هر دین از آن جهت که باید با سایر ادیان و مکاتب تفاوت داشته باشد می بایست برای خود احکام و قوانین خاصی را وضع نماید. البته از آن جهت که تفاوت ماهوی میان ادیان وجود ندارد این تفاوتها به انجام برخی از اعمال ظاهری خلاصه می شود به عنوان نمونه می توان به مسئله نماز اشاره کرد که در همه ادیان به عنوان مهمترین عبادت شمرده شده ولی شکل آن در هر یک از ادیان ابراهیمی با دیگری فرق می کند یا شاخصه مخصوص به خود را دارد
مثلا در قرآن خطاب به یهود می فرماید:
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ ( و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.)
اینکه در این آیه از بین همه بخشهای نماز به مسئله رکوع اشاره شده به این خاطر است که در نماز و عبادت ادیان گذشته رکوع وجود نداشت و این شکل از نماز خواندن فقط مخصوص مسلمانان بود بنابراین به یهود دستور می دهد که از این به بعد باید نماز و عبادتتان را مانند رکوع کنندگان(مسلمانان) انجام دهید
یکی دیگر از فواید و کارکردهای احکام سنجش ایمان پیروان یک دین است. به این ترتیب ، کسی که خود را مسیحی ، یهودی یا مسلمان یا زیر مجموعه هر فرقه و مکتب دیگری بداند باید به قوانین و مقررات و احکام آن پایبند باشد چون راهی به جز این مسئله برای اثبات ایمان او وجود نخواهد داشت و براستی چگونه می شود که کسی بدون انجام هیچ عملی خود را پیرو یک دین بداند. به همین خاطر است که در قرآن کریم هر جا که مسئله ایمان مطرح شده مسئله عمل به احکام و عبادات هم با عبارت " إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ " مطرح شده است و خلاصه اینطور می توان گفت که در اسلام ایمانِ بدون عمل به هیچ عنوان پذیرفته نیست!
در کتاب مقدس مسیحیان / رساله یعقوب باب۲-۱۴ اینطور آمده
" ای برادران من، چه سود دارد اگر کسی گوید، ایمان دارم، وقتی که عمل ندارد؟ آیا ایمان میتواند او را نجات بخشد؟ . . . . آیا پدر ما ابراهیم به اعمال، عادل شمرده نشد، وقتیکه پسر خود اسحاق را به قربانگاه گذرانید؟ . . . . پس می بینید که انسان از اعمال عادل شمرده میشود، نه از ایمان تنها. . . . . . زیرا چنانکه بدن بدون روح مرده است، همچنین ایمان بدون اعمال نیز مرده است."
همانطور که ملاحظه می فرمایید کتاب مقدس مسلمانان و مسیحیان درباره این مسئله که ایمان بدون عمل ، هیچ سودی نداشته و از کسی پذیرفته نمی شود با هم اتفاق نظر دارند. در کتاب تورات نیز بخشی است که در آن ده فرمان از احکامی که خداوند به موسی وحی نمود نوشته شده است ؛ به علاوه ، احکام بسیار زیاد دیگری از اعمال فردی و اجتماعی در کتاب تورات نوشته شده که نشان می دهد یهودیان نیز ایمان را به تنهایی کافی ندانسته و عمل به دستورات دینی را بر هر یهودی معتقدی لازم می دانند.
از دیگر کارکردهای احکام ، می توان به استمرار و تجدید عهد مومنین ، نسبت به آن دین اشاره کرد چون کسی که وارد یک دین می شود باید به صورت مستمر ایمان و پیروی خود را به اثبات برساند و این مهم ، تحقق پیدا نمی کند مگر با عمل به احکام و استمرا ر در انجام آن به صورت دایم ؛ چون در غیر این صورت خطر انحراف وجود خواهد داشت زیرا ما معتقدیم پیامبران آمده اند تا مردم را به سوی خدا دعوت نمایند و می دانیم که شیطان بزرگترین مانع بر سر راه این برنامه است و همه ی توان خود را برای جلوگیری از این اتفاق بکار خواهد بست و دائم می کوشد تا مردم را از رفتن در این راه باز دارد؛ پر واضح است که نیفتادن به دامهایی که شیطان پهن کرده جز با عمل کردن دایمی به دستورات پیامبران امکان پذیر نخواهد بود .
از دیگر سو ، چون هر شخص در هر بار عمل به احکام با خدا ارتباط برقرار می کند و این ارتباط باعث افزایش ایمان او می شود می توان به این نتیجه رسید که یکی دیگر از کارکردهای عمل به احکام ازدیاد ایمان شخص ایمان دار خواهد بود پس هر چه این ارتباط بیشتر باشد به مرور زمان ایمان فرد نیز بیشتر خواهد شد.
البته تحقق این امر(ازدیاد ایمان) به دو شرط محقق می شود اول اینکه انجام آن برای خدا باشد و دوم اینکه خدا آن را قبول کند صحبت درباره این دو شرط در این بحث نمی گنجد و جایگاه خود را می طلبد.
به این نکته نیز باید توجه نمود که ممکن است مناسک و اعمال فرق و مکاتب انحرافی شباهتهایی با احکام ادیان ابراهیمی داشته باشند که نباید این تصور را در ذهن ایجاد کنند که ذات آنها یکی است ، چون مهمترین تفاوت میان ادیان آسمانی و غیر آسمانی پرستش خداست و همین اختلاف ، تمام شباهتها را تحت الشعاع قرار می دهد و باعث می شود این تصور غلط را که هر دو یکی هستند از ذهن ما بدور کند. به عنوان مثال می توان به مسئله سجده اشاره کرد که بت پرستان و خداپرستان هر دو به معبود خود سجده می کنند گر چه این دو عمل در ظاهر یکی است اما برای همه مشخص است که هیچ ارتباطی میان سجده یک بت پرست که بتش را با دستان خود ساخته و خدایی که آفریننده جهان است وجود ندارد!
بحث دیگری که درباره احکام (که عبادات نیز بخشی از آن است) مطرح می شود این است که عمل کردن به احکام نباید همراه با ایراد و نقد به آن باشد چون کسی که به احکام عمل می کند قاعدتا باید قبل از آن ، الوهیت پروردگار و نبوت پیامبر خدا را پذیرفته و قبول این دو به معنای اعتماد به دستورات صادر شده از جانب ایندو است! توجه به این نکته ما را از کنکاش بی ثمر در احکام بی نیاز می کند.
تمامی این موراد به اضافه موارد دیگر ( که ذکر آن بحث ما را طولانی می کند) در صدور احکام اسلامی مورد توجه بوده و بر اساس اینها حکم صادر شده است
با توجه به موارد فوق سری به بحث احکام در مسیحیت می زنیم تا ببینیم یک مسیحی چگونه در عمل ، خود را از پیروان سایر مکاتب متمایز می کند
حقیقت این است که بر اساس آنچه که مسیحیان کنونی ادعا می کنند در مسیحیت هیچ یک از احکام و قوانین یهود و اسلام اعتباری و جایگاهی ندارد! چرا که بنا به اعتقاد آنان احکام نوعی جریمه برای آدم و فرزندان او بود که بواسطه گناه آدم! از خدا دور شده بودند اما مسئله این بود که عمل به این احکام نتوانست باعث پاک شدن فرزندان آدم شود و نیز باعث نزدیک شده آنها به خداوند نشد تا اینکه خدا خودش تصمیم گرفت روی صلیب برود و کفاره گناه آدم را بدهد تا هم جریمه برداشته شود هم آدمیان به آغوش خدا! بازگردند ؛ بنابر این بعد از کفاره شدن مسیح که همان خدای مجسم است دیگر لزومی به عمل به احکام وجود ندارد! از این رو است که یک مسیحی ، خود را موظف به انجام هیچ یک از اعمال و احکام یهودیان یا مسلمانان نمی داند و ایمان به مسیح را ( بدون انجام هیچ حکمی) به عنوان کفاره گناه آدم برای نجات کافی می داند!
البته این به معنای آن نیست که مسیحیان آیین و مراسمی ندارند بلکه به این معناست که جایگاه والایی که مسلمانان و یهودیان در عمل به احکام قائلند را قبول ندارند. با عنایت به این مطالب به بررسی هفت آیین مورد تایید کلیسا می پردازیم اما قبل از آن خوب است یاد آور شویم که در مسیحیت احکام اجتماعی و حکومتی وجود ندارد و هر مسیحی باید تابع حکومت زمان خود باشد و از قوانین آن پیروی نماید
۱همه باید از اولیای امور اطاعت نمایند، زیرا بدون اجازه خدا هیچ قدرتی وجود ندارد و زمامداران فعلی را خدا منصوب کرده است. ۲ از این جهت هرکه با آنها مخالفت کند، با آنچه خدا برقرار کرده است مخالفت می کند و با این کار، خود را محکوم خواهد ساخت. . . . . ۳ بنابراین باید از صاحبان قدرت اطاعت کنید، نه تنها به سبب غضب خدا، بلکه به خاطر آسایش وجدان خود نیز. (رومیان۱۳/۱-۵)
احکام عملی دین مسیح
هفت آیین مقدس
به عقیده مسیحیان، مسیح که از مردگان برخاست، در جامعه مسیحى زیست مى کند و همراه آن است. همچنین وى پیوسته همان کارهایى را انجام مى دهد که در طول حیات خود در فلسطین انجام میداد؛ مانند: تعلیم، دعا، خدمت، شفا دادن بیماران، غذا دادن به گرسنگان، عفو بدکاران و تحمل رنج و مرگ. کارهاى غیر آشکار مسیح در زندگى کلیسایى به وسیله آیینها آشکار مى شود؛ به دیگر سخن، هنگامى که یک مسیحى در مراسم مربوط به یکى از آیینها شرکت مى کند، ایمان دارد که با این عمل به ملاقات مسیح که از مرگ برخاسته و فیض خداى نجات بخش را به وى بخشیده است، میرود. تقریبا همه مسیحیان اتفاق نظر دارند که دو آیین اصلى عبارتند از تعمید و عشاى ربانى. مسیحیان کاتولیک و ارتدوکس پنج آیین دیگر بر اینها مى افزایند و مجموع آیینها را به هفت مى رسانند. فرقه هاى پروتستان در تعداد آیینها اختلاف دارند، ولى اکثریت قاطع آنان دو آیین اول یعنى تعمید و عشاى ربانى را قبول دارند. برخى کلیساهاى پروتستان، مانند کویکرها و سپاه نجات هیچ یک از آیینها را نمى پذیرند.
۱- تعمید
نخستین و اصلى ترین آیین که براى همه ضرورت دارد، تعمید است. انسان با تعمید به جامعه مسیحیت وارد مى شود و رسالت دائمى کلیسا را بر عهده مى گیرد. این رسالت عبارت است از گواهى دادن به کارهاى نجات بخش خدا به وسیله عیسى. به عقیده هر مسیحى، تعمید وسیله اى است که خدا با آن همه آثار زندگى و مرگ عیسى را عطا مى کند. هر مسیحى فقط یک بار، هنگام ورود به جامعه مسیحیت، تعمید مى پذیرد. تعمید اصولا با گونه اى از شستشو انجام مى گیرد. در برخى کلیساها رسم است که با ریختن آب بر سر شخص، وى را تعمید مى دهند. در بعضى کلیساهاى دیگر رسم است که شخص براى تعمید به زیر آب مى رود و بیرون مى آید. کلیساهایى نیز تعمید شونده را به آبهاى طبیعت، مانند نهرها و دریاچه ها، مى برند. هنگام تعمید، کشیش این عبارت را که از آخر انجیل متى اقتباس شده است، مى خواند: «تو را به نام پدر، پسر و روح القدس تعمید مى دهم». برخى کلیساهاى پروتستان تنها به نام عیسى تعمید مى دهند. عید پاک مهمترین جشن دینى مسیحیان است که به مناسبت پیروزى حضرت عیسى مسیح بر مرگ و برخاستن وى از مردگان، در سومین روز تصلیب وى نزد مسیحیان برگزار مى شود. واژه فرانسوى «پاک » Paques همان کلمه عبرى «پسح » است که از طریق یونانى و لاتینى به فرانسوى رفته و به مرور زمان به این شکل در آمده است. به گفته انجیلها، به صلیب رفتن و رستاخیز حضرت عیسى در ایام عید فصح یهود بوده است. عید پاک نخستین یکشنبه پس از نخستین بدر شدن ماه پس از اعتدال ربیعى است و روى این حساب، وقوع آن از ۲ فروردین تا ۵ اردیبهشت (۲۲ مارس تا ۲۵ آوریل ) امکان دارد. عید فصح یهود (یاد بود نجات بنى اسرائیل از دست فرعونیان ) که در طى یک هفته از ۱۶ تا ۲۱ (و در خارج فلسطین تا ۲۲) نیسان عبرى برگزار مى شود، در برخى از سالها با عید پاک مسیحیان مصادف مى شود. برخى از مراسم مسیحیان در عید پاک عبارت است از: شب زنده دارى، تلاوت کتب مقدسه، مناجات و دعا، برگزارى مراسم عشاى ربانى، جستجوى نمایشى جسد عیسى و اعلام رستاخیز وى، جشن و چراغانى، اهداى تخم مرغ رنگین و... قبل و بعد از عید پاک نیز مراسم عبادى مفصلى دارند که براى آشنایى با گوشه اى از آنها باید در زمان مناسب به برخى کشورهاى مسیحى مانند ایتالیا مسافرت کرد و از نزدیک آنها را دید؛ و گرنه که از این مراسم در کتابها داده مى شود و حتى فیلمهاى آن به شدت غلط انداز است. به هر حال مراسم عید پاک به مراتب از جشنهاى کریسمس و اول ژانویه دینى تر است و جنبه عبادى بیشترى دارد و به ترتیب زیر انجام مى شود:
۱- هنگام غروب پنجشنبه، یاد بود شام آخر عیسى برگزار مى شود.
۲- حدود ظهر جمعه، مسیحیان خاطره مرگ عیسى بر صلیب را گرامى مى دارند.
۳- بین غرب شنبه و صبح یکشنبه، به مناسب رستاخیز عیسى و بازگشت به زندگى تازه جشن عید پاک بر پا مى شود.
مهمترین این یادبودها جشن عید پاک است که قبلا در غروب شنبه آغاز مى شد و در شب ادامه مى یافت و خاتمه آن هنگام سپیده دم یکشنبه بود که به گفته اناجیل، زمان برخاستن مسیح از مردگان بوده است. این در عصر ما مختصر شده و فقط دو تا چهار ساعت طول مى کشد. در این مراسم، تازه مسیحیان پیوستن خود به جامعه مسیحیت را اعلام مى کنند و تعمید مى گیرند. اعضاى قدیمى نیز ایمان خود را، با تعهد به زندگى مسیحى راستین، تجدید مى کنند.
۲- تایید (یا تثبیت ایمان )
نیمه دوم از سلوک و پیشرفت در زندگى مسیحى تایید نامیده مى شود، که آیین دوم از آیینهاى هفتگانه است. در نیمه اول (یعنى تعمید) بر نجات از گناه تاکید مى شود و طى آن، خدا با فرد گناهکار آشتى مى کند و وى را به زندگى بر اساس ایمان و اطاعت فرا مى خواند. ولى در نیمه دوم (یعنى تایید) بر جنبه مثبت اداى شهادت به آنچه خدا به وسیله اى عیسى براى بشریت محقق ساخته است و نیز بر کمک خواستن از روح القدوس براى انجام این وظیفه تاکید مى شود؛ زیرا نجات در بخشیدن گناهان منحصر نیست، بلکه شامل پیگیرى رسالت عیسى براى تغییر جهان طبق اراده نیز مى شود. تایید به انسان براى تحمل و انجام مسوولیت در جامعه به گونه اى که شایسته یک مسیحى حقیقى است، نیرو مى بخشد. تایید را اسقف یا جانشین او عطا مى کند و اساس آن مسح کردن داوطلب تایید با روغن است، همراه این عبارت: «روح القدوس را بپذیر، تا بتوانى به مسیح شهادت دهى». در کلیساهاى مختلف ممکن است این عبارت اندکى تفاوت لفظى پیدا کند، ولى اصل معنا باقى مى ماند. اگر کسى که به کلیسا مى پیوند بالغ باشد، تعمید و تایید را همزمان و به عنوان دو نیمه یک آیین مى پذیرد. هرگاه وى در کودکى تعمید یافته باشد، تایید تا زمان بلوغ، یعنى یک بین ۱۳ تا ۱۶ سالگى، به تاخیر مى افتد. تبرخى کلیساهاى پروتستان کودکان را تعمید نمى دهند و مى گویند قبل از تعمید، شخص باید از روى آگاهى به پیروى از عیسى متعهد شده باشد.
۳- ازدواج مسیحى
مسیحیان ازدواج عبارت را یک امر نمى دانند؛ زیرا ازدواج نشانه محبت خدا به بشریت است. ازدواج عبارت از یکى شدن محبت دو شخص که با یکدیگر براى زندگى مشترک، همراه با امانت دارى متقابل و همکارى، متعهد مى شوند و براى تولید مثل و تربیت فرزندان و رشد آنان در فضاى ایمان و محبت به خدا مى کوشند. از این رو، مسیحیان ازدواج را همچون رمز و نشانه اى بشرى براى شیوه رفتار خدا با انسان به شمار مى آورند، همان خداى پاک که انسانها را دوست دارد، به امور آنان اهتمام مى ورزد و به وعده هاى خود به آنان پایبند است. مسیحیان هنگام ازدواج متعهد مى شوند که یکى شدن مرد و زن را نشانه آشکارى براى محبت خدا به بشر و محبت مسیح با شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگى مى شمارند و با طلاق و تجدید فراش در زمان حیات همسر مخالفند.
۴- دستگذارى، یا درجات مقدس روحانیت
با آیین دستگذارى، انسان خود را وقف خدمت به جامعه مسیحیت و در نتیجه، وقف خدمت به همه بشریت مى کند. درجات اصلى روحانیت سه است:
۱- اسقف: وى نماینده مسیح در قلمرو معینى است که قلمرو اسقف خوانده مى شود و به نیابت از او تعلیم مى دهد، رهبرى مراسم عبادى را به عهده مى گیرد و خدمت مى کند.
۲- کشیش: وى معاون اسقف است و به او در سه وظیفه یاد شده، در محدوده یک گروه، کمک مى کند.
۳- شماس: وى کلام خدا را تبلیغ مى کند و به مساعدت بینوایان، سالخوردگان، بیماران و افراد در حال احتضار مى پردازد. سایر القاب کلیسایى، مانند پاپ، پاتریک، سراسقف، کاردینال، ارشمندریت، موسیو و غیره نشان دهنده وظائف معینى است و ربطى به آیینهاى هفتگانه ندارد.
۵- اعتراف
مسیحیان در آیین اعتراف از طریق توبه یا آشتى بخشایش الهى را دریافت مى کنند؛ زیرا ایشان نیز، مانند مسلمانان و یهودیان، معتقدند که توبه موجب بخشایش الهى مى شود.
مسیحیان خداوند این مغفرت را که همواره در دسترس بشر است، از طریق کارهاى نجات بخش عیسى در طول زندگى وى، براى همگان فراهم کرده است. از آنجا که گناه تنها بى حرمتى به خدا نیست، بلکه نتایج و پیامدهایى وضعى نیز در سطح جامعه دارد، مسیحیان نشانه بخشایش را در سطح جامعه کلیسایى دریافت مى کنند. آیین توبه در طول تاریخ مسیحیت اشکال مختلفى به خود دیده است. در قرون نخست تاریخ کلیسا، توبه به صورت علنى انجام مى گرفت. در قرون بعدى، اعتراف فردى به گناه پا گرفت و مرسوم شد.
۶- تدهین (مالیدن روغن مقدس به بیماران)
اگر گناه بیمارى روح است و موجب سست شدن ارتباط انسان با خدا مى شود، بیمارى جسمى نیز مشکلى بشرى است که حیات زمینى را تهدید مى کند. در هر دو حال، مسیحیان براى شنیدن پیام رهایى بخش خدا آماده مى شوند؛ زیرا معتقدند که خدا مسیح را براى عیادت بیماران، شفا دادن ایشان و آماده کردن آنان در لحظات جان دادن فرستاده است. آیین تدهین بیماران نشان دهنده وجود خدا و محبت اوست و به یاد مى آورد که خدا انسانهایى را که به وسیله بیمارى مورد امتحان قرار گرفته اند، فراموش نمى کند. به دیگر سخن، هدف از این آیین آن است که با احساس جانکاه تنهایى و بى کسى بیماران مقابله نماید، مخصوصا در مواردى که جسم فرسوده شده و جان اندک اندک از تن مى رود و مرگ فرا مى رسد. مسح کردن بیماران با روغن مقدس مسلم مى سازد که آنان تنها نیستند، بلکه مسیح با ایشان است و آنان را به سوى خدا رهنمون مى شود. همچنین گروهى از برادران ایمانى با او هستند و براى او دعا مى کنند.
۷- عشاى ربانى
عشاى ربانى در دید فرد مسیحى، تنها یکى از آیینهاى هفتگانه نیست، بلکه این عمل یکى از مسائل اساسى ایمان و شعائر عبادى مسیحیت است و در عین حال یادبود و بازسازى شام آخر عیسى با شاگردان در شب قبل از مرگ اوست. عیسى در آن عمل، نان و شراب را به عنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا آنها را بخورند و بنوشند. مسیحیان هنگامى که در این مراسم شرکت مى کنند، باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر مى شود. همچنین باور دارند همان طور که عهد خدا با قوم یهود توسط خون قربانیها بر کوه سینا استوار گردید، به همان ترتیب، عهد جدیدى بین خدا و بشریت به وسیله خون عیسى مسیح محکم و استوار شد. هر یک از کلیساهاى مسیحى در شعائر و آیینهاى برگزارى عشاى ربانى ابتکاراتى پدید آورده است؛ ولى دو عنصر اساسى در همه مراسم ثابت است:
۱- خواندن دو یا سه مقطع از کتاب مقدس
۲- خوردن قربانى مقدس.
هنگام تبرک نان و شراب، پیشواى مراسم سخنان عیسى در شام آخر را تلاوت مى کند. در کلیساهاى کاتولیک و ارتدوکس جز اسقف یا جانشین او یعنى کشیش، کسى نمى تواند پیشواى مراسم باشد و علاوه بر خواندن کتاب مقدس و خوردن قربانى ،همخوانى و دعاى توسل و شکر، همراه با موعظه (که معمولا بر محور مقاطع تلاوت شده و تطبیق دادن آن با زندگى روزمره مسیحیان دور مى زند) و مصافحه نیز انجام مى شود. بسیارى از پروتستانها عشاى ربانى را بسیار مهم مى شمارند، به طورى که مى گویند براى اجراى درست و کامل آن مراسم، باید کاملا آماده شد و به همین دلیل، آن را تنها در برخى از مناسبتها برگزار مى کنند و بسیارى از ایشان سالى چهار بار یا ماهى یک بار مراسم عشاى ربانى را برپا مى کنند. ارتدوکس مراسم عشاى ربانى را در روزهاى یکشنبه و اعیاد برگزار مى کنند، ولى کاتولیکا مى گویند عشاى ربانى قلب عبادات روزانه است و به همین دلیل، آن مراسم را هر روز برپا مى دارند
نظرات (0)