اسلام برای تمامی افراد از جمله اقلیت های دینی حقوقی را در نظر گرفته است. از نظر قوانین اسلامی همه افراد یک جامعه از جهت انسانی با هم برابرند برابرند اما درباره حقوق و رفتارهای اجتماعی باید نکاتی را مطابق با احکام اسلامی رعایت نمایند.
البته غیرمسلمانانی که پیرو هیچیک از ادیان(اهل کتاب) نیستند شناخته شده از حقوق کمتری نسبت به اهل کتاب بر خوردارند دارند
بنا به آنچه که در منابع اسلامی آمده اهل کتاب منحصر به زردشتیان (مجوس) ، یهودیان و مسیحیان است. البته برخی علمای اسلام ، صابئین را نیز به اهل کتاب ملحق کرده اند. بدیهی است که آیاتی که در قرآن ، مشرکین را نجس دانسته و مسلمانان را به دوری جستن از آنان دعوت می کند شامل حال این افراد نخواهند شد.
مهمترین اصول حاکم بر حقوق اقلیتها بدین قرارند :
اصل عدالت
براین اساس ، عدالت در مورد اقلیت هایی که با مسلمانان عهد و پیمان امضا کرده اند باید رعایت شود.
اصل کرامت انسان
در قرآن تمام انسانها را گرامی داشته و فرموده " وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَم . . . " (ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم)(اسرا۷۰). از این رو در سیره پیامبر اکرم نیز ارج نهادن به همه انسانها مشهود بوده است و حتی نقل شده که آن حضرت در تشییع جنازه یک یهودی نیز شرکت کرده است.
از توصیههای امیرمؤمنان به مالکاشتر آن بود که " به همه مردم خدمت کن زیرا آنان یا برادر دینی تو هستند یا همچون تو انسانند "
اصل احسان
قرآن کریم به صراحت می گوید نسبت به آن دسته از اهل کتاب که با شما دشمنی نداشته و با شما به جنگ بر نخواسته اند با احسان و نیکوکاری برخورد کنید(ممتحنه۸) از این رو ، مسلمانان باید با رعایت این نکته از هر گونه رفتاری که باعث رنجش خاطر غیر مسلمانان می شود دوری کرده و با برخوردی شایسته با آنان داشته باشند
اصل وفای به عهد و پیمان
خداوند در قرآن کریم به مسلمانان دستور می دهد که اگر با هر یک از اهل کتاب عهد و پیمانی بستند به آن پایبند بوده و از عهد شکنی به هر دلیل خودداری کنند.
" إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثمَُّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيًْا وَ لَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلىَ مُدَّتهِِمْ . . . " (توبه۴)
( كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد)
امیرالمومنین علیه السلام خطاب به مالک اشتر می فرمایند : اگر میان خود و دشمنت پیمان دوستی بستی و امانش دادی به عهد خویش وفا کن و امانی را که داده ای، نیک، رعایت نمای.
همچنین اگر قرار دادی میان یک کشور اسلامی و یک کشور غیر اسلامی برای گردشگری و رفت و آمد میان مسلمانان با کفار بسته شد مادامی که این قرار داد پابرجاست ، حکومت اسلامی موظف است که حقوقی مشابه غیر مسلمانانی که در آن کشور زندگی می کنند برای آنان در نظر بگیرد.
دعوت به پذیرش اسلام
به تصریح آیات قرآن، این دعوت جنبه اجباری ندارد و توصیه شده است که با گفتار حکیمانه، موعظه نیک و جدال نیکو صورت پذیرد. قرآن از به کارگیری شیوههای اجباری و روشهای آمیخته با اکراه و اجبار برای پذیرش دین حق بر حذر داشته است.
وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لاََمَنَ مَن فىِ الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَ فَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتىَ يَكُونُواْ مُؤْمِنِين (یونس۹۹)
(و اگر پروردگار تو مى خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى آوردند؛ آيا تو مى خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!)
البته همانطور که مسلمانان حق اجبار اهل کتاب را برای پذیرش اسلام ندارند اهل کتاب نیز حق تبلیغ دین و اعتقادات خود را ندارند و این کار جرم تلقی می شود
اصل سلطه نداشتن کافر بر مسلمان
بنا بر این اصل زن مسلمان حق ازدواج با مرد اهل کتاب را ندارد اما اگر مرد مسلمان بخواهد با زنی از اهل کتاب ازدواج کند مانعی برای آن نیست قران کریم در ایتن باره می فرماید: " ولَنْ یجْعَلَ اللّهُ للکافرینَ علی المومنینَ سبیلاً " (نساء ۱۴۱) (خداوند هرگز برای کافران راهی قرار نداده است که به بر مومنان مسلط شوند)
اصل تألیف قلوب
اصل تألیف قلوب اینطور می گوید که مسلمانان می توانند زکات مال خود را به اهل کتاب بدهند شاید دل آنان به این خاطر نسبت به اسلام نرم شده و مسلمان شوند
" إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ الْعَمِلِينَ عَلَيهَْا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُُم . . . " (توبه۶۰) (زكاتها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى كشند، و كسانى كه براى جلب محبّتشان اقدام مى شود )
حق امنیت جانی و مالی
از مهمترین حقوق اقلیتها، حق امنیت جانی و مالی است.
پیامبراکرم فرموده است: «مَنْ آذی ذِمّیآ فَاَنا خَصْمُه» (هرکس یک ذمی(غیر مسلمانی که در کشور اسلامی زندگی می کند) را بیازارد من دشمن او هستم).
همچنین حضرت علی علیهالسلام میفرماید من بیزارم از کسی که به فردی امان می دهد و می گوید که خونش را نمیریزد و سپس عهد خود را بشکند ، هر چند جایگاه مقتول آتش باشد (چه رسد به اهل کتاب)
بر ایناساس، هیچ کس حق تعرض به جان و مال پیروان ادیان دیگر را ندارد.
حق مالکیت
از دیگر حقوق اقلیتها، حق مالکیت آنان بر اموال خود است، حتی مالکیت آنان بر اموالی که برای مسلمانان ملکیت ندارد (مانند شراب، خوک) محترم شمرده شده است و اگر مسلمانی آنها را از بین ببرد یا به آنها خسارت وارد کند، به نظر بیشتر علمای دینی ضامن است.
به رسمیت شناختن آداب و رسوم
اقلیت های دینی حق دارند مواردی همچون ازدواج ، طلاق ، ارث و وصیت را بنا به قوانین خود و همسان با قوانین جامعه اسلامی بجا بیاورند و دولت اسلامی حق ممانعت از آنان را ندارد
آزادی در اجرای مراسم دینی
از دیگر حقوق اقلیتها آزادی آنان در اجرای مناسک و عبادات دینی است.
اقلیتها هم چنین می توانند اقدام به ساخت یا مرمت محلهای عبادت خود نمایند البته به شرطی که این مراکز تبدیل به محلی برای تبلیغ یا برنامه ریزیی بر علیه مسلمانان نشود. البته انتشار کتب مخصوص ادیان در میان مسلمانان و تبلیغ ممنوع بوده و چنین کاری جرم تلقی می شود.
حق برخورداری از دادخواهی
پیروان سایر اداین می توانند در صورتی که حقی از آنان ضایع شود به محاکم قضایی مراجعه و نسبت به استیفای حقوق بر مبنای قوانین خود اقدام نمایند. در این هنگام قاضی موظف است حکم را به صورت یکسان و بدون در نظر گرفتن مذهب هر یک از طرفین صادر نماید. سیره پیامبر اکرم و امامان علیهمالسلام نیز آن بود که قانون به صورت یکسان برای مسلمانان و غیرمسلمانان اجرا شود.
ضرورت خوشرفتاری با غیرمسلمانان
در متون اسلامی برضرورت خوشرفتاری و مدارا کردن حاکم اسلامی با غیرمسلمانان و حفظ حقوق آنان و پرهیز از سختگیری بر آنان، از جمله در موضوع دریافت جزیه و خراج، بسیار تأکید شده است.
حق برخورداری اقلیتها از تأمین اجتماعی نیز در متون اسلامی پیشبینی شده و بر پایه آنچه از سیره حکومتی امام علی علیهالسلام گزارش شده است، آن حضرت دستور دادند هزینه زندگی پیرمردی مسیحی که توانایی کار کردن نداشت از بیتالمال تأمین شود.
نظرات (0)