال رسولان شرح حال تمام شاگردان مسيح نيست و تنها شرح حال پطرس و پولس است بلكه اگر با دقت مطالعه شود معلوم مي گردد كه هدف اصلي لوقا بيان حال پولس و اهميت دادن به اوست و شرح حال پطرس نوعي مقدمه چيني براي ترويج پولس است چنانكه كليد عهد جديد صفحه۸۳ مي نويسد : در دوازده باب اول ، پطرس شخصيت برجسته ؛ و فلسطين مركز علاقه مي باشد، در شانزده باب بعد پولس جاي پطرس را مي گيرد و كارهاي بشارتي از انطاكيه و سوريه به خارج سرايت ميكند .
۲- تاريخ تأليف مورد اختلاف و نا مشخص است.
۳- نويسنده آن نويسنده انجيل لوقا و چنانكه در بيان انجيل لوقا متذكرشديم هويت او كاملا مشخص نيست.
۴- كتاب او الهامي نيست زيرا دنباله انشاء انجيل لوقاست.
۲) رساله هاي پولس:عمده بخش اخيرعهد جديد را رساله هاي پولس تشكيل مي دهد و آنها سيزده يا چهارده رساله است.
۱- رساله به روميان
۲- رساله اول اوبه قرنتيان
۳- رساله دوم او به قرنتيان
۴- رساله به غلاطيان
۵- رساله به افسسيان
۶- رساله به فيليپيان
۷- رساله به كولسيان
۸- رساله اول به تسالونيكيان
۹- رساله دوم به تيموتاؤس
۱۰- رساله اول به تيموتاؤس
۱۱- رساله دوم به تيموتاؤس
۱۲- رساله به تيطس
۱۳- رساله به فليمون
۱۴- رساله به عبرانيان
و ما نخست بيوگرافي پولس را متذكر مي شويم وسپس درباره رسائل او سخن مي گوئيم.
۱- پولس كيست: نام او در زبان عبراني شاؤل است و او در شهر طرپولس قليقه متولد گشت وامتياز رعيتي روم را ارثاً از پدر يافت والدينش از سبط بن يا مين بودند كه او را برحسب رسوم وقواعد يهود تربيت نمودند.
در كتاب اعمال رسولان نخستين موردي كه از پولس ياد ميكند باب ۷ شماره۵۸ است كه مي نويسد: و شهود جامه هاي خود را نزد قدمهاي جواني مسمّي به سولس گذاشتند.
و در بابهاي بعد تا باب۱۳ ويرا به همين نام ياد مي كند،ولي در باب۱۳ شماره۹ مي نويسد: ليكن سولس كه به پولس نيز مسمّي است ار روح القدس پر شد. و بعد از اين جمله همواره او را با نام پولس ياد مي كند.
پولس در آغاز كار از علماي متعصب دين يهود و دشمن تلخ و سرسخت دين مسيحي بود و مطابق باب۸ اعمال رسولان شماره ۳ پس از قتل استيفان كليسا را ويران مي ساخت و خانه به خانه داخل شده مردان وزنان بر كشيده به مجلس مي سپرد.
و در باب نهم اعمال رسولان شماره ۱تا۲۲ مي نويسد: اما سولس هنوز تهديد و قتل را بر شاگردان خداوند همي دميد ونزد رئيس كهنه آمد و از او نامه ها خواست به سوي كنايسي كه در دمشق بود تا اگر كسي را از اهل طريقت خواه مرد وخواه زن بيابد ايشان را بند بر نهاده به اورشليم بياورد، و در اثنای راه چون نزدیک به دمشق رسید ناگاه نوری از آسمان دور او درخشید و به زمین افتاد آوازی شنید که به او گفت ای شاؤل برای چه بر من جفا می کنی، گفت خداوندا تو كيستي؟ خداوند گفت من آن عيسي هستم كه تو به او جفا ميكني لیکن بر خاسته به شهر برو که آنجا به تو گفته می شود چه باید کرد. اما آنانی که هم سفر او بودند خاموش ایستادند چون که آن صدا را شنیدند لیکن هیچ کس را ندیدند، پس سولس از زمین برخاسته چون چشمان خود را گشود هیچ کس را ندید و دستش را گرفته او را بدمشق بردند و سه روز نابینا بوده چیز نخورد و نیاشامید، و در دمشق شاگردی به نام حنّانیا بود که خداوند در رؤیا به او گفت ای حنّانیا عرض کرد خداوند لبیک، خداوند وی را گفت برخیز و به کوچه که آن را راست می نامند بشتاب و در خانه یهودا سولس نام طرسوسی را طلب کن زیرا که اینک دعا می کند و حنانیا را در خواب دیده است که آمده بر او دست گذارده تا بینا گردد.
حنانیا جواب داد که ای خداوند درباره این شخص از بسیاری شنیده ام که به مقدسین تو در اورشلیم چه مشقتها رسانید و در اینجا نیز از رؤسای کهنه قدرت دارد که هر که نام تو را بخواند او را حبس کند خداوند وی را گفت برو زیرا که او ظرف برگزیده من است تا نام مرا پیش امتها وسلاطین و بني اسرائیل ببرد زیرا که من او را نشان خواهم داد که چه قدر زحمتها برای نام من باید بکشد.
پس حنانیا رفته بدان خانه در آمد و دستها بَروی گذارده گفت ای برادر شاؤل خداوند یعنی عیسی که در راهی که می آمدی بر تو ظاهر گشت مرا فرستاد تا بینائی بیابی و از روح القدس پرشوی، در ساعت از چشمان او چیزی مثل فلس افتاده بینائی یافت و برخاسته تعمید گرفت و غذا خورده قوّت گرفت و روزی چند با شاگردان در دمشق توقف نمود و بی درنگ در کنایس به عیسی موعظه می نمود که او پسر خداست.
و خود نیز در رساله هایش به سابقه خویش اشاره می کند چنانچه در رساله به غلاطیان باب۱ شماره ۱۳ می نویسد: زیرا سرگذشت سابق مرا در دین یهود شنیده اید که بر کلیسای خدا بی نهایت جفا می نمودم و آن را ویران می ساختم.
و در تاریخ کلیسای قدیم ایران و روم صفحه ۵۲ و قاموس کتاب مقدس صفحه ۲۲۸-۲۳۲ بیو گرافی او را به همین طریق ذکر کرده اند.
اینک برای یک محقق این پرسشها پیش می آید که:
۱- این مخالف سر سخت کلیسا چه شد که یک مرتبه مدافع سر سخت آن گردید، آیا این توطئه ای از یهود برای از بین بردن دین حقیقی مسیح نبود؟
البته داستانی که اعمال رسولان نقل کرده پاسخ این سؤال نمی تواند باشد زیرا ناقل داستان در وهله اول خود پولس و در وهله ثانی لوقاست و احتمال بلکه گمان ساختگی در آن برده می شود وسایر کسانی که در این داستان نامشان برده شده هیچ اطلاعی از وضع آنها در دست نیست چنانچه دکتر میلر در کتاب تفسیر اعمال رسولان می نویسد: ما هیچ چیزی از این حنانیا نمی دانیم.
و نيز در صفحه ۱۳۷ درباره یهودا می نویسد: ما هیچ چیزی راجع به این شخص که سولس در مدت اقامت خود در دمشق مهمان او بود نمی دانیم
در این صورت آیا می توان به گفته شخصی که سالها سابقه معاندت و دشمنی با مذهبی را داشته یا شخص مجهول الهویه دیگری که از اونقل کرده اصول آن مذهب را پذیرفت؟
۲- آیا پطرس و برنابا و شاگردان دیگر مسیح که سالها مصاحبت او را داشته و تعلیمات او را فرا گرفته بودند شایستگی رسالت مسیح و برگزیدگی از جانب او را نداشتند که مسیح پولس دشمن خویش را به این عنوان بر می گزیند؟
۳- آیا کتاب اعمال رسولان الهامی است که صحّت منقولات او را بتوان تضمین نمود؟ البته پاسخ این پرسش نیز منفی است چنانگه قبلاً درباره آن بحث شد.
علاوه بر این پرسشها که ما را در صحّت ادعای پولس مردد می کند شواهد بسیاری از رسالات او در دست است که کذب آن را ظاهر می سازد زیرا به نص اناجیل حضرت مسیح خود را مروّج تورات معرفی می کند و صریحاً در باب پنجم انجیل متی شماره های ۱۷-۱۸-۱۹ می گوید: گمان مبرید که آمده ام تا تورات یا صحف انبیاء را باطل سازم نیامده ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم زیراهر آینه به شما می گویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه ای از تورات زایل نخواهد شد تا همه واقع شود پس هرکه یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد او در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود.
و در باب بیست و سوم متی شماره ۱-۳ می گوید: آنگاه عیسی آن جماعت وشاگردان خود را خطاب کرد گفت کاتبان و فریسیان بر کرسی موسی نشسته اند پس آنچه به شما گویند نگاه دارید و بجا آورید.
در حالیکه می بینیم پولس باکمال جرأت و بی باکی احکام تورات را نسخ نموده و کتاب تورات را ضعیف و بی فایده و پیر شده و مشرف به زوال می شمارد. و صریحاً می گوید: شریعت لالای ما شد، تا به مسیح برساند تا از ایمان عادل شمرده شویم لیکن چون ایمان آمد دیگر زیر دست لالا نیستیم و روی این اصل بر احکام تورات یکی پس از دیگری خط بطلان می کشد كه ما برای نمونه سه مورد آنرا ذکر می کنیم:
۱- اباحه کلی درباره خوراکها و پاک دانستن همه چیز، چنانکه در رساله به رومیان باب۱۴-۱۵ می نویسد: میدانم و در عیسی خداوند یقین میدارم که هیچ چیز در ذات خود نجس نیست جز برای آن کسی که آن را نجس پندارد برای او نجس است، زیرا هر گاه برادرت به خوراک آزرده شود دیگربه محبت رفتار نمیکنی به خوراک خود هلاک مساز کسی را که مسیح در راه او بمرد. و حال آنکه در شریعت تورات بعضی چیزها نجس و بعضی خوراکیهاهم نجس و هم حرام بوده است چنانکه در تورات سفرلاویان باب ۱۱ ذکر شده است.
۲- بی احترامی روزسبت: چنانکه در رساله اول به کولسیان باب ۲ شماره ۱۶ می نویسد: پس کسی درباره خوردن و نوشیدن و درباره عید وهلال و سبت بر شما حکم نکند. در صورتیکه تعظیم روزسبت در شریعت موسی و سایر انبیا قطعی و ابدی بوده
۳- برداشتن حکم ختنه: اینک من پولس به شما می گویم که اگر مختون شوید مسیح برای شما هیچ نفعی ندارد...
و حال آنکه حکم ختنه در شریعیت ابراهیم ابدی بود و در شریعت موسی تاکید شد و مسیح هم روز هشتم ولادت خود ختنه شد
علاوه بر این نویسندگان مسیحی هم کم و بیش به این تحریفات و تغییرات و تصرفات پولس در شریعت موسی تصریح کرده اند چنانچه دکتر میلر در تاریخ کلیسای قدیم ایران و روم صفحه۵۷ می گوید: نتیجه شورای اورشلیم که با حضور پولس و برنابا و پطرس و بعقوب و غیره تشکیل شد این بود، بالاخره یعقوب که گویا مدیر مجلس بود پیشنهاد کرد که امتهای مسیحی لازم نیست شریعت موسي را نگهداري كنند و ختنه گردند مگر اينكه از نجاسات و بتها و زنا و حیوانات خفه شده و خون بپرهیزند، این پیشنهاد به تصویب رسید.
ب) آیا رساله های منسوب به پولس همه از اوست؟
درباره هفت رساله اول پولس که در عهدجدید مسطور است تقریباً غالب نویسندگان مسیحی اعتراف دارند که از پولس است چون اول همه این رسائل با یک عنوان مشابه شروع می شود به این مضمون"پولس غلام عیسی مسیح و رسول خوانده شده و جدا نموده شده برای انجیل خدا فیض و سلامتی از جانب پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند بر شما باد."
و تاریخ تالیف این رسائل ما بین سالهای ۵۴ و۶۴ میلادی است و مطالب آنها عموماً از سه قسمت تشکیل می شود.
۱- تحیت و تعریف و تمجید از کسانی که نامه برای آنها فرستاده و یا تعریف و توضیح زندگی خود قبل از ایمان به مسیح و بعد از آن.
۲- موعظه و ارشاد، در این قسمت بیشتر درباره ایمان و اینکه تنها راه نجات ایمان به مسیح است و عمل شریعت فایده ای ندارد و نجات کسی را تضمین نمی کند بحث می کند.
۳- قسمت آخر آن را سلامها و پیامهای خصوصی از خود و رفقاء و دوستانش به رفقا و دوستان دیگر تشکیل می دهد
مانند این جمله" تیمو تاؤس همکار من و لوقا و... شما را سلام می رسانند. و یکدیگر را به بوسه مقدسانه سلام رسانید ولوقای طبیب حبیب و دیماس به شما سلام می رساند
رساله به تسالونیکیان: قاموس کتاب مقدس صفحه ۲۵۵ می نویسد: دو رساله تسالونیکیان نخستین نامه های پولس می باشد که در قرنتس در سال ۵۲-۵۳ میلادی نگاشته شد، امضائیکه در اواخر رساله ها یافت می شود اصلی نیست بلکه مجعول است و در آخر این نامه اشتباهاتی نوشته شده.
ظاهراً مقصود این جمله است که در آخر رساله دوم او تسالونیکیان است" تحیت به دست من پولس که علامت در هر رساله است بدین طور می نویسیم" ولی کلید عهد جدید صفحه ۱۰۹ می نویسد: به منظور اطمینان از اینکه هیچگونه نامه ی جعلی دیگر مورد قبول واقع نشود پس از اینکه نامه را املاء کرد بدست خویش تعارفات وادعیه آخرنامه را نوشت، سطور اخیر به منزله امضای وی بود که نامه های اصلی او را مشخص می ساخت
رسالات شبانان: سه رساله منسوب به پولس یعنی رساله اول و دوم او به تیموتاؤس و رساله او به تیطس را رساله به شبانان و رسالات شبانی می نامند
و در کتاب کلید عهد جدید از صفحه ۱۹۸تا۲۰۲ جهات متعددی ذکر می کند که استناد این سه رساله را به پولس دچار اشکال می سازد و آنها عبارت است از:
۱- با داستان اعمال رسولان مناسب نیست وجور نمی آید.
۲- جملات و مضامینی در این رسالات هست که در سایر رساله های پولس یافته نمی شود.
۳- در این رسالات از صفات و سجایائی که اولیای کلیسائی باید دارا باشند سخن می گوید و حال آنکه در رسالات دیگر پولس چندان سخني در این باره نیست
۴- لغات یونانی و سبک نگارش رسالات شبانان بکلی با سایر رسالات که پولس برای کلیساهای دیگر نوشته متفاوت می باشد.
پس از بیان این اشکالات می نویسد: تغییرات فوق تا حدودی ما را بر آن میدارد که بگوئیم رسالات شبانان هیچ ربطی با پولس ندارد. و بعد برای این که توجيهی برای استناد این رسالات به پولس کرده باشد می نویسد: بنابراین یا باید گفت پولس در پایان حیات این نظرات را پیدا کرده ولی خود املاء نکرده بلکه یک منشی مورد اعتماد را در پروراندن نظرات خویش آزاد گذارده است و یا نامه کوتاهتری نوشته و یکی از مریدانش آنها را به صورت فعلی بسط داده است.
رساله به فلیمون : نامه ای است که پولس به فلیمون می نویسد و درباره غلامی که از او گریخته و مدتی نزد پولس بوده سفارش می کند
رساله به عبرانیان : کریستی ویلسن در مقدمه تفسیر رساله به عبرانیان در صفحه۲ می نویسد: نام نویسنده در این کتاب ذکر گردیده ولی قوت و قدرت روحانی نویسنده آن در الفاظ و عبارات مثل آفتاب واضح و روشن است پس ثبت این رساله در میان کتب عهد جدید از واجبات می باشد و هر گاه این رساله در میان کتب مقدسه عهد جدید یافت نمی شد انجیل شریف تکمیل نمی گردید.
مستر هاکس امریکائی در قاموس کتاب مقدس صفحه ۵۹۱ می نویسد : چون ذکری از مصنف آن نشده علی هذا محل اختلاف است بعضی آنرا به پولس رسول و دیگران به اپّلُس یا لوقا یا برنابا نسبت داده اند.
کلید عهد جدید در صفحه ۲۱۱ می نویسد: آیا کلیه نویسندگان باستانی مسیحی در این قول که پولس نویسنده این نامه است متفق الکلمه نیستند؟
خیر، مسیحیان باستانی در این امر اطمینان کامل نداشتند بعضی گفتند که پولس آنرا نگاشته و یک رهبر کلیسا برنابا را معرفی می کند و برخی نیز اظهار بی اطلاعی کرده اند.
رساله یعقوب : کلید عهد جدید صفحه۲۱۹ می نویسد : نویسنده خویشتن را به عنوان غلام خدا و عیسی مسیح معرفی می کند یعنی اینکه فردی است مسیحی که در کلیسا برای مسیح مشغول خدمت است شایعات در ميان مسيحيان حاكي از اين است كه اين همان يعقوب و مسنّ ترین برادران عیسی است............
برادران مزبور به قرار اطلاع در زمان حیات عیسی به وی اعتقاد نداشتند و در صفحه ۲۰۲ می نویسد: از برخی از شواهد چنین بر می آید که نویسنده یک نفر از مسیحیان متـأخرتر باشد، زیرا تا چند نسل کلیسای قدیم هیچگونه علامتی دایر بر شناسائی این رساله نمی دهد. و بالاخره در اواخر قرن اول یا اوایل قرن دوم نوشته شده باشد، نویسنده محتمل است که یعقوب دیگری باشد یا یکی از شیفتگان یعقوب برادر خداوند.
و در صفحه ۲۱۵ می نویسد: انجیل مسیحیت را بطور کامل منعکس نمی کند به همین علت عده ای از مسیحیان آنرا نپسندیده اند فی المثل مارتین لوتر رهبر بزرگ نهضت پروتستان در آن نقصی یافت و آن این بود که کیفیت نجات بشر را توسط فیض بی پایان خدا بطور آشکار و صریح بیان نمی کند به همین جهت این رساله را از لحاظ مقام از رسالات پولس پائین تر شمرد و آن را رساله سست نامید.
قاموس کتاب مقدس صفحه ۹۵۸ می نویسد: این رساله در خصوص ایمان و عمل غیر از تعلیماتی است که پولس در رساله رومیان تصریح می فرماید.
کلید عهد جدید نیز در صفحه۲۲۲ به این اختلاف تصریح می کند.
البته علّت این گونه سخنان درباره رساله یعقوب این است که یعقوب ایمان بدون عمل به شریعیت را مفید نمی داند در صورتیکه پولس ایمان را کافی میداند لذا این ردّ و قبول درباره رساله او رخ داده است.
رساله پطرس : دو رساله دیگر از رسائل عهد جدید رساله اول و دوم منسوب به پطرس رسول است.
قاموس کتاب مقدس در صفحه ۲۲۲-۲۲۳ می نویسد : دو نامه داریم که عموم کلیسای مسیحیان معترفند بر این که آنها به پطرس منسوب است، اصلیت نامه اولی به هیچ وجه منکری ندارد ..... (اما) کلیسای سلف در نگارش یافتن رساله دوم و نسبت آن به رسول اول چندان اطمینان نداشتند.
و کلید عهد جدید پس از ذکر شواهدی بر این که این رساله یعنی رساله دوم پطرس بعد از رساله های پولس نوشته شده در صفحه ۲۳۹ می نویسد: کلیه این شواهد مبین این حقیقت است که تا زمان وفات پطرس یعنی تا حدود زمان وفات پولس رساله مزبور تدوین نگشته بود، لذا نویسنده آنهم پطرس نمی تواند باشد شاید یکی از مسیحیان...... یا این که یکی از دوستداران پطرس ..... رساله مزبور را نوشته است، این امر احتمالاً بین ۱۰۰الی۱۵۰ میلادی یا کمی زودتر رخ داده است.
رساله یهودا: این رساله یکی دیگر از رسائل عهد جدید است کلید عهد جدید در صفحه ۲۳۶ می نویسد: نویسنده طبق شایعات قدیمی یهودا نامیده می شود که برادر یعقوب و به نتیجه برادر عیسی است اطلاعات ما در خصوص او بقدری ناچیز است که نمی توانیم بطور یقین بگوئیم محل کار وی کجا بوده، برادران خداوند از همان اوان کار در کلیسا عضو بودند...... آشکارا و معلوم نیست که این رساله در کجا و در چه تاریخی نوشته شده است آنچه مسلم است تاریخ تحریر آن قبل از دهه آخر قرن اول میلادی نمی تواند باشد زیرا در یکجا به سخنان رسولان اشاره می کند، کلیسا در مورد پذیرفتن این رساله در عهد جدید دچار تردید و دو دلی گشت.
ولي كتاب قاموس مقدس در صفحه ۹۸۲ مي نويسد : اين نامه ظاهرا به سال ۶۶ ميلادي منسوب است ...... ولي خيلي شباهت به نامه دوم پطرس دارد
رساله يوحنا : سه رساله ديگر و يك مكاشفه در آخر عهد جديد است كه منسوب به يوحنا ميباشد
كليد عهد جديد در صفحه ۲۴۱ مي نويسد : شيوه زبان و سبك نگارش و انديشه و همچنين شايعات كليساي باستاني بيانگر اين مطلب است كه نويسنده هر سه رساله يك نفر بوده است و اين همان است كه انجيل يوحنا را نيز نوشته است و در صفحه ۲۵۳ در ميان كتاب مكاشفات يوحنا مي نويسد اين يوحنا كي بود ؟ طبق شايعات قديمي وي همان يوحناي رسول است ، يك شايعه ديگر مبني بر اينكه يوحناي رسول قبل از اين وقايع مقتول گشته بود چندان محكم و پايه و اساس ندارد لذا احتمال اينكه يوحناي رسول اين كتاب را در اواخر عمر خويش پس از صرف سالهاي متمادي در آسياي صغير به سمت پيشوايي مسيحيان نوشته باشد نيز در ميان هست
چنانکه در بررسی انجیل یوحنا متذکر شدیم درباره نویسنده آن هم شک و تردید و احتمالات وجود دارد و بر فرض که نویسنده این رسالات و مکاشفه همان نویسنده انجیل باشد باز بطور یقین هویّت او مشخص نمی تواند باشد.
نتیجه : از بررسی رسائل مزبور نتایج زیر حاصل می شود:
۱- مؤلف آنها بطور قطع مشخص نیست و همه جا با احتمال و شایعات و تردید ذکر می شود.
۲- تاریخ تألیف اکثر آنها هم دچار این تردید و تزلزل است.
۳- بر فرض که مستند به افرادی باشد که رسالت مزبور به نام آنها مذکور و شایع است باز قابل اطمینان و اعتماد نیست زیرا طبق نوشته های خود اناجیل افراد مذکور مورد انتقاد و عتاب و سرزنش خود مسیح بوده و حتی در آن لحظات آخر گرفتاری مسیح او را تنها گذاردند که ما در مقاله ای دیگر در همین بخش به بررسی شخصیت آنان خواهیم پرداخت

نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید ( برای انتشار سریع نظر یا افزودن فایل پیوست، باید وارد حساب کاربری خود شوید )
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت