مـسـیـحـیـت به سه مذهبِ کاتولیک روم ، ارتدوکس و پروتستان تقسیم شده است . کشورهاى آمـریـکـا و شـمال اروپا عمدتا پروتستان ، کشورهاى جنوب اروپا و آمریکاى لاتین عمدتا کاتولیک هستند و پیروان مذهب ارتدوکس در اروپاى شرقى حضور دارند. مذهب پروتستان در درون خود فرقه هاى فراوانى دارد که به بیش از هزار مى رسد. یکى از فرقه هایى کـه در طـول یـک قـرن اخـیـر ظـهـور یـافـتـه و بـه شـدت فعال شده ، مسیحیت صهیونیستى است .
مسیحیت صهیونیستى که تلفیقى است از تعالیم مسیحیت و یهودیت ، از جهتى چشم به منابع و الهـیـات انـجـیـلى دارد و از سـوى دیـگـر آمـوزه هـاى تـورات را بـه شـدت دنبال مى کند. این جریان با تاکید بر عهد عتیق (تورات ) و مکاشفات یوحنا در عهد جدید (انـجـیـل ) مـعـتـقـد است که ظهور حضرت مسیح (علیه السلام ) نزدیک است و براى این واقعه مهم باید بـسـتـر لازم را فـراهـم سـاخـت و مـوانـع را از سـر راه بـرداشـت .
پیروان این جریان ، خود را مسیحیان دوباره تولد یافته مى دانند و از ویژگى هاى بارز آنـان ، تـعـصـب شدید نسبت به صهیونیسم و اسرائیل است . آنان حتى متعصب تر از یـهـودى هـاى صـهـیـونـیـسـت مـقـیـم اسـرائیـل و آمـریـکا هستند. از نظر این گروه خـداونـد ، فلسطین را به عنوان ارض موعود به یهودیان بخشیده و ساکنان اصلى آن یعنى فلسطینیان در آن حقى ندارند.
مـسـیـحـیـان صـهـیـونیست به مقابله با افکار ضد یهود مى پردازند، در آموزش مسیحیت بر ریـشـه هـاى یـهـودى دیـن مـسـیـح تـاکـیـد مـى کـنـنـد و مـسـیـحـى واقـعـى را دوسـت جـدى اسرائیل غاصب مى دانند و براى مهاجرت یهودیان به فلسطین بسیار مى کوشند.
تاریخچه
مسیحیت صهیونیست با وجود ریشه هاى پروتستانى خود، براى نخستین بار در اواخر قرن نـوزدهم میلادى ظهور کرد. جان داربى کشیش معروف انگلیس ، که در سـال ۱۸۸۲ م درگـذشـت ، مسیحیت صهیونیستى را به عنوان (عملى نمودن خواسته هاى مسیح ) و تحقق پیش گوئى هاى انجیل بین پروتستان ها ترویج کرد.
پـس از او کـشـیـشـان پـروتـسـتـان دیـگـرى چـون دى . ال . مـودى ، ویـلیـام بـلاکـسـتـون و سـایـرس اسـکـوفیلد به تبلیغ مسیحیت صهیونیستى پـرداخـتـند. اسکوفیلد انجیل را مطابق افکار جان داربى انگلیسى تفسیر کرد و این تفسیر امـروزه معتبرترین تفسیر و بهترین مرجع انجیل براى پروتستان ها محسوب مى شود. بر ایـن اسـاس ، پـیـروان ایـن فـرقـه خـود را مـبـلغـان انجیل و تنها خود را اهل نجات مى دانند. کشیش بلاکستون ، که به عنوان پدر صهیونیسم مسیحى در آمریکا معروف است ، در دهه ۱۸۸۰ م طـى مـلاقـات هـاى مـکرر با رهبران سیاسى ، دینى و سرمایه داران بزرگ آمریکا آنان را مـتـقـاعـد کـرد تـا بـراى ایـجـاد کـشـور اسـرائیـل در سـرزمـیـن فـلسـطـیـن تـلاش کنند. در سـال ۱۸۹۱ مـیـلادى نـیـز نـامـه اى را با امضاى ۴۱۳ نفر از سرمایه داران و نیز رهبران ارشـد سـیـاسـى و دیـنـى از جـمـله اسـقـف اعـظـم کـاتـولیـک هـاى وقـت آمـریـکـا، کـاردیـنـال گـیـبـن ، بـراى رئیـس جمهور وقت آمریکا بنجامین هارى سون فرستاد تا رئیس جمهور آمریکا براى ایجاد اسرائیل تلاش کند.
بـا ظـهـور ایـن فـرقـه در مسیحیت ، صهیونیسم یهودى قوت گرفت و در قرن ۲۰ با کمک دولت انگلیس و آمریکا اسرائیل بنیان نهاده شد.
دولت آمـریـکـا در سـال ۱۹۱۷ م . در اثـنـاى جـنـگ جـهـانـى اول از اعلامیه بالفور حـمـایـت کـرد. در سـال ۱۹۴۷ م . هـرى تـرومـن رئیـس جـمـهور آمریکا از تقسیم فلسطین پشتیبانى کرد و در سال ۱۹۴۸ م . تاسیس دولت نامشروع اسرائیل را به رسمیت شناخت . ریشه این حمایت ها را باید در رسوخ افکار مسیحیت صهیونیستى در جامعه و دولتمردان آمریکا پى جست . رؤسـاى جـمـهـور آمـریـکـا از زمـان جـیمى کارتر تا جورج بوش دوم به صراحت گـرایـش خـود را بـه مـسـیـحـیـت صـهـیـونـیـسـتـى نـشـان داده انـد. ایـالات مـتـحـده آمریکا از سـال ۱۹۷۶ شـاهد رشد و گسترش مسیحیت سیاسى بنیادگرا و یا (راست مسیحى ) بوده است . تا یک سوم آمریکاییان از نو غسل تعمید به جاى آوردند ـ مسیحیانى که دوباره متولد شـدنـد ـ پـیـروان کـلیـسـاهـاى افـراطـى افـزایـش یـافتند، شبکه هاى تلویزیونى مذهبى (کـلیـسـاهـاى تـلویزیونى ) تاسیس شدند و سازمان هاى (راست مسیحى )با عنوان هاى اکثریت اخلاقى ، ائتلاف مسیحى ، احیاى بنیادگرایى ، شوراى مطالعات خانواده ، تاکید بـر خـانـواده و ائتـلاف ارزش هـاى سـنـتـى یـکـى پس از دیگرى ظهور کرد. این سازمان ها گـفتمان اصول گرایانه اى را آغاز کردند که مهم ترین بخش آن توجه به آینده جهان و بازگشت یا ظهور دوم مسیح است . آنان خواستار جلوگیرى از سقط جـنـیـن ، تـحـریم همجنس بازى ، و در پى کسب مجوز براى برگزارى نماز در مدارس اند. هـمـچـنـیـن مـخـالف اصـولى از قـانـون اساسى آمریکا هستند که بین کلیسا و دولت (دین و سیاست ) جدایى مى افکند.
مبانى اعتقادى مسیحیت صهیونیستى
مـسـیـحـیـان صـهـیونیست تورات را وحى خداوند و پایه و انگیزه صهیونیست بـودن خـود مـى دانـنـد. مـهـم تـریـن اعـتـقـادات این فرقه را به قرار زیر مى توان بیان کـرد:
۱. استقرار مجدد: الهیات مسیحیت صهیونیستى بر اساس بازگشت دوباره یهود به سرزمین موعود (فلسطین ) بنا شده است . آنان معتقدند که خداوند این وعده را به ابراهیم ، اسحاق ، یعقوب و یوسف داده است و کلیسا باید در استقرار مجدد کمک کند:(و بـگـوئیـد آن کـه اسـرائیـل را پـراکـنده ساخت ، ایشان را جمع خواهد نمود.)
مسیحیان صهیونیست تشکیل اسرائیل (در ۱۹۴۸) را تحقق پیش گویى هاى کتاب مقدس مى دانند.
۲. بـرگـزیـدگـى : پـیـروان این فرقه ، یهودیان را قوم برگزیده خداوند مى دانند و ارتباط منحصر به فردى بین خدا و آنان قائل اند.
۳. بخش گرایى : مسیحیان صهیونیست ، به بخش گرایى و وضع احکام دینى در هر دوره و عـصـر معتقدند. بر پایه این عقیده ، خداوند جهان را از آغاز تا پایان بر اساس جدولى تـدبـیـر کـرده کـه بـه هـر دوره از آن یـک بـخـش گـفـتـه مـى شـود و اسـرائیـل نـقـش مـهـمـى در آخـریـن دوره بازى مى کند، یعنى زمانى که دوباره به کشورى مستقل تبدیل مى شود.
۴. تادیب و رستگارى در سالهاى آوارگى یهود: طبق این عقیده ، پراکنده ساختن مردم یهود در سراسر جهان که به قرون و سال هاى آوارگى معروف است ، بر اساس تقدیر خداوند در طـول قـرون ، تـادیـب کننده و رستگارى بخش بوده است تا آگاهى و بصیرت خداوندِ اسرائیل را به گوش ملتها برساند.
۵ . ابدى بودن مالکیت اسرائیل براى یهود: در بیانیه سومین کنگره پیروان این فرقه ، اسـرائیـل بـر اساس پیمانى از سوى خداوند به عنوان ملک ابدى یهودیان به آنها اعطاء شده است .
۶ . پـیـمـان عـیـسـى مسیح (علیه السلام ) براى بازگشت به جهان : عیسى مسیح (علیه السلام ) پیمان بسته که به اورشلیم ، اسرائیل و جهان بازگردد. اورشلیم شهر مقدس معتقدان به کتاب مقدس است . در زمـان مـقـرّر عـیـسى مسیح باز خواهد گشت تا با نشستن بر تخت داوود در اورشلیم با عدالت و صلح بر جهان حکمرانى کند.
۷. حـمـایـت مـسـیـحـیـان از یـهـودیـان : مـسـیـحـیـان بـایـد در مـقـابـل اشـکـال مـخـتـلف تـبـعیض و غرض ورزى بر ضد یهودیان و کشور آنها بایستند و فعالانه راحتى و دوستى آنها را طلب کنند.
۸ . وجـوب مـشـارکـت فـعـال مـسـیـحـیـان مـؤ مـن در کـمـک بـه یـهـود و اسـرائیل : مسیحیان مؤ من توسط کتاب مقدس دستور داده شده اند که ریشه هاى عبرى ایمان خـود را تـصـدیق کنند و فعالانه به کمک و شرکت در برنامه خداوند براى تجمع دوباره یهودیان و استوارى مجدد اسرائیل در زمان کنونى بپردازند.
۹. وجـوب تـوبـه کـلیـسـا: مـسـیـحـیـان صـهـیـونـیـسـت بر این اعتقادند که مـلت یـهـود را در طـول اعـصـار بـه نـام خـداوند کشته اند و رنج و درد کشیده اند و ملتهایی که در این امر نقش داشته اند سزاوار سرزنش هستند. آنان کلیسا را متهم و به توبه و ابراز پشیمانى از هر گونه گناه و غفلت که علیه آنها انجام داده دعوت مى کنند.
۱۰. اهـل نـجـات بـودن یـهـودیـان مـهـاجر: طبق نظر مسیحیان صهیونیست ، یهودیان باید از سـراسـر جـهـان بـه فـلسـطـیـن مـهـاجـرت کـنـنـد و کـشـور اسـرائیـل در قـلمـرو رودخـانـه نـیـل تـا فـرات بـه وجـود آیـد و یـهـودیـانـى کـه بـه اسـرائیـل مـهـاجـرت مـى کـنـنـد، اهل نجات اند.
آینده جهان
مـسـیـحـیـان صـهـیونیست براى اجرایى کردن عقیده خود درباره بازگشت عیسى مسیح (علیه السلام ) و حاکمیت بر جهان آینده ، معتقدند که دو مسجد مسلمانان یعنى الاقصى و صخره در بیت المقدس بـایـد بـه دسـت پـیـروان کـتـاب مـقـدس ویـران شـود و بـه جـاى آن مـعـبـد یـا هیکل سلیمان را بنا کنند و روزى که یهودیان این دو مسجد را منهدم کنند، جنگ نهایى و مقدس آخرالزمان یا آرماگدون به رهبرى آمریکا و انگلیس آغاز مى شود.
چـون ایـن جنگ وحشتناک آغاز مى شود، همه مسیحیان دوباره تولد یافته ، توسط یک سفینه عـظـیـم از دنیا به بهشت منتقل مى شوند و همراه مسیح (علیه السلام ) شاهد نابودى جهان و عذاب سخت خـواهـنـد بـود. در جـنـگ آرمـاگـدون زمـانـى کـه ضـد مـسـیـح یـا دجال در حال پیروزى است مسیح همراه مسیحیانِ دوباره تولد یافته به جهان باز مى گردد و بـا شـکـسـت دجـال ، حکومت جهانى خود را بر پا مى سازد. دیدگاه مسیحیان صهیونیست در باره آینده جهان را به طور خلاصه مى توان به شکل زیر ترسیم کرد:
نقد اجمالى مبانى اعتقادى مسیحیت صهیونیستى
۱. مـسـئله استقرار مجدد یهودیان در سرزمین موعود پیش تر با رهبرى یوشع تحقق یافته اسـت . بـنـابـرایـن تـلاش هاى فعلى یک بحث انحرافى است . اگر به فرض بپذیریم خـداونـد چـنـیـن وعـده اى بـه یـهـود داده ، در گـذشـتـه عـمـلى شـده اسـت نـه ایـنـکـه موکول به آخرالزمان شده باشد. کتاب مقدس خود بر این سخن گواه است :
" پس یوشع تمامى زمین را بر حسب آنچه خداوند به موسى گفته بود گرفت و یوشع آن را بـه بـنى اسرائیل بر حسب فرقه ها و اسباط ایشان به ملکیت بخشید و زمین از جنگ آرام گرفت"
۲. بـرگزیدگى قوم یهود مربوط به زمانى است که آنان تحت رهبرى موسى (علیه السلام )، به دسـتـورات خـداونـد عـمـل مى کردند و در مقابل فرعون برخاستند، اما آنان قدر این نعمت را نـدانـسـتـنـد و بـا انحراف و گوساله پرستى (بت پرستى )، کشتن پیامبران و تجاوز از حـدود و دستورات الهى خشم شدید خداوند علیه خود را برانگیختند تا جایى که به کینه توزترین دشمنان علیه مؤ منان تبدیل شدند. قرآن کریم مى فرماید:لَتَجِدَنَّ اءَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ اَّمَنُوا الْیَهُودَ(مائده : ۸۲)
بـنـابـرایـن آنـان نـه تـنـهـا قـوم بـرگـزیـده خـداونـد نـیـستند، بلکه با این همه ستم ، منفورترین قوم در نزد خدایند.
۳. ایـنکه اسرائیل در جدول تدبیر خداوند صاحب نقش است ، این نقش با توجه به عملکرد صـهـیـونـیـسـتـهـا اعـم از یـهـودى و مـسـیـحـى بـسـیـار مـنـفـى اسـت . اسـاسـا قـابـل تـصـور نیست که خداوندى که عادل است از یک ملت غاصب ، نامشروع و ظالم براى اجراى هدف مقدس خود استفاده کند.
۴. صهیونیستها با ظلم هاى وحشتناکى که در حق مردم خدا پرست فلسطین روا مى دارند، نـشـان مى دهند که آوارگى موجب تادیبشان نشده و نه تنها رستگار نشده اند، بلکه بر شقاوتشان افزوده شده است .
۵ . کـتـاب مـقـدس نـمى گوید که خدا سرزمین را به یهودیان داده است ، مى گوید خداوند سـرزمـیـن را بـه ثـمـره ابـراهـیـم (علیه السلام ) نـویـد داده اسـت و ثـمـره حـضـرت ابـراهـیـم (علیه السلام ) در حال حاضر مسلمانان اند که آیین او را همچون حج ابراهیمى به جا مى آورند و نه یهودیان صـهیونیست که بر نژاد پرستى و اخراج ناحق فلسطینیان از سرزمین اصلى خود و ترور انسانهاى بى گناه تا کید مى کنند و به تعبیر قرآن بدترین دشمن مؤ منان اند.
۶ . آرى ، بازگشت عیسى مسیح (علیه السلام )، به عنوان یاور و وزیر حضرت مهدى (عجل الله فرجه ) در منابع اسلامى تایید شده است و آینده جهان متعلِّق به دین حقّ یعنى اسلام است : وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ... . (صف : ۹) و دیـن حـق [اسـلام ] تـا آن را بـر هـر چـه دیـن اسـت ، پیروز گرداند. هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.
۸. بـه دلیـل ظـلم و ددمـنـشـى حاکمان اسرائیل غاصب و پشتیبانان آنها در آمریکا، انگلیس و اروپـا، اگـر مـؤ مـنـان مـسـیـحـى بـه یـهـودیـان و دولت اسـرائیـل کمک کنند، در ظلم آنها شریک اند و خشم خداوند را بر مى انگیزند و البته باید آن بخش از کلیسا و مسیحیان که از اسرائیل حمایت کرده اند، توبه کنند.
پـایـان سـخـن ایـن اسـت کـه انـسـانـهـاى مـخـلص و مـؤ مـن راسـتـیـن ، اهـل نـجـات و رسـتـگـارى انـد، نـه افـراد شـرور، ظـالم و تـروریـسـت که با اشغال سرزمین فلسطین در پی تطمیع خواسته های نامشروع خود هستند
نظرات (0)