اسلام ادعا می کند که کامل ترین دین است اما می بینیم که پیروان آن انسانهای کاملی نیستند و از نظر زندگی در رفاه به سر نمی برند و از نظر رفتاری هم ناهنجاریهای زیادی مانند دروغ و فریب و تزویر ازآنها مشاهده می شود در حالی که اگر اسلام دین کاملی باشد باید پیروان آن نیز کامل باشند! اما اینچنین نیست! ولی براستی چرا اینگونه است؟
شاید در پاسخ بتوان قضیه را به این صورت حل کرد که
اولا اسلام هیچ گاه دستور به هیچ گناهی نداده است و همه رفتارهای نادرستی که ممکن است از یک مسلمان سر بزند گناه بوده و در اسلام برای برخی از آنهاعذاب و مجازات نیز تعیین شده است اما اینکه چرا مسلمانان طبق شریعت خود عمل نمی کنند یک دلیل مهم دارد و آن اینکه مسلمانان نیزمانند پيروان ساير اديان و مکاتب انسانند و انسانها آزادی و اختیار دارند و این مسئله گاهی باعث یک انتخاب نادرست می شود طبق آنچه كه در قرآن آمده خداوند راه درست و نادرست را به همه انسانها نشان داده و نشانه های آنرا بیان کرده ولي در نهايت انتخاب با خود انسانهاست.

"ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد و بپذیرد يا ناسپاسی کند و نپذیرد"( انسان۳)‏
ثانیا از وسوسه شیطان نیز نباید غافل شد که تاثیرات زیادی در تصمیم گیریها و خطاهای ما دارد
ثالثا پيروان هیچ دین و مسلکی چه آسمانی چه زمینی به طور كامل از دستورات آن دین پيروي نمي كنند!
رابعا هیچ دینی را نمی توان از پیروان آن شناخت چون همانطور كه گفتيم انسانها در عمل آزادند نظام اسلامی هم یک نظام دیکتاتوری نیست که برای هر اشتباهی جریمه ای آنی در نظر گرفته باشد یا خداوند به محض هر گناهی او را عذاب کند تا افراد جرات نزدیک شدن به گناه را نداشته باشند چون اگر مجازات ، منجر به ترس بیش از اندازه یا مجازات آنی شود رفتاری که بر اساس آن شکل می گیرد ارزشی نخواهد داشت!

از طرفی وضع قوانین سخت گیرانه باعث اصلاح فرد نشده و تنها گاهی رفتار ظاهری او را تغییر مي دهد در حالی که

اسلام در پی تربیت انسان است و تربیت با ترس امکان پذیر نیست

به علاوه که نتیجه مجازاتهای سخت گیرانه به هیچ عنوان اطمینان بخش نخواهد بود همانطور که اطلاع از عوارض کشنده و قطعی سیگار باعث عدم روی آوردن مردم به مصرف آن نمی شود
خامسا دین را باید از صاحبان آن شناخت نه پيروان آن و صاحبان دین اسلام چهارده معصوم هستند چرا كه بيشتر مردم نسبت به مسائل ديني يا كم اطلاع هستند يا به آنچه مي دانند به طور كامل عمل نمي كنند ، برای شناخت اسلام تنها رفتار و گفتار امامان معصوم معیار است ولی عمل دیگران (از آن جهت که خطا و اشتباه می کنند) قابل دفاع نیست

در یک تقسیم بندی کلی می توان علت برخی رفتارهای نادرست مسلمانان را در موارد زیر جستجو کرد 
۱- دور شدن مردم از صاحبان اصلي دین كه همان چهارده معصوم هستند همچنین بروز نظریات سلیقه ای در عمل به احکام که باعث ایجاد رفتارهای مخالف با دستورات مذهبی می شود

۲- سستی و تنبلی مسلمانان در عمل ، به اندازه ای که بتوانند رفاه نسبی را در زندگی دارا باشند(۱) 

۳- عدم سخت گیری بیش از اندازه اسلام نسبت به خلاف کاران و مجازات آنها هنگام ارتکاب جرم (۲)  

۴ - عدم اجبار در دین اسلام برای عمل به دستورات آن مگر این که باعث برهم زدن فضای معنوی جامعه شود(۳)

۵ -عدم شناخت درست تعالیم اسلامی و وجود نگاههای سلیقه ای به آموزه های اسلامی  

پاورقی

۱ - در حالی که خداوند در قرآن می فرماید:" وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ‏ إِلاَّ ما سَعى"‏ (و اينكه براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست‏) 

۲-  دستورات اسلام بیش از آنکه جنبه مجازاتی داشته باشد جنبه پیشگیرانه و تربیتی داردبه عنوان مثال کسی که زنا می کند تنها در صورتی گناه او مشخص می شود که چهار نفر شاهد عادل و راستگو، گناه او را به صورت واضح و آشکار دیده باشند در حالی که می دانیم چنین موقعیتی حتی یک در میلیون هم پیش نخواهد آمد که چهار نفر انسان درستکار شاهد چنین صحنه ای باشند مگر اینکه این گناه علنی و در یک جمع انجام شود از طرفی برای اینکه شخصی دچار زنا نشود اسلام دستورات زیادی برای ازدواج آسان افراد مشخص کرده تا هیچ کس مبتلا به این گناه نشود 

۳- بعضی ها می گویند درخت را از ميوه اش مي شناسند و اگر دین اسلام دین راستی و درستی بود باید مسلمانان نیز اینگونه باشند در پاسخ باید گفت: مثال درست است اما مقايسه نه! چون ميوه مجبور به تغذيه از درخت است در حاليكه مسلمانان مجبور به پیروی از اسلام نيستند