جایگاه والای حضرت عیسی علیه السلام در قرآن

جایگاه والای حضرت عیسی علیه السلام در قرآن

در نگاه اول و در مقایسه اسلام و مسیحیت ممکن است این باور اشتباه را به ذهن بیاید که جایگاه عیسی در مسیحیت بسیار بالاتر از جایگاه ایشان در اسلام است؛ چرا که مسیحیان او را خدا و مسلمانان بنده خدا می دانند. این در حالی است که ما یک خدا بیشتر نداریم و به ِصرفِ خدا دانستن کسی او خدا نمی شود به علاوه اینکه مسلمانان حضرت عیسی علیه السلام را دارای مقام والا و صفاتی می دانند که در کتاب مقدس اثری از آن یافت نمی شود.

به عنوان نمونه :

حضرت عیسی علیه السلام از نظر قرآن از صالحان است. او در معرفی خود می گوید: «من بنده خدايم، او به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است. و هر جا که باشم بسيار بابرکت و سودمندم.» خداوند او را بوسیله روح القدس توانایی بخشید. او در دنيا و آخرت داراي مقبوليّت، آبرومند و از مقربّان است. خداوند به او، كتاب و دانش و تورات و انجيل آموخت. ولادت معجزه آسایش و معجزاتی که خود به همراه داشت از جمله زنده کردن مردگان و ساختن پرنده ای از گِل و دمیدن در آن و زنده شدنش به اذن خدا از جمله ویژگی های او در قرآن است.

همچنین طبق قرآن، حضرت عیسی علیه السلام به گونه ای در مسیر بندگی خدا قرار دارد که اطاعت از او اطاعت از خداست. لذا وقتی ایشان به یاران خود گفتند یاران من به سوی خدا چه کسانی هستند؟ آنها پاسخ دادند ما یاران خدا هستیم. پس طبق آموزه های دین اسلام ،عیسی نه خدا بلکه پیامبر خدا و فرستاده شده از طرف او برای هدایت مردمان است.
حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام در قرآن :
جایگاه والای حضرت عیسی (علی نبیّنا و آله و علیه السلام ) در قرآن:


... وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... (بقره ۸۷) 
يقيناً ما به موسى كتاب داديم و پس از او پيامبرانى به دنبال هم فرستاديم ، و به عيسى بن مريم دلايل روشن عطا نموديم ، و او را به وسيله روح القدس توانايى بخشيديم ؛ پس چرا هرگاه پيامبرى آيين خدا را كه مطابق هوا و هوستان نبود براى شما آورد ، سركشى كرديد ؟ نهايتاً [نبوّتِ] گروهى را تكذيب نموديد وگروهى را می ‏كشتيد .


وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فىِ الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِين‏ (آل عمران۴۶ )
و با مردم در گهواره [به صورت کاري خارق العاده] و در ميان سالي [با زبان وحي] سخن مي گويد و از شايستگان است.

وَیُعَلِّمُهُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإنْجِیلَ (آل عمران ۴۸) 
و به او کتاب و حکمت و تورات و انجيل مي آموزد. 


وَرَسُولا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ ... (آل عمران ۴۹)
و (مسیح را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل قرار داده‏ 


وَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَينْ‏َ يَدَىَّ مِنَ التَّوْرَئةِ وَ لِأُحِلَّ لَكُم بَعْضَ الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَ جِئْتُكمُ بَِايَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَ أَطِيعُون‏ (آل عمران ۵۰)
وآنچه را از تورات پيش از من بوده، تصديق دارم و [آمده ام] تا برخي از چيزهايي را که [در گذشته به سزاي ستمکاري وگناهانتان] بر شما حرام شده حلال کنم، وبراي شما نشانه اي [برصدق رسالتم] از سوي پروردگارتان آورده ام؛ پس [اي بني اسرائيل!] از خدا پروا کنيد و مرا فرمان بريد.


وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِننَ‏َّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيهِْمْ شهَِيدًا (نساء ۱۵۹)
و هيچ يک از اهل کتاب نيست مگر آنکه پيش از مرگش [که لحظه روشن شدن حقايق است] به مسيح ايمان مي آورد [که او فرستاده خدا، بنده او و مژده دهنده به ظهور پيامبر اسلام است، ولي ايمان در آن لحظه سودبخش نيست] و مسيح روز قيامت بر [عقاید و اعمال اهل کتاب] آنان گواه است. 


... إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَکَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ... (نساء۱۷۱)
...... جز اين نيست که مسيح عيسي بن مريم فرستاده خدا و کلمه اوست که به مريم القا کرد و [اين بنده پاک و خالص] روحي از سوي اوست؛ 


وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ (انعام ۸۵)
و زکريا و يحيي و عيسي و الياس را [نيز که از نسل اويند، هدايت نموديم] همه از شايستگان بودند. 


قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لأهَبَ لَکِ غُلامًا زَکِیًّا (مریم ۱۹)
گفت: جز اين نيست که من فرستاده پروردگار تو هستم براي آنکه پسري پاک و پاکيزه به تو ببخشم. 


قَالَ كَذَالِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلىَ‏َّ هَينِ‏ٌّ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَايَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّا وَ كاَنَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا (مریم ۲۱)
گفت: چنين است [که گفتي، ولي] پروردگارت فرموده است: اين کار بر من آسان است و [فرزندي بدون ازدواج به او بخشيدن] براي اين [است] که او را نشانه اي [از قدرت خود] براي مردم و رحمتي از سوي خود قرار دهيم؛ و اين کار شدني است. 


قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا (مریم ٣٠)
نوزاد [از ميان گهواره] گفت: بي ترديد من بنده خدايم، به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.


وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا (مریم ٣١)
و هر جا که باشم بسيار بابرکت و سودمندم قرار داده، و مرا تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است. 


وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ( مریم ٣٢)
و مرا نسبت به مادرم نيکوکار [و خوش رفتار] گردانيده و گردنکش و تيره بختم قرار نداده است. 


وَالسَّلامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا (مریم ٣٣)
و سلام بر من روزي که زاده شدم، و روزي که مي ميرم، و روزي که زنده برانگيخته مي شوم. 


ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ( مریم ٣٤)
اين است عيسي بن مريم، همان قول حق که [يهود و نصاري] درباره او در ترديدند.


وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ (مومنون ۵۰)
و پسر مريم و مادرش را نشانه [قدرت و رحمت خود] قرار داديم و آن دو را در سرزميني بلند که [داراي] جايگاهي مستقر [و امن] و آبي روان بود، جاي داديم. 


وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ (زخرف ۵۷)
و چون فرزند مريم [در آيات قرآن به نداشتن پدر به عنوان روح خدا و کلمة الله] مثل زده شد، ناگهان قوم [مشرک و بت پرست] تو نسبت به آن به مسخره و خنده فرياد برداشتند. 


وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ (رخرف ۶۱)
و عيسي [با ولادتي که ويژه او بود، و با معجزاتي چون شفا دادن کور مادرزاد، علاج بيماري برص، زنده کردن مردگان و دميدن روح در مجسمه گلي] سبب يقين به قيامت است، پس هرگز در وقوع آن ترديد مکنيد، و از من پيروي نماييد که اين است راه راست. 


یاران حضرت عیسی (علیه السّلام) 
فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آل عمران ۵۲)
زماني که عيسي از آنان احساس کفر کرد، گفت: [براي اقامه دين و سلوک و حرکت] کيانند ياران من به سوي خدا؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم، به خدا ايمان آورديم؛ و گواه باش که ما در برابر خدا [و فرمان ها و احکام او] تسليم هستيم. 


وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ(مائده ۱۱۱)
و [ياد کنيد] هنگامي که به حواريون وحي کردم که به من و فرستاده من ايمان آوريد. گفتند: ايمان آورديم و شاهد باش که ما [در برابر خدا، فرمان ها و احکام او] تسليم هستيم. 


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَتْ طَائِفَةٌ ...... (صف ۱۴)
اي اهل ايمان! ياران خدا باشيد، همان گونه که عيسي پسر مريم به حواريون گفت: ياران من در راه خدا چه کساني اند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم. پس طايفه اي از بني اسرائيل ايمان آوردند و گروهي کافر شدند؛ ......

نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید ( برای انتشار سریع نظر یا افزودن فایل پیوست، باید وارد حساب کاربری خود شوید )
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت