یکی از ایراداتی که از گذشته تا کنون به آموزه های اسلامی گرفته می شده مسئله جنگ و جهاد در اسلام بوده است. مهمترین دلیل این ایراد هم ، در عدم آگاهی افراد نسبت به احکام و قوانین جنگی اسلام است. احکامی که به هیچ عنوان به مسلمانان اجازه تجاوز و قتل و کشتار را تحت هیچ شرایطی را نمی دهد برای ر فع برخی شبهات مربوط به بحث جنگ و جهاد ذیلا به برخی احکام آن بر اساس مستنداتی که در قرآن و روایات موجود است اشاره می کنیم
روابط اخلاقی مسلمانان با دشمن در جنگ
آموزه های اخلاقی اسلام در مورد رابطۀ مسلمانان با دشمن در جنگ به شرح ذیل است:
۱- آغاز نکردن جنگ
از مجموع آیات و روایات جهاد استفاده می شود که یکی از آموزه های اسلام در مورد جهاد، آغاز نکردن آن از طرف مسلمانان است و اگر از بروزِ جنگ، گزیری نباشد و چاره ای جز جهاد نبود، در میدان کارزار نیز باید منتظر شروع جنگ از سوی دشمن بود.
نمونه ها:
۱- امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به یکی از فرماندهان خود به نام معقل بن قیس ریاحی می فرماید: «جز با کسی که با تو بجنگد، جنگ مکن»؛ (نهج البلاغه، نامۀ ۱۲)
۲- امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: «کسی را به پیکار دعوت مکن؛ اما اگر تو را به نبرد خواندند بپذیر؛ زیرا آغازگر جنگ، تجاوزکار و تجاوزگر، شکست خورده است»؛(نهج البلاغه، حکمت ۲۳۳)
۳- امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر – که از فرماندهان امام در جنگ «صفین» بود – او را به همین اصل توصیه می کند و می فرماید: «صلحی را که خداوند، تو و دشمنانت را به آن فرا خوانده و رضای خدا در آن است، از خود دور مکن»؛(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۴۷)
۴- امام، پیش از جنگ صفین می فرماید: «جنگ با آنها را شروع نکنید تا آنها شروع کننده باشند. شما بحمدالله دارای حجت و دلیل هستید و پیش دستی نکردن شما در جنگ، خود دلیل دیگری بر حقانیت شماست»(نهج البلاغه، نامۀ ۱۴)
۵- در جنگ صفین، بعد از چندین روز مدارا، چون شامیان حمله را آغاز نکرده بودند، امام دستور حمله نداد تا اینکه برخی از سربازان به ستوه آمدند و گفتند: علی یا از مرگ می ترسد یا در گمراهی شامیان شک دارد. امام در پاسخ آنها فرمود: «به خدا سوگند! من یک روز جنگ را به تأخیر نمی اندازم مگر به امید اینکه مردمی به من بپیوندند و در پرتو من هدایت یابند»؛ (نهج البلاغه، خطبۀ ۵۵)
۶- زمانی که یاران امام حسین علیه السلام با نیروهای حربن یزید ریاحی روبه رو شدند، حر گفت: حق ندارید برگردید و من مأمورم که همراه شما باشم. زهیربن قین به امام پیشنهاد داد که الان با این گروه بجنگیم؛ چرا که جنگ با این گروهِ کم تا قبل از رسیدن نیروی کمکی دشمن آسان تر است. امام فرمود: «من سیره و روشم این نیست که آغازگر جنگ باشم».(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۰)
۲- پرهیز از دشنام دادن به دشمن
منابع اسلامی، مردم را از دشنام به دشمنان و مخالفان، حتی در میدان کارزار، منع کرده است.
نمونه ها:
۱- آیه می فرماید: «وَلاتَسُبُّوا الَّذِینَ یَدعُونَ مِن دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدواً بِغَیرِ عِلم؛(انعام، ۱۰۸) به کسانی که غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها از روی ]ظلم و[ جهل، خدا را دشنام دهند».
این آیه، مطلق است و شامل میدان جنگ هم می شود
۲- پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «به اهل شرک دشنام ندهید»؛ (محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۳۸۷؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۸۰)
۳- امام علی علیه السلام وقتی باخبر شد که برخی از یارانش، دشمنان را در میدان جنگ دشنام می دهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید ... . خوب بود به جای دشنام می گفتید: خدایا! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنها را اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن تا آنان که جاهل اند حق را بشناسند و آنان که با حق می ستیزند، پشیمان شده، به حق بازگردند».(نهج البلاغه، خطبۀ ۲۰۶)
۳- پرهیز از جنگ و کشتار ناگهانی بعد از امان دادن
نمونه ها:
۱- قرآن کریم در این باره می فرماید :« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ؛ (نساء، ۹۴) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام برمی دارید ]و برای جهاد به سفر می روید[، تحقیق کنید و برای اینکه سرمایۀ ناپایدار دنیا ]و غنایمی[ به دست آورید به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: مسلمان نیستی؛ زیرا غنیمت های فراوانی ]برای شما[ نزد خداست».
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: «برای مسلمانان سزاوار نیست که به کشتار ناگهانی دست بزنند یا بر آن امر کنند یا به همراه کسانی که چنین می کنند بجنگند».(محمد کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۳۳۷)
۴- ممنوعیت کاربرد سلاح های کشتار جمعی
در کتب اسلامی از ریختن سم (زهر) به سرزمین های مشرکان نهی شده است.
دانشمندان اسلامی تصریح کرده اند که چون ریختن سم موجب هلاکت زنان، کودکان و غیرنظامیان می شود و چون این کار جایز نیست، ریختن سم نیز جایز نخواهد بود.
شیخ طوسی می نویسد: در ریختن سم به سرزمین آنان امکان هلاک کسانی نظیر کودکان، زنان است که کشتار آنان جایز نیست.(محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص ۳۱۳)
شهید ثانی می نویسد: اگر این کار (ریختن سم) موجب کشتن کسی گردد که نباید کشته شود، جایز نخواهد بود.(زین الدین عاملی (شهید ثانی)، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج ۳، ص ۲۵)
و تفاوتی بین بمب های شیمیایی، میکروبی، اتمی و مانند آن نیست و استفاده کردن از این وسایل، خلاف اخلاق جنگ در اسلام است.
۵- منع کشتن زنان ، کودکان، سالخوردگان، ناتوانان، ضعیفان و دیوانگان ( نکته قابل توجه این است که اگر زنان اقدام نظامی هم بکنند، باز هم از کشتن آنان نهی شده است)
یکی از آموزه های اسلام در اخلاق جنگ، عدم تعرض و آسیب رساندن به زنان، کودکان، سالخوردگان، ناتوانان، ضعیفان و دیوانگان است. دانشمندان اسلامی در کتب خود بر این مطلب تصریح کرده اند و حتی برخی گفته اند که در صورت شرکت کردن زنان و کودکان در جنگ و یاری رساندن به مردان، باز هم نباید آنان را مورد تعرض قرار داد.
البته در شرایط اضطرار، تعرض و حتی کشتار آنان جایز خواهد بود؛ مانند اینکه زنان خود را سپر مردان قرار دهند و ترس شکست از دشمن و تسلط آنان بر مسلمانان باشد
دلیل:
۱- امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله نهی فرمود از کشتن زنان و کودکان در میدان جنگ، مگر اینکه آنها نیز بجنگند و اگر آنها نیز جنگیدند، تا حد امکان کاری با آنها نداشته باش»؛(محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۹)
۲- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «با مشرکان جنگ کنید و از سالخوردگان و کودکانشان حیا نمایید (با آنها کاری نداشته باشید)»؛(محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۴۲؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۶۵)
۳- ریاح بن ربیعه نقل می کند که در یکی از جنگ ها با پیامبر بودم، ایشان جنازۀ زنی را دید، پس، از قتل زنان و کودکان نهی کرد؛(المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۴، ص ۳۹۱)
۴- امام علی علیه السلام پیش از جنگ صفین فرمود: «اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده، نکشید و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید و زنان را با آزار دادن تحریک نکنید؛ هر چند آبروی شما را بریزند یا امیران شما را دشنام دهند»؛ (نهج البلاغه، نامۀ ۱۴)
۵- پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هنگام اعزام نیروهای مسلح به جنگ موته، توصیه هایی داشت که از جملۀ آنها عدم تعرض به مردانی بود که در عبادتگاه ها و صومعه ها بودند و موضع بی طرفی در جنگ داشتند و نیز عدم تعرض به زنان، کودکان و سالخوردگان. (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۶۰)
۶- رفتار مناسب با اسیران جنگی
یکی از آموزه های اخلاقی جنگ در اسلام، نیکی کردن، مدارا کردن و تأمین آب و غذای اسیران جنگی است
دلیل:
۱- در روایت وارد شده که غذای اسیر به عهدۀ اسیر گیرنده است؛ اگرچه بخواهد فردا او را به قتل برساند، پس سزاوار است که طعام اسیر داده شود، سیراب گردد، زیر سایه باشد (تا نور شدید آفتاب یا باران و مانند آن اذیتش نکند) و با نرمی با او برخورد شود، خواه کافر باشد یا غیرکافر؛(محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۵۳)
۲- ابی بصیر از امام صادق علیه السلام در مورد آیۀ «وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبّهِ مِسکیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیراً پرسید. امام فرمود: منظور از این آیه، اسیر است. سپس افزود: اسیر اطعام می شود؛ هرچند محکوم به مرگ باشد و فرمود: امام علی علیه السلام به کسانی که در زندان بودند از طریق بیت المال طعام می داد؛ (همان، محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۹۲)
۳- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسلمانان را به خوش رفتاری با اسیران سفارش می کرد؛(ابوالحسن علی بن محمدالجزری بن الأثیر، اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۱۴؛ محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۶۰)
۴- ابن هشام از ابوعزیزبن عمیر که در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمده بود، نقل می کند که چون مسلمانان می خواستند ناهار یا شام بخورند، ابتدا به من تعارف می کردند و به من نان می دادند و خودشان فقط خرما می خوردند وهیچ کس از آنان مقداری نان در اختیارش قرار نگرفت، مگر اینکه نخست به من تعارف کرد؛ (عبدالملک بن هشام، السیره النبویه، تحقیق: مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلیمی، ج ۱، ص ۶۴۵)
۵- در جنگ خیبر (یکی از جنگ هایی که یهودیان به راه انداختند و لجاجت فوق العاده ای نیز در این جنگ به خرج دادند، تا جایی که حتی پس از تسلیم شدن، قصد داشتند پیامبر را مسموم کنند)، پیامبر هرگز اجازۀ رفتار غیرانسانی نسبت به اسیرانشان را نداد و حتی بلال را به خاطر توجه نکردن به ملاحظات روانی اسیران، مورد نکوهش قرار داد. ماجرا از این قرار بود: پس از آنکه برخی قلعه های خیبر فتح شد و صفیه با یکی از دختر عموهایش اسیر شدند، امیرالمؤمنین علیه السلام ایشان را همراه بلال، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستاد. در راه، بر کشته شدگان خود عبور کردند، صفیه گریان شد و دختر عمویش صورت خود را می خراشید و فریاد می کشید و خاک بر سر می ریخت. پیامبر صلی الله علیه و آله بلال را مخاطب قرار داده، فرمود: مگر رحم و عطوفت در دل تو نیست که زنان داغ دیده را بر کشتگانشان عبور می دهی؟ (همان، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سیداحمد خاتمی، جنگ از دیدگاه قرآن و حدیث، ص ۵۹)
۶- امام سجاد علیه السلام فرمود: «اگر دشمنی را اسیر کردی که از راه رفتن عاجز بود و تو نیز مرکبی برای حمل وی نداشتی، وی را آزاد کن و حق نداری او را بکشی؛ زیرا از حکم امام در مورد وی بی اطلاعی».(محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۵؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۵۳؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۷۲)
از دیگر آموزه های اخلاقی اسلام در مورد اسیران رفتار خوب و متناسب با بزرگان آنان است؛
۷- پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر فردی که دارای شأن و منزلت در قوم خود است، نزد شما آمد او را اکرام کنید؛ اگرچه مخالف شما باشد»؛(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۳۰)
۸- امام علی علیه السلام عمر را از اینکه دختران یزدگرد سوم را بفروشد، نهی فرمود و گفت دختران شاهان در بازارها فروخته نمی شوند. (همان، ج ۴۶، ص ۱۰)
روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود: اکرموا کریم قوم، (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۳۰) مطلق است و شامل اسیر نیز می شود و از روایت آخر استفاده می شود کسانی که در قوم و سرزمین خود دارای احترام و شخصیت اند، باید با آنها رفتار متناسب داشت.
از دیگر آموزه های اخلاقی اسلام در مورد اسیران این است که اگر مادر و فرزند، هر دو به اسارت سپاه اسلام درآیند، نباید آنان را از هم جدا کرد؛ چنان که علامه تصریح کرده است که بعضی از اصحاب این کار را حرام دانسته اند. (حسن بن یوسف حلی (علامه)، تحریرالاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج ۱، ص ۱۴۰)
از دیگر آموزه های اخلاقی در مورد اسیر این است که به مقتضای احسان و نیکی، اگر اسیری مجروح یا مریض بود، مداوا گردد
۹- چهل نفر از خوارج مجروح بودند که امام علی علیه السلام دستور داد آنها را به کوفه برده، مداوا کنند، سپس به آنها فرمود: به هر شهری خواستید بروید.(احمدبن یحیی البلاذری، انسان الاشراف، ج ۲، ص ۴۸۶؛ علی احمد میانجی، الاسیر فی الاسلام، ص ۲۳۴)
۷- پرهیز از کاربست تاکتیک های غیرانسانی
در اسلام کارهای غیرانسانی مانند بستن آب، اگرچه در جنگ با دشمن باشد نهی شده است.
دلیل:
۱- امام علی علیه السلام در وصیتش به امام حسن علیه السلام می فرماید: «آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند و ظلم نکن؛ چنان که دوست نداری مورد ظلم واقع شوی و نیکی کن؛ چنان که دوست داری با تو نیکی شود»؛(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۹)
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: «پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از ریختن سم در سرزمین های مشرکان نهی کرد».(احمدبن یحیی البلاذری، انسان الاشرف، ج ۲، ص ۴۸۶؛ علی احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ص ۲۳۴)
۳- در جنگ صفین، یاران معاویه شریعۀ فرات را به تصرف خود درآوردند و آب را به روی یاران امام بستند. حضرت به سپاهیان خود دستور داد تا حمله کنند و شریعه را از تصرف آنان خارج سازند. بعد از تصرف آب توسط یاران امام، گفتند: الان نوبت ما است که آب را به روی سپاه دشمن ببندیم؛ ولی امام فرمود: به اندازۀ نیاز خود آب بردارید و سپس آب را آزاد بگذارید؛(احمدبن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج ۲، ص ۴۸۶؛ علی احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ص ۲۳۴)
۴- در جنگ خیبر – که لشکریان اسلام قلعۀ یهودیان را محاصره نموده بودند – یک یهودی حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: جان و مال و خانواده ام را امان دهید تا شما را به راه تسخیر این دژ راهنمایی کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: تو در امانی. راهنمایی ات چیست؟ یهودی گفت: امر کن همین مکان را حفر کنند تا اینکه به راه آب قلعه دست یابند، آنگاه می توانند با بستن آب، افراد قلعه را وادار کنند تسلیم شوند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من آب را بر کسی نخواهم بست تا خداوند راهی برای فتح پیش پای ما بگذارد؛ البته تو در امان هستی و امان خود را پس نمی گیرم.(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۳۰)
۸- احترام به اجساد دشمن
از جمله آموزه های نظامی اسلام، نهی از جسارت به اجساد دشمن است؛ هر چند دشمن این کار را انجام دهد. (زین الدین عاملی (شهید ثانی)، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ج ۳، ص ۲۶)
دلیل:
۱- امام علی علیه السلام در وصیت به فرزندان خود پس از ضربت خوردن می فرماید: «اگر من از این ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اعضای او را نبرید. از رسول خدا شنیدم که فرمود: از بریدن اعضای مرده بپرهیزید؛ هر چند سگ دیوانه باشد»؛(نهج البلاغه، نامه ۴۷)
۴- رسول خدا صلی الله علیه و آله لعن کرد کسی که را که حیوانی را مثله بکند؛
۵- در جنگ بدر، عمر از رسول خدا صلی الله علیه و آله اجازه خواست دندان های سهیل بن عمر (خطیب مکه) را بکنند و زبانش را بیرون آورند تا قادر نباشد علیه پیامبر خطبه ایراد کند. حضرت جواب داد: من کسی را مثله نمی کنم؛ زیرا در آن صورت خداوند مرا مثله می کند؛ اگرچه پیغمبر باشم. (احمدبن یحیی البلاذری، انساب الاشرف، ج ۲، ص ۴۸۶؛ علی احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۲۳۴)
۹- دعوت به اسلام و اتمام حجت قبل از کارزار
یکی از شرایط مشروعیت جنگ در اسلام، دعوت دشمن به اسلام و اتمام حجت قبل از کارزار است؛ به طوری که اگر دعوتی صورت نگیرد، آن جنگ مشروع نخواهد بود. (همان، محمدبن حسن طوسی، الاقتصاد الهادی الی طریق الرشاد، ص ۳۱۳؛ محمدبن حسن طوسی، النهایه فی مجردالفقه والفتاوی، ص ۲۹۲؛ جعفربن حسن حلی (محقق)، المختصرالنافع فی فقه الامامیه، ج ۱۰، ص ۱۱۱؛ محمدبن مکی عاملی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج ۲، ص ۳۱)
شاید یکی از حکمت های این آموزه این باشد که دشمن پس از دعوت به اسلام از سوی مسلمانان، خواسته های آنان را برآورد و احتمال وقوع جنگ منتفی گردد.
دلیل:
۱- امام علی علیه السلام فرمود: «زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا به یمن می فرستاد فرمود: یا علی! با احمدی جنگ مکن، مگر اینکه قبل از آن، او رابه اسلام دعوت کنی. (محمدکلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۶؛ محمدبن اشعث کوفی، الجعفریات، ص ۷۷؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۴۱؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۴۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۳۶۴)
۲- در جریان کربلا نیز امام حسین علیه السلام برای بستن راه هرگونه عذر و بهانه و توجیه، مکرر برای آنان حجت آورد و برای بازداشتن دشمن از کشتن او و پیوستن افراد به جبهۀ حق تلاش نمود. در این اتمام حجت، گاهی نیز روی حسب و نسب خویش تکیه می کرد تا هرگونه شبهه ای رفع گردد. (ر. ک: جداد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۱۰۱)
۱۰- پذیرش تقاضای پناهندگی
اگر پس از جنگ، کسی ادعا کند که پیام اسلام را نشنیده و تقاضای مهلت کند تا در مورد اسلام تحقیق نماید ، بر مسلمانان لازم است که به او پناه بدهند و دین را برای او تفهیم کنند و در نهایت او را به پناهگاهش برگردانند.(محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیه، ج ۲، ص ۱۴؛ علی بن حسین عاملی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۳، ص ۴۲۸؛ خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۲) همچنین اگر دشمن به اشتباه، وارد جبهه مسلمانان شود و این امر ثابت شود که به اشتباه چنین کاری کرده نباید مورد تعرض قرار گیرد، بلکه باید او را به پناهگاهش سالم برگردانند.(جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائعه الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، ج ۱، ص ۲۸۵؛ جعفربن حسن حلی، المختصر النافع فی فقه الإمامیه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ سیدابوالقاسم خویی، منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۳۷۲)
دلیل:
۱- آیه می فرماید: وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ؛(توبه، آیه ۶) «و اگر یکی از مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده تا سخن خا را بشنود ( و در آن بیندیشد ) ، سپس او را به محل امنش برسان؛ چرا که آنها گروهی ناآگاه اند»
۲- رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که مجاهدان را به جبهه اعزام می کرد، به آنها می فرمود: «هر کس از مسلمانان به یکی از کفار امان داد تا کلام خدا را بشنود، امان او را محترم بشمارید، پس اگر اسلام را پذیرفت، برادر دینی شماست وگرنه او را به محل خویش بازگردانید»؛(محمدکلینی، الکافی، ج ۵، ص ۳۰ محمدبن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۱۳۹؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۸)
۳- امام صادق علیه السلام می فرماید: «اگر لشکر مسلمانان سپاه دشمن را محاصره کرده باشند و سپس مردی از دشمن نزدیک آید و بگوید مرا امان دهید تا فرمانده شما را ملاقات و با او گفتگو و مناظره کنم و سپس کمترین سرباز (از لحاظ درجه) او را امان دهد، بر فرمانده آنها لازم است آن تعهد را محترم شمارد»؛(محمد کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۳۱)
۴- از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «اگر گروهی (از مسلمانان) شهری را محاصره کردند و از آنها تقاضای امان شد و آنها جواب منفی دادند، اما کسانی که امام خواسته بودند گمان کردند که امان داده شده اند و به سوی آنها (مسلمانان) رفتند، در امان هستند (و نباید مورد تعرض قرار گیرند)»
۱۱- امنیت مرددین و طالبان حق
از آموزه های اخلاقی دیگر که از آیۀ ۶ سورۀ توبه استفاده می شود این است که کسانی که هنوز حقیقت برایشان روشن نگشته و دنبال رسیدن به حقایق هستند، اگرچه سابقۀ حضور در جبهۀ دشمن را داشته باشند، امان داده می شوند تا مطالب اسلام را بشنوند.
۱۲- منبع سرقت اموال دشمن
همۀ دانشمندان اسلامی تأکید داشته اند که سرقت اموال دشمن در جنگ جایز نیست
دلیل:
۱- امام صادق علیه السلام می فرماید: «پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که می خواست مسلمانان را به جنگ بفرستد می فرمود: غلول نکنید»؛ (محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۷؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۳۸؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۸؛ حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۹)
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: «چهار چیز در چهار جا جایز نیست. (يكي از آن چهار چیز) سرقت است که در حج، عمره و جهاد جایز نیست».(محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۴۶؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۶۶)
مرحوم محقق گفته است که اگر مسلمانی به سپاه دشمن پناهنده شود و از آنجا دزدی کند باید آن مال را به دشمن بازگرداند.(جعفربن حسن حلی (محقق)، شرائل الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج ۱، ص ۲۸۶)
۱۳- تلاش برای بازگرداندن صلح
یکی از آموزه های اسلام در جنگ، تلاش برای بازگشت به صلح است، به طوری که حتی اگر دشمن آغازگر کارزار باشد و سپس تمایل به صلح نشان دهد، اسلام دست رد بر سینۀ آنها نمی زند و تقاضایشان را می پذیرد.
دلیل:
۱- آیه می فرماید: وَ اِن جَنَحُوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَ تَوَکَل عَلَی اللهِ اِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیم؛ (انفال، آیه ۶۱)«و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی و بر خدا توکل کن که او شنوا و داناست».
به تصریح دانشمندان، معنای سلم در این آیه، صلح، مصالحه و ترک جنگ است، با توجه به این آیه به این نتیجه می رسیم که اسلام همواره طرفدار صلح بوده و از آن دفاع می کند حتی در جایی که دشمن زمینه جنگ را فراهم کرده باشد.
۲- امام علی علیه السلام در نامۀ خود به مالک اشتر می فرماید: «هرگز پیشنهاد صلح از طرف دشمن را رد مکن چرا که خشنودی خدا، آسایش رزمندگان و آرامش فکری تو و امنیت کشور در آن است».(نهج البلاغه، نامۀ ۵۳)
۱۴- پرهیز از حمله های شبانه و ناگهانی
دانشمندان اسلامی در کتب خود تأکید داشته اند: حملۀ شبانه به دشمن ناپسند است.
دلیل:
۱- امام صادق علیه السلام فرمود: «هیچ گاه رسول خدا شبانه به دشمن حمله نکرد»؛(محمدکلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۸؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۷۴؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۶۳)
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: «امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: اگر قرار است جنگ آغاز شود بهتر است بعد از ظهر باشد که تا شب تمام شود و انسانهای کمتری کشته شوند».(محمد کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۲۸؛ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۱۷۳؛ محمدبن علی قمی (شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج ۲، ص ۶۰۳؛ محمدبن حسن بن علی حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۶۳)
۱۵- پرهیز از توجه به انگیزۀ باطنی دشمنان هنگام اظهار ایمان و درخواست پناهندگی
در اسلام از توجه کردن به انگیزۀ درونی افراد هنگام اظهار ایمان و درخواست پناهندگی، نهی شده است و به مسلمانان سفارش شده که حال ظاهری افراد را ملاک خود قرار دهند تا به این بهانه، قتل و تعرضی صورت نگیرد. به تعبیر دیگر، اگر دشمنی هنگام جنگ، خود را در خطر ببیند و شهادتین را بر زبان آورد، در امان خواهد بود؛ اگرچه این کار را به خاطر ترس از جان انجام داده باشد.
دلیل:
آیه می فرماید: یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إذا ضَرَبتُم فِی سَبِیلِ اللهِ فَتَبَیَّنُوا وَلاتَقُولُوا لِمَن ألقی إلَیکُمُ السَّلامَ لَستَ مُؤمِناً تَبتَغُونَ عَرَضَ الحَیاۀِ الدُنیا فَعِندَ اللهِ مَغانِمُ کَثیرَۀٌ (نساء، آیه ۹۴) «ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام برمی دارید (و براي جهاى به سفر مي رويد)، تحقیق کنید و برای اینکه سرمایۀ ناپایدار دنیا (و غنايمي) به دست آورید، به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید: مسلمان نیستی؛ زیرا غنیمت های فراوانی (برای شما) نزد خداست».
عبارت «وَلاتَقُولُوا لِمَن ألقی إلَیکُمُ السَّلامَ لَستَ مُؤمِناً» در این آیه، دلالت دارد که مسلمانان باید به صرف امان خواهی دشمن یا اظهار شهادتین از سوی فردی، او را امان داده، به وی تعرض نکنند؛ اگرچه دشمن، از روی اجبار یا ترس از کشته شدن، این موضع را گرفته باشد.
در یکی از جنگها پس از پیروزی سپاه اسلام وقتی مسلمانان دور هم جمع شدند مشاهده کردند که یکی از مسلمانان در میان آنان نبود در واقع اوبه تعقیب مردی رفته بود تا از او غنیمتی بدست آورد ، او پس از ساعتی بازگشت. فرمانده او را به شدت توبیخ کرد که چرا دیر آمدی؟ وی گفت: دنبال مردی رفته بودم که مرا مسخره می کرد؛ اما وقتی لبۀ شمشیر را بر گلوی خود دید، گفت: «لااله الا الله و محمد رسول الله». فرمانده پرسید: آیا شمشیرت را غلاف کردی؟ جواب داد. نه! بلکه او را کشتم. همراهان گفتند: به خدا قسم! کار بدی کردی. مردی را کشتی که می گفت: «لا اله الا الله». اسامه از کار خود پشیمان شد. پس از آنکه محضر رسول خدا شرفیاب شد، او را از جریان باخبر کرد. حضرت پرسید: آیا مردی را کشتی که می گفت: «لا اله الا الله و محمد رسول الله؟» جواب داد: ای رسول خدا! این را به خاطر کشته نشدن می گفت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: تو که پردۀ قلبش را نشکافتی تا بدانی در آن چیست و آنچه را هم به زبان می گفت قبول نکردی، در حالی که نمی دانی درونش چه نیتی داشته است. اسامه قسم خورد که پس از آن هر کس را که شهادتین بگوید به قتل نرساند و خداوند در این باره آیۀ ۹۴ سورۀ نساء را نازل کرد. (ابوالحسن علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج ۱، ص ۱۴۸)
۱۶- عفو و بخشش در صورت پشیمانی دشمن
یکی از آموزه های اخلاقی اسلام، بخشیدن دشمن در صورت اظهار پشیمانی است ؛ اگرچه مسلمانان را به مشکلات غیرقابل جبران دچار کرده باشد. یکی از نمونه های این آموزۀ اخلاقی، جریان حربن یزید ریاحی است. او راه را بر امام حسین علیه السلام بست و مانع حرکت امام به سوی کوفه شد. کاروان حسینی را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند؛ اما همین حر، صبح عاشورا پشیمان شد و توبه کنان کنار خیمۀ امام آمد و اظهار ندامت کرد و امام علیه السلام او را بخشید و بعد از شهادت حر، به بالینش رفت و فرمود: «تو همان گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته، حر و آزاده ای، آزاد از دنیا و آزاد و سعادتمند در آخرت» و دست بر چهره اش کشید. (محمدباقر مجلسی، بحارالانواتر، ج ۴۵، ص ۱۴)
نظرات (0)