قرآن کریم ، انسان را به تفکر و تعقل دعوت کرده و ایمانی را قبول دارد که بر اساس آن بنا شده باشد. قرآن کریم برای عقل به عنوان یک ابزار مستقل ارزش قائل است و آن را در حکم غربال و وسیله هدایت معرفی کرده و «هدایت عقلی» را «هدایت الهی» میداند.
از نظر قرآن کسانی که تعقل نمی کنند با حیوانات تفاوتی ندارند چون آنچه انسان را از سایر موجودات جدا می کند همین عقل است
" أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً" (۴۴فرقان)
(آيا گمان مى برى بيشتر آنان مى شنوند يا تعقل می کنند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراه ترند!)
جایگاه عقل تا آنجاست که سرنوشت انسان به آن بستگی دارد به طوری که دوزخیان از اینکه اهل تعقل نبوده اند ابراز پشیمانی می کنند
"وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في أَصْحابِ السَّعيرِ" (۱۰ملک)
و مى گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!»
در مقابل ، قرآن جایگاه دانشمندان و اهل علم را بسیار بالا دانسته و می فرماید: " قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ"
(آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى شوند!)(۹ زمر)
همچنین می فرماید" يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات . . . "
(خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مى بخشد" (مجادله۱۱)
و در جای دیگری انسان را به تفکر در آفرینش دعوت می کند
" الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ . . . وَ يَتَفَكَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَاذَا بَاطِلًا سُبْحَانَك . . . " (همان کسانی که . . . در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند؛ (و مى گويند:) خدایا! اينها را بيهوده نيافريده اى! منزهی تو. . . ) (۱۹۱ آل عمران)
در آیات دیگر ، بدون اینکه صریحاً مردم را به تفکر دعوت کند، برای آنها دلیل عقلی می آورد که نشان دهنده اهمیت جایگاه عقل در قرآن است
" لَوْ كاَنَ فِيهِمَا ءَالهَِةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا . . . " (انبیا۲۲)
(اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مى شدند (و نظام جهان به هم مى خورد)! "
همچنین می فرماید:
" مَا اتخََّذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَ مَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَاهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كلُُّ إِلَاهِ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلىَ بَعْض. . . "
(خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده؛ و خدای ديگرى وجود ندارد ؛ كه اگر چنين بود، هر يك از خدايان ، مخلوقات خود را اداره مى كرد و بعضى از خدایان بر بعضى ديگر برترى مى جستند (و جهان هستى به تباهى كشيده مى شد)؛ . . . ! (مومنون۹۱)
قرآن کریم در جای دیگر مردم را به تفکر در آیات خود فرا خوانده و می فرماید: (لعلهم یتفکرون – شاید تفکر کنند)، (لعلکم تتفکرون۰شاید تفکر کنید)،(افلاتتفکرون-آیا تفکر نمی کنید)،(لقوم یتفکرون برای کسانی که تفکر می کنند)و و نیز می فرماید: (افلاتعقلون-آیا تعقل نمی کنید)،(لعلکم تعقلون-شاید تعقل کنید)،(ان کنتم تعقلون-اگر تعقل می کردید)،(لقوم یعقلون-برای کسانی که تعقل می کنند)، (افلایعقلون-پس آیا تعقل نمی کنند) که هر یک از این عبارات بارها در قرآن تکرار شده و نشان از اهمیت بحث فکر و عقل در قرآن دارد.
عناصر و محورهای تفکر و تعقل در قرآن
قرآن کریم ما را به تفکر در سه چیز فرا می خواند
۱: طبیعت ؛ " إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتي تَجْري فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ" (در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتي هايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه هايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى انديشند! (۱۶۴ بقره)
۲: اتفاقات تاریخی " أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ . . ." ( روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آن ها بودند چه شد؟! همان ها كه نفرات شان از اين ها بيش تر، نيرو و آثارشان در زمين فزون تر بود!)(غافر۸۲)
۳: خلقت انسان ؛ مانند " هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثمَُّ مِن نُّطْفَةٍ ثمَُّ مِنْ عَلَقَةٍ ثمَُّ يخُْرِجُكُمْ طِفْلًا ثمَُّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُواْ شُيُوخًا وَ مِنكُم مَّن يُتَوَفىَ مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُواْ أَجَلًا مُّسَمًّى وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ"(۶۷غافر) (او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مى فرستد، بعد به مرحله كمال قوّت خود مى رسيد، و بعد از آن پير مى شويد و گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مى ميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مى رسيد؛ و شايد تعقّل كنيد)
اصول تفکر و تعقل در قرآن
برای تفکر صحیح در قرآن اصولی بیان شده که به دو مورد از مهمترین آنها اشاره می کنیم:
۱: نظر قرآن بر این است ؛ کسی که ادعایی می کند باید برای ادعای خود دلیل بیاورد و این دلیل آنقدر روشن باشد که برای همه قابل فهم باشد ( کلمه برهان در قرآن به معنای دلیل روشن است )
"أَإِلهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ" ( ۶۴ نمل) (آيا معبودى با خداست؟! بگو: «دليلتان را بياوريد اگر راست مى گوييد)
۲: یکی از اصلی ترین مقدمات برای هدایت افراد و سعادت مندی آنها دوری از تعصبات ناصحیح است که راه را برای پیشرفت انسان به سوی آینده می بندد قرآن کریم افراد را به جای اینکار به تفکر در دعوت انبیا و کنار گذاشتن گذشته های نادرست دعوت می کند:" قالَ أَوَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ" (۲۴زخرف)
(پيامبرشان گفت: «آيا اگر من آيينى هدايت بخش تر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم (باز هم انكار مى كنيد)؟!.
این تعداد از آیات قرآن کریم هر چند نمی تواند تمام رویکرد قران را نسبت به تفکر و تعقل بیان کند اما می تواند معرف بخشی از آن باشد. و همین مقدار برای کسانی که بخواهند آن این کتاب آسمانی را با کتب ادیان دیگر در این زمینه مقایسه نمایند کفایت می کند
نظرات (0)